مصیبت عظیم برای بقایای رجوی
ایراندیدبان
صدور حکم اعدام صدام و برکناری دونالد رامسفلد در برابر از کار برکنار شدن جان بولتون نمایندهی ضدایرانی امریکا در سازمان ملل متحد را میتوان مصایبی کوچکتر برای فرقهی رجوی دانست.
چرا که اگر باند آدمکش رجوی امیدی هم برای تصویب تحریمها علیه ایران در شورای امنیت داشت، با برکناری جان بولتون به یأس تبدیل گردید.
در شرایطی که رهبران گروه ضدایرانی مجاهدین، هیچ ارادهای برای اعمال تحریمهای فراگیر و یا برنامهای برای تهاجم نظامی علیه ایران سراغ نداشتند، ارادهی افرادی مانند ولفو ویتز ، رامسفلد و بولتون که بر اساس تعهدات خود به اسراییل، سر ِ جنگ با مردم ایران داشتند، فرصتهای مناسبی برای جولان آنها بهوجود آورده بود و در واقع روزنهی امیدی برای ادامهی بقای این گروه ایجاد کرده بود.
ارتباط مجاهدین با بولتون مربوط به بعد از اشغال نظامی عراق توسط امریکا و زمان تصدی وی بهعنوان نمایندهی این کشور در سازمان ملل نیست، بلکه از دیرباز و همزمان با گسترش تماسهای مجاهدین با لابی صهیونیستها در امریکا بوده است.
ابتدا مجاهدین هدایایی برای وی ارسال کردند و در جریان یک رقابت انتخاباتی، مبالغ هنگفتی از جانب مجاهدین به وی داده شد. پس از آن نیز همواره مبالغی تحت عنوان هدایا و سایر کمکها به وی داده میشد.
بزرگترین خدمت بولتون به مجاهدین زمانی بود که وی بهعنوان معاون وزارت خارجهی امریکا منصوب گردید و در مقام توجیه برخی طرحهای پنتاگون برای استفاده از مجاهدین در عراق، در کمیسیونی در کنگرهی امریکا شرکت کرد و استفاده از مجاهدین در امر جاسوسی را عاملی معرفی کرد که کنگره باید با طرحهای پنتاگون موافقت نماید.
پس از آن بود که بولتون چندین بار تلاش نمود که اینگونه القاء نماید که ظاهراً اطلاعات مربوط به فعالیتهای هستهای ایران را از مجاهدین دریافت داشتهاند، در حالی که موضوع کاملاً برعکس بود!
به هر روی از دست دادن بولتون از دو جنبه ضربهی بزرگی برای گروه تروریستی و آدمکش رجوی به حساب میآید. اول اینکه فرد خریداری شده توسط آنها از هرگونه تصمیمسازی برای دولتمردان امریکا دور شده است و دوم اینکه برکناری وی، نشانگر ورشکستگی سیاستهایی است که اِعمال آنها میتوانست در درازمدت باعث بهکارگیری مجاهدین توسط امریکا شود.
لذا باید گفت که مصیبت از دست دادن بولتون بهمعنای برباد رفتن کلیهی فرصتهایی است که مجاهدین در ده سال گذشته برای خود ایجاد کرده بودند تا شاید از رهگذر حمایت افرادی نظیر بولتون، لااقل بتوانند از لیست گروههای تروریستی خارج شوند.
گفتنی است که حتی نظیر بولتون که مستقیماً از مجاهدین پول دریافت میکردند نیز با خارج ساختن نام آنها از لیست گروههای تروریستی مخالف بودند، چرا که معتقد بودند حتی با فرض استفاده از آنها، همواره باید قلاده در گردن رهبران این گروه باقی بماند.