زمان به زیان چه کسی میگذرد؟
ایراندیدبان
برنامهی این هفتهی ارتباط مستقیم با حضور اصلیترین مهرهی باند رجوی مهدی ابریشمچی بهمنظور آرام کردن اوضاع اردوگاه اشرف، روحیه دادن به نیروهای وارفته و قانع کردن سمپاتها و هواداران خارجهنشین مجاهدین اجرا گردید.
اتفاق جالبی که در همان ابتدای شروع برنامه روی داد مربوط به تلفن یکی از هواداران مجاهدین بود که گفت این آقا را معرفی کنید تا ما ایشان را بشناسیم.
مجری متوهم برنامه که در نبود حمید رفیعی (که این روزها دوران مسألهداری و آر.پی.جی خوردن را تجربه میکند) مسؤولیت اجرا را بر عهده دارد، گفت من خیال کردم سوابق آقای ابریشمچی برای همه روشن است و نیازی به معرفی ندارند!
بلافاصله یکی از اعضای تشکیلاتی مجاهدین (فاطمه از امریکا) که بهزعم خودش میخواست این افتضاح را کمی جبران کند، کار را خرابتر کرد و گفت خیلی از مردم شما را نمیشناسند، اصلاً رژیم کاری کرده است که مردم نمیدانند شما کی هستین!
بد نیست گردانندگان مجاهدین که خود را قطب عالم امکان میدانند کمی به حرفهای خود توجه کنند و ببینند آیا چنین افتضاحاتی با ادعاهای مقاومت مردمی و داشتن پایگاه مردمی همخوانی دارد؟
ضمن اینکه مجاهدین که حتی قادر نیستند بهقول این خانم کارهای رژیم در داخل را که منجر به عدم شناختن آنها شده است خنثی کنند، چطور مدعی هستند که میخواهند انقلاب دموکراتیک بهراه بیندازند…
مهدی ابریشمچی هم که معمولاً معروف به این است که صحنهگردان خوبی برای مجاهدین بوده و نقشش را طبیعیتر از بقیه بازی میکند، در نهایت دستپاچگی و به هم ریختگی، صحبت میکرد و فقط به پیش بردن سناریوی از پیش تعیین شده توجه داشت.
بهعنوان مثال فردی بهنام محمد از سوئد در مورد احتمال همراهی امریکا با ایران علیه مجاهدین سؤال میکرد و مسؤولیت امریکاییها در حفاظت از اشرف و یا ترکیدن لولههای آب سؤال مینمود، ابریشمچی ضمن پاسخ منفی به وی، گفت بهنظرم که امریکاییها رژیم را خوب شناختند و حقانیت ما برای آنها اثبات شده است.
مجری که بهاصطلاح میخواست در راستای اطمینان بخشی به نیروهای واخوردهی مجاهدین، تأکید کند که امریکا پشتیبان مجاهدین است، از ابریشمچی سؤال کرد خب بهعنوان نمونه بگویید که نیروهای امریکا در مورد ترکیدن لولههای آب چه موضعی اتخاذ کردهاند؟
ابریشمچی مدارکی را که از قبل آماده کرده بود نشان داد که مربوط به اظهاراتی بود که سخنگوی نیروهای ائتلاف پس از مواضع نوری المالکی در تأیید آن بیان داشته و گفته بود مجاهدین باید در آینده تعیین تکلیف بشوند و پناهنده نبوده و تحت نظر میباشند.
نشان دادن این سند که هیچ ارتباطی با ماجرای لولههای آب نداشت، نشان از به هم ریختگی در رأس تشکیلات مافیایی رجوی و حاکی از افزایش مخمصهها و بحرانهای درونی و بیرونی این گروه است.
جان کلام مهدی ابریشمچی در این برنامه این بود که به نیروها تفهیم کند که تلاشها برای جمعآوری امضا و ماندن در عراق برای مجاهدین فایده دارد، چرا که باعث میشود مجاهدین زمان بخرند و هر چه زمان بگذرد به نفع آنان خواهد بود.
البته گرچه ابریشمچی در جای دیگری و در پاسخ به فردی بهنام امیر از سوئد که جمعآوری امضاها را کاری عبث میدانست و راه حل خروج نیروها از عراق و اشرف را پیشنهاد میکرد به این موضوع اذعان کرد و تلویحاً اعتراف نمود که این کار بیخاصیت است، اما سعی داشت که گذراندن زمان به این وسیله را بهنفع مجاهدین جا بزند و دل نیروها را به این تلاشهای مذبوحانه خوش کند.
واقعیت این است که هر روز که میگذرد، وضعیت برای مجاهدین در عراق بدتر میشود و زمان به زیان آنها به پیش میرود. کما اینکه هماکنون آنها در شرایطی بسا بدتر از زمانی بهسر میبرند که شورای حکومت انتقالی حکم اخراج آنها را صادر کرده بود.
اکنون حتی امریکاییها نیز ماهیت آنها را بهخوبی شناخته و حاضر نیستند در حمایت از ادعاهای واهی آنان مبنی بر پناهندگی، در مقابل دولت عراق بایستند و مانند پل برمر دخالت غیرقانونی در این موضوع داشته باشند.
اکنون فقط دولت عراق مترصد پیدا کردن راهی برای اخراج آنها است و کشوری که آنان را بپذیرد. قطعاً سیاستهای محدودساز دولت عراق که به مرور اجراء خواهد شد بیش از این کار را بر دار و دستهی رجوی دشوار میکند.