مجاهدین و طرح امنیتی دیالی
ایراندیدبان
در حال حاضر با توجه به موقعیت کانونی استان دیالی در تحولات عراق، میتوان فهمید که صدام بنا به چه دلایلی مجاهدین را در این استان مستقر نمود.
کمترین مزیتی که این استان نسبت به سایر استانهای عراق – حتی مثلث سنی نشین – داشته و دارد، سکونت اصلیترین نیروهای حزب بعث و عشایر وفادار به صدام در این استان است که ضمناً حلقهی محافظی برای مجاهدین بوده است.
این ویژگی کماکان حفظ شده و از این رو است که میبینیم ستاد هدایت کنندهی تروریستها و حتی مکان استقرار سرکردهی تروریستها – زرقاوی – در این استان قرار گرفته است.
منطقهی هب هب – محل زندگی زرقاوی – که یکی از بخشهای بعقوبه در جوار اردوگاه اشرف است، یکی از مکانهای مورد تعامل مجاهدین در زمان صدام بود و پس از سقوط صدام نیز این ارتباط و تعامل ادامه یافت.
پس از سقوط صدام، اتفاقاتی در این مناطق افتاد که اکنون میتوان به کنه آنها راه برد و غایت آن وقایع را درک کرد.
مدتی پس از بالا گرفتن شورشها، توجه نیروهای اطلاعاتی دولت عراق و بهخصوص وزارت کشور به استان دیاله و بهخصوص بعقوبه جلب شد. این توجه شبهه برانگیز بود، با اینکه شورشها در فلوجه و رمادی نمود بیشتری داشتند، اما آنها بر اساس ردیابیها و عوامل اطلاعاتی خود، ریشهی فتنه را در این منطقه جستجو میکردند.
این اصرار تا اندازهای بود که یکی از تحلیلگران خارجی، گمان خود مبنی بر اینکه نیروهای شیعهی طرفدار ایران، ظاهراً بهدلیل حضور مجاهدین در این منطقه فعال هستند را بیان داشته بود!
اما از آن سو، بهصورت کاملاً دستچین شده، نیروهای مؤثر مجلس اعلا، وزارت کشور و برخی از همکاران آنها، ترور شده و بارها و بارها در این استان به آنها سوءقصد شد، تا آنجا که به نحو آشکاری، جنگ اطلاعاتی نیروهای دولت عراق با نیروهای القاعده، از جنگ نظامی پیشی گرفت.
به هر حال کشته شدن زرقاوی و هدایت نیروهای امریکایی به سمت مخفیگاه وی که نتیجهی این کار اطلاعاتی چندین ماهه بود، بسیاری از ابهامات را زدود.
اما در این میان، بارها مجاهدین از طرق گوناگون در مسیر حضور نیروهای وزارت کشور عراق در این استان اخلال بهوجود میآوردند.
در یک مرحله (در سال 1384) مجاهدین بولتنی از فعالیتهای اطلاعاتی نیروهای وزارت کشور عراق تهیه کردند و بهاصطلاح تحت عنوان تهدید علیه خود، تمامی اقدامات اطلاعاتی نیروهای امنیتی وزارت کشور در ردیابی ستاد اصلی القاعده در این استان را سوزاندند.
حتی تا آنجا پیش رفتند که پیشنهاد تشکیل نیروی امنیتی ویژه جهت کنترل اختصاصی دیاله را به برخی از دولتمردان سادهاندیش ارائه نمودند.
نکتهی جالب این که دار و دستهی آدمکش القاعده که تاکنون به هرگونه جنایتی در عراق دست زده است و کشتار مرد و زن و بچه و نظامی و خبرنگار عراقی و غیرعراقی را به سهولت انجام میداد، و حتی کارگرانی را که در اردوگاه اشرف کار می کردند، فقط به این دلیل که تحت اسکورت نیروهای ائتلاف بودند، به قتل رساند، هیچ عملی علیه گارد محافظ اردوگاه اشرف و نیروهای ساکن در آن انجام نداد!
زرقاوی مراتب امتنان خود از فعالیتهای چشمگیر مجاهدین علیه نیروهای وزارت کشور و شیعیان که وی آنها را دشمن اصلی خود میدانست را به وسیلهی دوستان بعثیاش که ضمناً رابط تجمعات مجاهدین بودند، بارها به گردانندگان اشرف ابلاغ کرده بود و آنها را ذخیرهای برای جنگ با ایران میدانست.