آیا سازمان مجاهدین خلق از لیست خارج خواهد شد؟
ابراهیم خدابنده، چهاردهم اوت 2006
لینک به متن اصلی به انگلیسی
سازمان مجاهدین خلق، گروه اپوزیسیون ممنوعه تروریست ایرانی، حرکات چندین ساله خود را برای خارج شدن از لیست های متعدد سازمان های تروریستی در کشورهای غربی تشدید بخشیده است. وزارت خارجه ایالات متحده، پارلمان انگلستان، و شورای اتحادیه اروپا از جمله طرفهایی هستند که بطور رسمی سازمان مجاهدین خلق را یک گروه ممنوعه اعلام کرده اند.
بعد از اشغال عراق و سقوط دیکتاتور مخلوع عراق صدام حسین در آوریل 2003، رهبران سازمان مجاهدین خلق با بحران شدیدی که آنها را به سمت تلاش برای یافتن جایگزینی برای دیکتاتور عراق به عنوان حامی خود هدایت کرد روبرو شدند. انتخاب محتمل البته ایالات متحده آمریکا بود که از نظر آنان در واقع جای صدام حسین را پر میکرد. یک مانع جدی در این رابطه، تا جایی که به سازمان مجاهدین خلق مربوط میشد، این بود که سازمان در لیست گروههای تروریستی قرار داده شده است. بنابراین رهبری مجاهدین خلق سیاست بین المللی خود را بر پایه تلاش جهت خارج شدن از لیست گروه های تروریست خارجی (FTG) در آمریکا قرار داد.
مریم رجوی جانشین رهبری سازمان، بعد از غیبت مرموز شوهرش مسعود رجوی از زمان اشغال عراق، پیشنهادی را تحت عنوان راه حل سوم در برابر غرب قرار داده است. طبق دکترین او کشورهای غربی، بطور خاص آمریکا، اول باید سازمان را از لیست گروه های تروریست خارجی (FTG) خارج کرده و سپس مجددا آنها را به همان شکل که صدام حسین انجام میداد پشتیبانی نمایند.
حمایت و تسلیح گروه توسط صدام حسین البته هیچ تأثیری به حال او نداشت زیرا که عراق رسما در جنگ با ایران بود، و دو کشور سعی میکردند اپوزیسیون طرف دیگر را حمایت کرده و در برابر دشمن خود مورد استفاده قرار دهند. ولی در خصوص ایالات متحده، فقط در صورتی سازمان مجاهدین خلق را از لیست خارج خواهد کرد که بخواهد آنها را در جنگ علیه جمهوری اسلامی مسلح نماید چرا که اساسا کارایی سازمان در همین عرصه است.
اخیرا شایعه ای بوده است که سخت سران در دولت بوش در خصوص استفاده از سازمان مجاهدین خلق بر علیه رژیم اسلامی فکر میکنند. استفاده سیاسی از سازمان کاملا بی فایده خواهد بود زیرا که بسیاری گزینه های بهتر از سازمان مجاهدین خلق برای آمریکا جهت استفاده در میدان جنگ تبلیغاتی علیه ایران وجود دارد. تنها استفاده ای که ارزش فکر کردن به آنرا میتواند داشته باشد فعالیت های خرابکارانه و تروریستی است. خارج کردن آنها از لیست قطعا دست آمریکا را در استفاده از سازمان در یک راه مؤثر خواهد بست و آنها کارت های سوخته خواهند بود.
موضوع دیگر اینکه توقع و انتظار آمریکا از سازمان مجاهدین خلق ایفای نقش در یک درگیری کلاسیک گسترده میان آمریکا و ایران نیست بلکه در صورتی به آنان تفویض نقش خواهد کرد که بخواهد از آنها در درگیریهای غیر متعارف و فرسایشی بر علیه جمهوری اسلامی استفاده نماید زیرا که مورد استفاده این گروه اساسا و تنها در همین چهارچوب می باشد.
نتیجه گیری:
بنابراین مثلث آمریکا، جمهوری اسلامی، و سازمان مجاهدین خلق روابط متقابل پیچیده ای با هم برقرار میکنند بطوری که هرگونه تحرک هریک عواقب مستقیم خودش را خواهد داشت. مجاهدین خلق سعی میکنند تا توجه آمریکا را بر علیه جمهوری اسلامی به خود جلب کنند، آمریکا به استفاده از مجاهدین بر علیه جمهوری اسلامی فکر میکند، و جمهوری اسلامی البته تلاش مینماید سازمان مجاهدین را در چشم آمریکا بی ارزش و بی اعتبار نماید.
دو گزینه در برابر غرب و خصوصا آمریکا در خصوص سازمان مجاهدین خلق وجود دارد:
یکم: خارج کردن آنان از لیست
دوم: باقی گذاشتن آنان در لیست
هر گزینه خود به دو گزینه دیگر منتهی میشود:
یکم: باز تسلیح آنان در عراق
دوم: بی سلاح گذاشتن آنان در عراق
بنابراین نهایتا چهار گزینه بطور کلی وجود دارد:
اول: خارج از لیست، مسلح در عراق:
این حالت به معنی اعلام جنگ به جمهوری اسلامی است. اگر آمریکا تصمیم بگیرد تا نقش صدام حسین را به عنوان حامی سازمان مجاهدین خلق ایفا نماید، آنها باید در نظر بگیرند که تفاوت در اینجاست که دیکتاتور مخلوع عراق رسما در وضعیت جنگ بسر میبرد.
دوم: خارج از لیست، غیر مسلح در عراق:
این به این معنی است که موضع سازمان مجاهدین خلق از مبارزه مسلحانه در مقابل جمهوری اسلامی، به مبارزه مسالمت آمیز تغییر یافته است. و بنابراین سازمان صرفا به فعالیت های سیاسی و تبلیغی خواهد پرداخت و لذا برای غرب در برابر حکومت اسلامی فاقد فایده خواهند بود. در این صورت دو گزینه دیگر نیز میتوان در نظر گرفت. یکی این که سازمان در عراق نگاه داشته شود، و دیگری اینکه از عراق خارج گردد. نتیجه نهایی در هر دو حالت ثابت است. خارج کردن آنان از عراق البته به این معنی خواهد بود که جنگ سازمان با جمهوری اسلامی قطعا پایان پذیرفته است.
سوم: باقی گذاشتن در لیست، تسلیح مخفیانه در عراق:
این به معنی شروع جنگ نظامی- اطلاعاتی علیه جمهوری اسلامی است. در این حالت، دیر یا زود، موضوع فاش شده و همان نتیجه حالت اول حاصل میشود.
چهارم: باقی گذاشتن در لیست، خلع سلاح قطعی در عراق
این حالت به معنی حفظ شرایط موجود است. در این وضعیت غرب و آمریکا برای نشستن بر سر میز مذاکره با ایران سازمان مجاهدین خلق را در دست خواهند داشت. یعنی شرایط فعلی بهترین شرایط برای آمریکاست زیرا که هم سازمان در لیست است و قدرت چانه زنی غرب را بالا میبرد – سازمان در اختیارش می باشد و میتواند ایران را با تهدید خروج سازمان از لیست مرعوب نماید – و هم استاندارهای غرب را در مبارزه علیه تروریسم رعایت نموده است. در حالیکه به محض در آوردن نام سازمان از لیست تروریستی، چیزی برای مذاکره و معامله ندارد و صرفا راه حل نظامی و استفاده از سازمان برای درگیریهای عملیاتی و فرسایشی را پیش رو دارد.
به بیان دیگر تا زمانی که آمریکا پشت میز مذاکره و چانه زنی است و استراتژی غرب به سمت رویارویی نظامی چرخش نیافته است، سازمان در لیست تروریستی، برای مذاکره و چانه زنی، باقی خواهد ماند. اما وقتی سیاست غرب و آمریکا به سمت برخورد نظامی و آنهم از نوع رویارویی فرسایشی پیش رفت، سازمان را از لیست در خواهد آورد.
بنابراین راه حل سوم مریم رجوی که به غرب پیشنهاد میدهد در ذات خود دچار تناقض میباشد. زیرا زمانی خواسته او برآورده خواهد شد و نام سازمان مجاهدین خلق از لیست تروریستی خارج خواهد گردید که غرب تصمیم قطعی بر رویارویی نظامی گرفته باشد. در واقع خواسته مریم رجوی از آمریکا به این صورت بیان میشود که راه حل نظامی را کنار گذاشته و در عین حال نام سازمان را هم از لیست خارج نماید که امری محال و نشدنی است.