بحرانی شدن وضعیت گروگانهای رجوی در عراق
ایران اینترلینک، سیزدهم نوامبر 2006
سه سال و اندی پیش و پس از فرار سران فرقه از عراق و تنها گذاشتن بدنه ای که دستور خلع سلاح و تسلیم (بعد از فرار سران) را دریافت کرده بود بالاخره به نقطه ای رسیده ایم که انحلال کامل کمپ تروریستی اشرف در چشم انداز نزدیک قرار گرفته است.
در این سه سال و اندی که گذشت، حدود هشتصد تن از سه هزار و هشتصد تن گروگانهای نگهداری شده در فرقه توانستند با فرار از فرقه خود را به کمپ نجات یافتگان رسانده و در چادرهای موقت مستقر شوند. از این تعداد جدا شده اکنون چیزی حدود صد و هشتاد تن هنوز در چادرها باقی مانده است. این افراد کسانی هستند که خواستار انتقال مستقیم به کشورهای اروپایی از طریق کمیساریای عالی پناهندگی سازمان ملل هستند. کمیساریای پناهندگی بر طبق مقررات خود عملا نتوانسته قول مساعد کوتاه مدتی به این افراد بدهد.
حدود نه ماه پیش ارتش بلغارستان برای جایگزینی نیروهای امریکایی که از طرف دولت عراق ماموریت نگهداری افراد کمپ را دارند به عراق رفتند. فرمانده این نیروها اعلام نمود که ماموریت این نظامیان بلغاری که شامل انتظامات داخلی کمپ نیز می گردد حد اکثر یک سال بوده و وضعیت کمپ تا آن زمان تعیین تکلیف خواهد شد.
حدود سه ماه قبل دولت عراق رسما اعلام نمود که اولتیماتوم شش ماهه ای به ساکنین کمپ داده شده است تا خاک این کشور را ترک کنند. با توجه به عدم پذیرش این افراد از طرف کشورهای ثالث باید گفت که یکی از محدود راه حل های باقی مانده برای دولت عراق این خواهد بود که در پایان سررسید اولتیماتوم راسا دستور انحلال کمپ و انتقال افراد به کمپ های پناهندگی سازمان ملل در این کشور (احتمالا کمپ های شمال کردستان یا کمپی در نزدیکی کشور اردن) را بدهد. دولت عراق اخیرا در اقدامی مشابه از نیروهای امریکایی خواست تا محاصره شهرک صدر در بغداد را پایان دهند که مورد قبول نیروهای امریکایی قرار گرفت.
نتیجه انتخابات اخیر ایالات متحده و گزارش بیکر که از نتایج انکار ناپذیر آن بیشتر شدن نقش دیپلماسی، دیالوگ و همکاری در زمینه های ممکن بجای رو در رویی و تنش است باعث استعفای وزیر دفاع امریکا (از سخت سرترین جناح های نومحافظه کار) و بحث بر سر جایگزینی نماینده امریکا در سازمان ملل (یکی دیگر از سرسختان و جنگ طلبان در میان نو محافظه کاران امریکا) شد. قریب به اتفاق تحلیل گران این موج تغییرات در نظام حکومتی امریکا را تمام شده ارزیابی نکرده و منتظر جهت گیری های استراتژیکی جدید ایالات متحده امریکا در سیاست خارجی و بخصوص در مورد عراق، لبنان، فلسطین و در نتیجه ایران و سوریه هستند.
اخبار روزهای اخیر بیانگر علاقه امریکا به نشستن بر سر میز مذاکره با ایران و سوریه است و طنین این موضوع در روز های اخیر در لندن هم بدون موضع گیری های آشکار از طرف لابی اسرائیل و نومحافظه کاران به گوش می رسد. بنظر میرسد سیر تحرکات سیاسی بازیگران مختلف در عراق چرخشی چشم گیر را در انتظار نشسته باشد.
امروز وزیر خارجه بریتانیا در سوالی در مورد نقش ایران و سوریه در عراق پاسخ داد که: در واقع ما مدت ها است که در این رابطه با افرادی در ایران و سوریه در مورد نیاز به ورود آنها به معادله بعنوان بخشی از راه حل مسئله گفتگو کرده ایم.
