رئيس جمهور درمانده

رئيس جمهور درمانده
سيزده سال پيش در روز 6 شهريور 1372 مريم رجوی به «رياست جمهوری مقاومت» منصوب شد. وتابحال نيز در اين سمت باقي مانده ومي رود تا بعنوان «رئيس جمهور در گل مانده دنيا» نامش را در گتاب رکورد گينس به ثبت برساند.
نگاهي به جريان تحولات منطقه ای وجهاني آن زمان که باعث تصميم مسعودرجوی مبني بر تغيير شغل زنش مريم از مسئوليت اولي سازمان مجاهدين به رئيس جمهوری شورای ملي مقاومت شد، نشان ميدهد که سازمان در برزخ عميقي دست وپا ميزد. از يک طرف صدام ديوانه به کويت حمله کرده بود وبعد از طرف جامعه جهاني سرافکنده به سرجايش برگشته بود. بن بست عراق ومنفوريت آن در جهان تاثيرات خودش را روی مزدوران ونوکرانش مي گذاشت. ديگر به رجوی کسي محل نمي گذاشت. رجوی دنبال محملي ميگشت تا چهره اش را با آن بذک کرده و دوباره برای غرب دلربايي کند.
انتخابات رياست جمهوری در آمريکا وکانديداتوری کلينتون اين فرصت را در اختيار رجوی گذاشت. وی با عجله تمام زنش را با سرخه وسفيداب بعد از انتخاب شدن کلينتون به پاريس فرستاد تا به طرف های خارجي بفهماند که با مجاهدين جديدی روبرو هستند. مجاهديني که با صدام فرق دارند ورئيس جمهور زن نيز دارند. زني که خوب بلد هست عشوه بيايد و در زير پروژکتورها دل ببرد.
ولي هيهات که اين غربيها چشم بروی همه اين فداکردن ها بستند و رئيس جمهور مقاومت را بورکردند. هنوز يکسالي از ورود «مريم مهرتابان» به فرانسه نگذشته بود که وزارت امور خارجه آمريکا در مهرماه 1373 آب پاکي را روی دست مريم خانم ريخت و سازمان را درليست سازمانهای تروريستي وارد کرد. و اين حامل پيام مشخصي برای مريم وسازمان بود که وجودشان را در غرب نمي پذيرند. ولي پوست مريم خانم خيلي کلفت تر از اينها بود. تا اينکه در آذرماه 1375 عذرش را در فرانسه محترمانه خواستند و به دوباره به عراق ديپورت شد. مال بد بيخ ريش صاحبش.
بنظر ميآمد که سازمان بعداز سوخته شدن کارت رياست جمهوری، برای وی پست جديدی روبراه کند ولي مسعود که دوست داشت هميشه برای زنها کاری صورت بدهد، وی را «رئيس جمهور مادامالعمر» ابقاء کرد وبعد از آن زمان نيز کسي جرات نق زدن در اين مورد را ندارد. مريم که در داخل سازمان بخاطر رفتار بيرحمانه وغيرانسانيش با منتقدين به «استالين زمانه» معروف است، پس از شروع جنگ آمريکا وشرکاء عليه عراق در سال 2003 به فرانسه گريخت تا دوباره شانسش را در غرب بيازمايد. مسعود که از خرابکاری های وی هميشه در عذاب بود اينبار سه نفر را همراه وی فرستاد تا مواظب رفتارهای اوباشند. شوهرسابقش مهدی ابريشمچي، جابرزاده انصاری ومحدثين از جمله افراد مورد اعتماد مسعود رجوی هستند که همراه مريم به پاريس آمدندتا مورد شور ومشورت وی قرار بگيرند. جالب اينجاست که اين جمع جديد نه تنها دستاوردهای گذشته سازمان درخارج از کشور را در عرض اين سه سال از دست داده اند بلکه ديگر کشورهای غربي باضافه اتحاديه اروپا سازمان وشورا را در ليست گروه های تروريستي وارد کرده اند. تنها کار «رئيس جمهور مقاومت» در عرض سه سال گذشته خريدن و تطميع سياستمداران خارجي، شرکت در ضيافت ها با لباس های الوان و لبخند مليح زدن به دوربين های اجاره ای بوده است.
مريم رجوی 10 سال پيش سوخت وبه زباله دان تاريخ پيوست. اين موضوع به زبانهای مختلف ولي با محتوای يکسان از همه جا واز هر گوشه ای به گوش مي رسيد. از زبان مقامات غربي تا روزنامه ها، از زبان جداشده ها تا اعضای سازمان در اشرف، از مردم شريف ايران تا جامعه جهاني، ولي کو گوش شنوا.
خانم مريم رجوی! خودتان را مچل نکنيد. مردم ايران شما را در ايران خواهند ديد ولي نه بعنوان «مريم مهرتابان» بلکه بعنوان «مظهر خباثت و خيانت».
علي اكبر راستگو
28.08.2008
ششم شهريور 1385

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا