بازی سياستمداران و تاجرپيشگان اروپا با اهرم مجاهدين
جمشيد طهماسبی
بازی که یک روز بر اقتضای منافع تجاری و سیاسی با بسیج تمام قوا، بدون توجه به معیارهای شناخته شده حقوق بشری مورد ادعا، بعد از اینکه احتمالا خواب نما شده باشند فردای آن بدون فوت وقت با تمام قوا و بکارگیری نمایشی، تمام قدرت نظامی به محل های امنی که در سایه حفاظت 24 ساعته خود آنها قرار داشته، « خالق 17 ژوئنی » می شوند که به بهای در آتش سوزاندن چندین تن و نقص عضو تعدادی دیگر شد در شرایطی که خانم رجوی چاره ای جز این خلق جدید را برای رونق بخشیدن به ماشين تبلیغاتی خود نداشتند.
سیاستی که آن را در راستای حفظ منافع سياسی اقتصادی خود با حکومت تهران دسترس ترین و ارزان ترین وسیله جز مجاهدین را در آستین نداشت که بر آن چوب حراج بزند.
اما امروز از بد روزگار به یکباره وقتی سیاست چماق و حلوا در زمینه موضوع هسته ای ایران از یکطرف و از طرفی دیگر احساس خطر جدی در لبنان و به گل نشستن ارابه جنگی در عراق و خطر به آتش وخون کشیدن کل منطقه حساس خاورمیانه که می رود از کنترل کامل خارج شود.
در چنين شرايطی بازهم ظاهرا چاره ای جز این ندیده اند که يکبار ديگر با بیرون کشیدن پرونده کهنه شده، مرغ عزا و عروسی به نام مجاهدین را یکبار دیگر به مثابه نشان دادن کارتی قرمز به حاکمین تهران ، به اميد معا مله و يا گرفتن امتیازی بيرون بکشند.
اگر چه بازی با چنين کارتی در گام اول باعث بی اعتباری سياستهای خودشان از قبيل مبارزه با تروريسم و غير جدی بودن در اين زمينه خواهد شد ، ولی نفس برداشته شدن اتکیت تروریستی از روی مجاهدین و به صحنه آمدن آقای رجوی جای استقبال دارد.
چرا که حداقل منافع آن این است که اصلی ترین سنگری که گردانندگان مجاهدین در پشت آن رفته و ازپا سخگویی، به فجايع حاصله از خطوط استراتژيک خود ، با اعلام رسمی شکست استراتژی « مبارزه مسلحانه » که آقای رجوی بارها بر تنها راه ممکن بودن برای مبارزه بر آن تاکید کرده بود و حتی کوتاه آمدن از آن را مساوی با بسته شدن دفتر مجاهدین می دانستند، حداقل باعث خواهد شد که چند هزار نفر از فرزندان مردم ایران که انگیزه ای جز هموار کردن راه رسیدن مردم ایران به آزادی و استقلال نداشتند از تله ای که در عراق برایشان پهن شده نجات پیدا کنند.