درخواست انتقال تیف ازجنب اشرف! چرا؟
سایت نگاه نو، ارسلان، چهارم دسامبر 2006
همانطوری که مجاهدین تسریح کرده اند، این چندمین باراست که این درخواست را ازفرماندهان آمریکایی میکنند، البته شاید واقعیت این باشد که هرروزدست به دامن آمریکایی ها هستند. اما به نظرشما چرا مجاهدین این درخواست را میکنند؟ وچرا آنراعلنی میکنند؟ ظاهرقضیه این است که علی رغم مشکلات زیادی که خودشان دارند، همیشه به فکر اعضای جداشده بوده والآن هم هستند. اما اگرمیخواهند کارخیرکنند، چه نیازی به علنی کردن دارد، به قول خودشان چرا کاربی نام و نشان نمیکنند!!!
ولی اگرکسی فقط مدت کوتاهی درقرارگاه اشرف بوده باشد پشت پرده را خوب میبیند.
ابتدااجازه بدهید ببینیم نظر مجاهدین درنشست های درونی شان درمورد تیف واعضای مستقردرآن چیست: سگ دونی، آشغال دونی، طویله، کثافت خونه، لانه وزارت اطلاعات و چراگاه وزارت اطلاعات و………
تعجب نکنید تازه اگرکم گفته باشم زیاد نگفتم.
اما این همه پافشاری برای انتقال تیف چیست؟
ازسال1383 که کمپ تیف شکل گرفت، مجاهدین خواب خوش نداشتند، چراکه به قول خودشان شکافی باز شد که اعضای سازمان یکی پس ازدیگری به آنجا پناه میبردند. ابتدا تلاش کردند با ترفندهای مختلف ازجداشدن اعضاجلوگیری کنند، مثلا میگفتند افرادی که به تیف میروند مورد تجاوزجنسی قرارمیگیرند، یا سربازان آمریکایی آنها راکتک میزنند یا حتی برای توالت رفتن یا استحمام سربازان آمریکایی با سلاح بالای سرشان میایستند، یا اینکه چندین نفرتا بحال به قتل رسیده اند، یا اینکه وزارت اطلاعات درتیف نفوذ کرده ویا فعلا کمپ تیف جای خالی ندارد، ویا فرماندهان آمریکایی گفته اند دیگر کسی را نمی پذیرند، وشایعاتی ازاین قبیل که هم رعب و وحشت ایجاد کند وهم افرادی که میخواهند جدا شوند با شنیدن این چیزها پشیمان شده و پیش خودشان میگویند بابا اشرف بهشت است. اما این شایعات چندان موثرنبود، چون کاربه جایی رسیده که اعضا یک دفعه غیبشان میزند، یعنی به سمت تیف فرارمیکنند.
بهمین دلیل مجاهدین خودشان بهترازهرکس دیگری میدانندکه اگراین شکاف را نبندند، انگشت شماری بیش دراشرف باقی نخواهدماند.
نکته دیگراینکه مجاهدین چه نیازی به علنی کردن چنین موضوعاتی دارند؟
تجربه ثابت کرده هرموقع مجاهدین دستشان زیرتیغ است ویا ممکن است به زودی یقه شان گرفته شود، شروع میکنند به سفید کاری، ازآنجایی که ازیک طرف اعضای جداشده همت کرده وافشاگری های زیادی کرده اند، آنهم با اسناد ومدارک غیرقابل انکار، وازطرف دیگرفعالیت خانواده های قربانیانی که هنوزاسیرو دربند مجاهدین هستند، باعث حمایت و توجه بسیاری ازارگان های بین المللی و حقوق بشری از این افراد شده.
مجاهدین هم برای اینکه ازغافله عقب نیفتند، اینطوروانمود میکنند که آنها هم برای کمک به اعضای جدا شده خیلی فعالیت میکنند، این موضوع تازه نشان میدهد که مجاهدین همیشه به فکراعضای جداشده بوده اند و درگذشته نه زندانی داشته اند نه کسی را شکنجه کرده اند و نه کسی رابه قتل رسانده اند.
ولی افسوس که دیگرخیلی دیرشده و دیریا زود موردغضب خدا وخلق قرارخواهند گرفت و سرنوشتی چون همپیاله شان صدام درانتظارشان.