ریشهی بحران مجاهدین در عراق
ایراندیدبان
بحران لاینحلی که پس از سقوط صدام دامنگیر گروه تروریستی مجاهدین در عراق شده است، بر خلاف فرافکنیها و شانتاژهای افسار گسیختهای که دستگاه منگول تبلیغاتی مجاهدین بهراه انداخته، ارتباطی به دولت کنونی عراق و یا فشارهای ایران ندارد، بلکه حضور دار و دستهی آدمکش رجوی در عراق، از اساس مشروعیت خود را از خواست دیکتاتور سرنگون شدهی این کشور کسب میکرده، که از نظر قوانین بینالمللی فاقد وجاهت بوده و مستلزم بازنگری جدی میباشد.
بهعبارت درستتر، حضور مجاهدین در عراق بخشی از برنامهی جنگی و طرح عملیاتی صدام علیه ایران بود و تنها در این رابطه معنی مییافت و مطلقاً ارتباطی به قواعد مرسوم و قوانین پناهندگی در جهان نداشت. کما اینکه شاهد هستیم ارتباطات مجاهدین با رژیم سابق عراق بسا فراتر از یک ارتباط معمولی بوده و بنا به تعبیر رجوی، پیوندهای خونی و استراتژیک مابین آنها برقرار بوده است.
لذا باید تصریح کرد، تغییر دولت عراق تحت هر شرایط و به هر دلیلی که صورت میگرفت، لاجرم به بازنگری در وضعیت حضور این گروه ختم میگردید و هر طایفه و مذهبی هم که قدرت مطلق و یا اکثریت را در این کشور بهدست میگرفت، وضعیت مجاهدین مشابه شرایط بحرانی کنونی رقم میخورد. حتی بنا بر اطلاعات موثق، برخی از فرماندهان بعثی و معاونین صدام نیز با حضور این گروه در عراق، پس از جنگ موافق نبوده و اعتقاد به استرداد آنها به ایران داشتند که تنها مانع در این مسیر شخص صدام بود.
اما در حال حاضر که صدام با دخالت خارجی سرنگون شده و نیروهای اشغالگر، مجاهدین را تحت حمایت قرار دادهاند، وضع به گونهای متفاوت رقم خورده است که احتیاج به تشریح دارد:
1- وضعیت حقوقیای که اشغالگران به مجاهدین دادهاند بههیچوجه بهمعنای پناهندگی دادن به آنها در عراق نیست، بلکه صرفاً از انتقال اجباری آنها جلوگیری کرده و راه را برای دادن درخواست پناهندگی به کمیساریای عالی پناهندگان باز مینماید.
2- مرجع رسیدگی کننده به درخواستهای پناهندگی، کمیساریای عالی پناهندگی سازمان ملل متحد است که درخواست افراد متقاضی پناهندگی را جمعآوری کرده و با دولتهای مختلف رایزنی میکند و بر اساس ادلهای که یک فرد متقاضی پناهندگی ارایه میدهد، برای وی درخواست پناهندگی سیاسی و یا اجتماعی مینماید، که این امر مستلزم موافقت دولت ِ کشور مورد نظر بوده و بههیچوجه کمیساریا رأساً نمیتواند در این مورد تصمیمگیری کند.
3- عراق نیز مانند سایر کشورها میتواند بهعنوان یکی از نقاط مورد درخواست متقاضی معرفی شود که کمیساریا نیز فقط با کسب موافقت از دولت عراق میتواند به یک فرد پناهندگی ابلاغ کند.
4- مجاهدین فاقد هرگونه سابقهی حضور قانونی در عراق میباشند و این اساس ِ بحران آنها را تشکیل میدهد.
اتفاقی که اکنون در این مورد روی داده عبارت است از اینکه:
1- دولت عراق از صدر تا ذیل مخالفت خود را با ادامهی حضور این گروه در کشورش اعلام نموده است.
2- سازمانهای بینالمللی همچنان منتظر آرام شدن اوضاع امنیتی عراق برای رسیدگی به وضع افراد ساکن در اردوگاه اشرف و تعیین تکلیف آنها میباشند.
3- گروه تروریستی مجاهدین از آنجا که چشمانداز فروپاشی خود را در صورت خروج از عراق مشاهده میکند و اساساً فرم تشکیلاتی موجود این گروه، مناسباتی است که به فرمودهی صدام شکل گرفته و در عراق متولد شده است، سعی دارد با مغلطه و بهاصطلاح کلاه قانونی درست کردن برای حضور نامشروعاش در عراق، سازمانهای بینالمللی را در برابر دولت قانونی عراق قرار دهد و از آنها امتیاز پناهندگی در عراق را دریافت کند.
تلاش مذبوحانهی باند جاعل رجوی از آنجا شکل گرفت که از قرار دادن نیروهای اشغالگر در برابر دولت عراق طرفی نبست، چرا که بر اساس قوانین بینالمللی خواست اشغالگران هیچ اعتباری در برابر نظر دولت عراق که خواستار اخراج این گروه است ندارد.
در یک کلام ریشهی بحران کنونی دار و دستهی رجوی در عراق را باید در حضور نامشروع 25 سالهی آنها در عراق دانست که با هیچ توجیه و ترفندی نمیتوانند آن را قابل قبول سازند.