از نبودن تا نیست شدن!
ایراندیدبان
این روزها سایتهای مجاهدین و کسانی که بهنحوی دنبالهرو سایتهای ابلهانه و فاشیستی گروه تروریستی رجوی هستند، سرشار از اهانت و ناسزاگویی به بانوی سینماگر، خانم تهمینه میلانی است!
اصولاً علت این همه فریاد و دادی که اپوزیسیون ایرانی – آن هم از نوع فاشیست و تروریستاش – اخیراً علیه خانم میلانی و سالها است علیه هنرمندانی مانند کیارستمی، جلیلی، پناهی، سپنتا و… بهراه انداخته، ریشه در بیفرهنگی و ناتوانیهای فکری – سیاسی آنها دارد، چرا که هیچ چیزی برای عرضه ندارند و چند کاری هم که مجموعهی اپوزیسیون تاکنون در عرصهی سینما و تأتر انجام داده است، از بیماری مزمن وارونهنگری و دریچهی تنگ منافع حزبی با سوژههایی غیرواقعی، رنج برده است و مورد اعتنای هیچ منتقد و دستاندرکار امور هنری در سطح جهان قرار نگرفته است.
از این که بگذریم، حضور هنرمندانی همچون خانم میلانی در جشنوارههای بینالمللی، مرگ و ابطال دعاوی کاذب مجاهدین در مورد جامعهی ایران را رقم میزند و بههمین سبب هم هست که تلاش دارند با هزار چسب ِ ناچسب، این هنرمندان را به حکومت وصل کنند.
ابطال دعاوی آنان است از آن رو که بر خلاف دعاوی تبلیغاتی و شانتاژ مشمئز کننده علیه فرهنگ و اندیشمندان ایرانی، کسانی از جامعهی ایران با استقبال مخاطب جهانی روبرو میشوند که آثارشان سرشار از مفاهیم انسانی، فراتر از نگاههای تنگ سیاسی، غیرایدئولوژیک و بعضاً در تضاد و یا متفاوت با دیدگاه حاکم بر ایران میباشد و در نهایت استقلال و خلاقیت آنها است که با اقبال مواجه میشود.
این حقیقت درست در زمانی بیش از پیش نمایان شده است که دار و دستههای وابسته به گروه تروریستی مجاهدین درخواست هوای آزاد و پروستریکا میکنند و مدعیاند که از سرکوب و یکجانبهنگری و سانسور به ستوه آمدهاند. البته آنان ضعف و سخافت فرهنگی خود را بر زبان میآورند. (مجموعه اظهارنظرهای ماههای اخیر از جانب هواداران سنتی مجاهدین که بخشی از آن در ایراندیدبان منعکس گردید، مؤید این نکته است)