از طرف دیگر مقامات آگاه محلی و منطقه ای نیز بیش از هر زمان دیگر سخن از انحلال نهایی کمپ اشرف می زنند و فضای داخل کمپ هم به گفته سربازان و افراد نزدیک در حالت انفجاری ای است که طبعا ناآرامی های اخیر درون کمپ و نمونه اخیر خودسوزی در اشرف بخش کوچکی از مسائل داخلی آن را برملا نموده است. مقامات دست اندرکار کمپ عملا وضعیت موجود کمپ را غیر قابل دوام دانسته و در گزارشاتی از کمپ خواستار تصمیم گیری فوری در مورد آن شده اند.
بر طبق اخبار رسیده، سران فرقه از تمامی افراد با فشار های روحی و جسمی امضا گرفته اند که در صورت انحلال کمپ خود را خواهند سوزاند ولی گزارشات بازجویی های اخیر از نیروهای کمپ نشان می دهد که برخلاف سه سال قبل نفوذ روحی سران فرقه بر افراد در این سه سال به حدی نزول کرده است که اکنون تعداد افراد وفادار به رهبری فرقه بیش از دویست نفر نیستند که در صورتی که دستور انحلال نهایی کمپ صادر شود این تعداد که از قبل شناسایی شناسایی شده اند به راحتی قابل جدا سازی و قرار دادن در قرنطینه خواهند بود.
و البته این در حالی است که یکی از نمایندگان غیرانتخابی مجلس اعیان بریتانیا که پانزده سال است زیر آرم کلاشینکوف مجاهدین از تروریست های رژیم سابق عراق دفاع می کند و وضعیت مشخص و معروفی در پارلمان دارد، در یک سال اخیر تمام نیروی خود را بکار بسته بود تا بلکه با کمک لابی اسرائیل ویزای چند روزه ای برای مریم رجوی برای سفر به لندن بگیرد. بنظر میرسد که حتی وی نیز بعد از بیست سال حمایتش از تروریست های سازمان مجاهدین خلق اکنون با مشاهده تحولات اخیر مایوس شده و طبق اخبار رسیده عملا پروژه یک ساله اش را به دلیل عدم وجود هیچ گونه چشم اندازی متوقف نموده. توقف این پروژه بدین جهت اهمیت دارد که بیانگر افت چشم گیر امید نومحافظه کاران و جناح های حامی تروریسم مجاهدین در اسرائیل است. بنظر می رسد بحث استفاده ابزاری بیشتر از این فرقه فروکش چشم گیر کرده و رو به خاتمه است.
با توجه به مسائل فوق بنظر میرسد که وضعیت و سرنوشت اسرای فرقه در کمپ اشرف اکنون وارد وضعیت جدیدی شده است که با منتفی شدن استقرار دراز مدت آنها تحت حفاظت نیروهای ارتش آمریکا، بهترین شکل برایشان انتقال آنها به منطقه ای امن (مثلا نواحی مرزی اردن) و یا کشوری امن (مثلا کشورهای گابون و… یا مناطق مشابه) و بد ترین شق رها شدن در بیابانهای عراق و برداشتن حفاظت نیروهای امریکایی می باشد که در این صورت مسلما به عنوان بخشی از ماشین سرکوب صدام حسین مورد تهاجم مردم و بخصوص اکرادی قرار خواهند گرفت که فرزندانشان در کشتارهای سال 1991 توسط مجاهدین و صدام کشته شده اند.
با توجه به مسائل فوق بنظر می رسد وضعیت اورژانس قربانیان فرقه اکنون در نقطه ای قرار دارد که اگر کمک عاجل و سریع به این افراد نرسد، در آینده ای نزدیک شاهد فاجعه ای انسانی ای خواهیم بود که گروگانهای فرقه که اکثرا پیر و خسته و فرتوت و نیازمند رسیدگی های پزشکی هستند را مستقیما در معرض خطرات جانی قرار می دهد.
ایران اینترلینک، سیزدهم نوامبر 2006