لحظه سرنوشت – مسعود رجوی نشست توجیهی عملیات فروغ جاویدان ـ ۱مرداد ۱۳۶۷
رجوی فکر میکرد اگر بصورت ستونی نیروهای تحت امرش به ایران حمله کنند و اولین شهر را تصرف کنند با پیوستن مردم به آنها کار رژیم تمام خواهد بود. خیانت و پیمان شکنی هم می بایست اصل غافلگیری را برای رجوی احیا می کرد. از اینرو شش روز پس از قبول قطعنامه 598 شورای امنیت توسط ایران، نیروهای عراقی توافقات این قطعنامه را زیر پا گذاشته و مجدداً به جنوب و حوالی خرمشهر حمله کردند تا راه نفوذ برای ارتش رجوی باز شود و سازمان مجاهدین عملیاتی با نام «فروغ جاویدان» که در ایران به «مرصاد» شناخته میشود را آغاز کند. مسعود فکر میکرد در این عملیات کاری خواهد کرد که در حد و توان و اشل یک ابر قدرت است ، چون هدف رسیدن به تهران در فاصله زمانی 48 ساعته بود در روز حمله ارتش رجوی فاصله مرز قصر شیرین تا منطقه تنگه چهارزبر در 34 کیلومتر غرب کرمانشاه را با سرعت خیلی زیاد طی کردند اما بعد از پیشروی تا عمق 145 کیلومتری برخلاف پیش بینی مسعود رجوی مردم منطقه در مقابل آنها به مقاومت پرداختند. از طرف دیگر ، گردان قمر بنی هاشم از تیپ 12 قائم سمنان بطور اتفاقی در منطقه حضور داشت. این نیرو با احداث تعدادی خاکریز بر روی جاده ستون مجاهدین را سد کردند با بسته شدن مسیر نیروهای مجاهدین در منطقه زمین گیر شدند. روز دوم نبرد نیروهای رجوی در دشت حسن آباد محاصره شدند. روز سوم ستونها و یگانهای مجاهدین به کلی منهدم شدند تعدادی از نیروها به دلیل بی خوابی و خستگی مفرط جا مانده اسیر شدند یا کشته.
در 15 سالی که در مناسبات و قرارگاه اشرف بودم همیشه با بزرگ نمائی از سازمان دروغ می شنیدیم که ما توان سرنگونی داشتیم اما زن و خانواده مانع سرنگونی شد درسالگرد فروغ جاویدان هم هر سال در برنامه ها ی سیمای آزادی تنها اخبارو اطلاعات دروغ به ما گفته می شد ، که من آنم که رستم بود پهلوان و این دولت عراق است که اجازه عملیات به ما نمی دهد.
دو روز مانده به حمله نیروهای آمریکا به عراق برای سرنگونی دیکتاتور عراق صدام حسین مسعود و مریم رجوی در سالن اجتماعات اشرف برای ما نشست توجیهی گذاشتند تا خط کار را دردوران جنگ آمریکا با عراق را ترسیم کنند در این نشست توجیهی که تا ساعت 12 شب طول کشید مسعود رجوی گفت تا روزیکه ارتش آمریکا به ما حمله نکرده ما بطور مسلح وبا ادوات جنگی آماده در کنار مرزهای میهن منتظر خواهیم ماند اما با اولین حمله هوائی یا موشکی به قرارگاه های مجاهدین به سمت خاک میهن حرکت خواهیم کرد رجوی در این گردهمائی به صراحت گفت که خط کار بعد را نمی داند شاید خاک آزاد کردیم و استراتژی جنگ آزادیبخش نوین را با آزاد کردن خاک ادامه دادیم مسعود در ادامه با آب وتاب گفت اگر آمریکائیها گفتند کجا خواهیم گفت به سوی خاک میهن این آخرین پز انقلابی مسعود رجوی قبل از غیبت کبری بود همان شب بعد از اتمام گردهمائی مسعود و مریم رجوی، همه نفرات به سرعت به مقرهای خود برگشتیم تانکها و توپها و نفربرها استارت خوردند تا برای تعیین سرنوشت نهائی در کنار مرزهای خاک میهن باشیم.آنجا در کنار مرز خیلی ها دوست داشتیم پرونده مجاهدین خوب بسته شود همه ما میدانستیم توان سرنگونی رژیم ایران را نداریم ولی تنها دلمان را به یک چیز خوش کرده بودیم همه میگفتیم هرچه بود دیگر تمام شد تمامی ذلتها و خاری که در نشستهای عملیات جاری و انتقادی می کشیدیم دیگر تمام خواهد شد میرویم تا همه سربدار دفتر مجاهدین را خوب ببندیم اما تمامی لحظه های انقلابی ما سرابی بیش نبود. تناقض از همان استقرار اول آشکار بود برخلاف تصورات ما برای آماده گی نبرد سرنوشت ، سیستم ارتش آزادیبخش روی استقرار و لمیده گی هر چه بیشتر تمایل داشت همه ما از این همه دروغ متناقض بودیم و همین تناقضها باعث شد که نیروها احساس سرخوردگی کنند و نفر متناقض و بدون امید به دلیل فشارهای روحی و روانی مناسبات سازمان ، به خاطر خلاصی از این یاس و بیهودگی سعید نوروزی را در روز روشن پشت آیفا به گلوله ببندد و بکشد در حالیکه اگر او می دانست سعید برای خلاصی از فرقه رجوی چه راه خطیر و پر نشیبی را گذرانده هیچوقت سعید را هدف قرار نمیداد. بعد از خلع سلاح خانم عذراعلوی طالقانی در یک نشست توجیهی که چرا عملیات نرفتیم به دروغهای سازمان اعتراف کردند که هیچوقت سازمان توان سرنگونی نداشت و هر آنچه در فروغ جاویدان افتاد به علت کمبود نیرو وتاکتیک و اینکه نمی توان با پنج هزار نفر یک دولت را سرنگون کرده بود.
حال امروز سالیان بعد از بطلان جنگ آزادیبخش نوین، خلع سلاح و خروج ارتش رجوی از عراق و زمین گیر شدن تمامی شعارها و خط و خطوط باز اصل دروغ گفتن در مجاهدین فراموش نشده است از دید رجوی باید همه چیز را اول سیاسی کرد ، هدف وسیله را توجیه می کند اگر امروز بگوئیم مردم عراق و لبنان علیه ایران قیام کرده اند از دید مجاهدین کاردرستی است و باید با دروغ مسبب تمامی مشکلات اقتصادی و معیشتی و فساد موجود درعراق و لبنان را به گردن ایران انداخت در حالیکه خوب میدانیم اگر مردم لبنان دیگر سایه جنگ را احساس نمی کنند و قدرت بازدارندگی دارند مدیون ایران هستند و اگر در عراق داعش شکست خورده مردم عراق باید از ایران سپاسگزار باشند که لیبی نشده اند و هنوز روزنه امید برای بهبود هست و این بخش همیشه پنهان شده از حقیقت است که مسبب تمامی مشکلات منطقه مخصوصا در عراق و لبنان جهان غرب بوده است نه ایران . اما چه کنیم مجاهدین باید برای مزدوری و پول خوشرقصی کنند.
میر باقر صداقی