نَسَب رجوی به 28 مرداد باز میگردد
ایراندیدبان
رجوی در سی خرداد 1360، حرکت مسلحانهای را آغاز کرد که از نظر اجتماعی فاقد هرگونه پشتوانه بود و بههمین دلیل هم با این توجیه آغاز گردید که چنین حرکتی میتواند تودهها را به صحنه آوَرَد. دیدیم که نیاورد و به خاطرهای سیاه تبدیل شد.
در مورد اینکه خطاها و خیانتها تا چه میزان در اجرای این خط راه داشت، رجوی و مجاهدین که آغاز کنندهی این حرکت بودند، همچنان با لجبازی ابلهانهی خود بر صحت حرکتی پای میفشارند که تاریخ، خیانتبار بودن آن را اثبات کرد.
رجوی که داعیهدار پیروزی یکشبه بود، تا آنجا عقب نشست که بیشرمانه حرکت ضدمردمی و خائنانهی سی خرداد را با عاشورا مقایسه کرد، تا به این وسیله خود را از ارائهی هرگونه توضیح و پذیرش اشتباه معاف سازد!
اگر چه رجوی تلاش نمود با شارلاتانیسم خاص خود، از پذیرش مسؤولیت حرکت خائنانه و ضدانقلابی سی خرداد شانه خالی کند، اما حرکت بعدی وی، نقطهی عطفی برای هرچه نمایانتر شدن توطئهآمیز بودن این حرکت شد، هنگامی که در سی تیر، موجودیت شورای ملی مقاومت را اعلام کرد.
رجوی علت انتخاب سی تیر برای تشکیل شورا را مصادف بودن آن با قیام مردم در سی تیر 1331 در حمایت از مصدق معرفی میکند و از قضا همین نکته است که هر چه بیشتر نامشروع بودن و خائنانه بودن حرکت ضدمردمی سی خرداد را بارز میکند.
مصدق روز 25 تیر و در ادامهی اختلافاتش با شاه، استعفاء داد و کنار رفت، مصدق دعوت به کشتار مخالفان و خونریزی نکرد و در فکر کودتا برنیامد و این مردم بودند که نخستوزیری مجدد وی را خواستار شدند. اما رجوی یک ماه قبل از سی تیر در کودتایی مسلحانه که بر سر تصاحب قدرت برنامهریزی کرده بود شکست خورد و پس از آن، نه در سی تیر و نه در هیچ زمان دیگری، مردم رغبتی به اینکه آنها حتی در صحنهی سیاسی حضور داشته باشند از خود نشان ندادند!
رجوی بهقول خودش میخواست با این کار ریشه و عمق اختلافات با روحانیت را نشان دهد و آن را تاریخی کند. در این کار موفق بود و نَسَب بردن مجاهدین از کوراوغلو و خالو قربان و حزب توده را برای همیشه ماندگار کرد.
مجاهدین نداشتن تشکیلات و سازماندهی را علت شکست مصدق میدانند. با فرض صحت چنین تحلیلی، بهتر میتوان به علت شکت حرکت سی خرداد با وجود تشکیلات آهنین! راه برد، که همانا عدم مشروعیت و مقبولیت دار و دستهی رجوی در میان مردم بود.
رجوی سعی داشت با اعلام تشکیل شورای ملی مقاومت، بر افتضاحی که در سی خرداد بهوجود آورده بود و علیرغم پیشبینیهای ابلهانهاش به پیروزی منجر نشد، سرپوش بگذارد و لااقل این را به سایر گروههای سیاسی و روشنفکران بقبولاند که در این حرکت نیز شکست خورد.
بنا به تصریح خود رجوی پس از سی خرداد، دیگر از آن مدعیان پیشین خبری نبود!
رجوی انتظار داشت که سایر شخصیتها و افراد، از حرکت خائنانه و نابخردانهی وی در سی خرداد حمایت کنند، و بدین طریق برای خود مشروعیتی دست و پا کند. چرا که میدانست تنها در یک صورت میتواند صحت تحلیلش در مورد این حرکت را به خورد سایرین بدهد که لااقل اگر حمایت مردمی ندارد، این افراد را در پشت سر خود داشته باشد. اشخاصی نظیر بازرگان، سامی، سحابی، یزدی، پیمان و… که در سالهای ابتدای انقلاب از مجاهدین در موقعیتهای مختلف حمایت کرده بودند، اما همین افراد خیلی زود به نابجا بودن و خائنانه بودن این حرکت اعتراف کرده و برائت خود را از آن اعلام داشتند.
این بود که رجوی ماند و مشتی کوتولهی سیاسی و چند گروه آنارشیست که از ابتدای انقلاب، سر ِ ناسازگاری گذاشته و زیادهخواهیهای خود را از طریق جنگافروزی دنبال میکردند و رجوی در یک حرکت فرمالیستی و خالی از محتوا، همانگونه که سی خرداد را به عاشورا تشبیه میکرد، سی تیر را که یادآور قیام مردمی بود (و میبایست حداقل نشانی از مشارکت مردم را با خود میداشت) بهعنوان روز تشکیل شورای ملی مقاومت اعلام کرد.
تشکیل شورای ملی مقاومت دقیقاً مشابه اطلاعیههای فرمایشیای بود که از قبل آماده شده بود و در حقیقت یکی از پردههایی بود که رجوی در سناریوی خود برای کسب قدرت نوشته بود. امری که صحت آن را در گسستن کسانی که خیلی زود به نقشهی رجوی پی بردند میتوان یافت. بهگونهای که دو سال پس از آن تاریخ، شورا بهطور کامل به محلی برای جلسات روشنفکری و رؤیاپردازانهی مجاهدین در اروپا تبدیل شد.
آنچه اکنون با حضور چند عنصر غیرنظامی مجاهدین بهعنوان شورای ملی مقاومت شناخته میشود، در حقیقت پازلی است که با چیده شدن قطعات آن کنار هم، آرم مجاهدین را پدیدار ساخته است. آخرین قطعهی این پازل، هنگام خروج بنیصدر در صفحه قرار گرفت و پس از آن این مجاهدین بودند که همچنان در آرزوی قیامی مشابه سی تیر، از طریق شورا خشونت را تبلیغ و تئوریزه کرده و آن را ترویج دادند. تا آنجا که ننگینترین حرکت تاریخ ایران را که همدستی با عامل قتل عام مردم ایران بود پذیرفته و در مقابل سی تیر تلاش کرده و میکنند که با بند و بست با سرویس جاسوسی اسراییل و امریکا، 28 مرداد دیگری را بیافرینند.