نامه 80 جداشده از مجاهدین به دیوان عالی جوامع اروپا
30 ژانویه دوهزار و شش
نامه به:
دادگاه عدالت
دادگاه دادخواستِ اولیه
Rue du Fort Niedergrünewald
L-2925 Luxembourg
به قضات دادگاه دادخواست اولیه
در ساعت 9:30، 7 فوریه 2006، در شعبه دوم از دادگاه دادخواست اولیهِ دادگاه عدالت ِ جوامع اروپایی، پرونده مجاهدین خلق علیه شورای خطمشی امنیتی و خارجی استماع خواهد شد.
این اقدام علیه شورای اتحادیه اروپا ابتدا در تاریخ 26 جولای 2002 توسط مجاهدین خلق ایران صورت گرفت.
به عبارت ساده، درک ما این است که مجاهدین خلق مایل است از طریق این اقدام از لیست گروههای تروریستی اروپا خارج شود.
برخی از استدلالهای اصلی مجاهدین خلق عبارتند از:
1. اجرای مقاومت مشروع علیه رژیم ایران
2. پیروی از اصول اساسی دموکراسی
3. پیروی از اصول اساسی احترام به حقوق بشر
4. پشتیبانی شدن توسط جامعه جهانی
5. هیچ غیرنظامی هرگز هدف قرار نگرفته
6. تنها جنبش مقاومت که اکنون در داخل مرزهای ایران فعال است
7. دفاع از صلح در منطقه
در واکنش، و در مخالفت با این عمل، امضاکنندگان این نامه همگی اعلام میکنند که آمادهاند و میتوانند درباره حقایق مطرح شده در این نامه شهادت دهند:
1. از زمان شروع به کار خود، مجاهدین اصلیترین نیروی ضدغربی، قبل و در طول انقلاب 1979 در ایران، بوده است. مجاهدین خلق 6 امریکایی را در طول دهه 1960 در ایران به قتل رساند. در طول بحران گروگانگیری در سال 1980، مجاهدین خلق خواستار کشتن گروگانهای امریکایی بود. مجاهدین خلق بعد از یک کودتای ناموفق علیه دولت جدید انقلابی در سال 1980 مجددا و آشکارا علیه رژیم دست به اسلحه برد.
از آن زمان، مجاهدین خلق حملات خمپارهای علیه اهداف غیرنظامی را ادامه داده که منجر به کشتهشدن مغازه داران و رهگذران شده است. مجاهدین خلق در کارخانهها، مدارس و مناطق مسکونی بمبگذاری کرده است. صدام حسین به مجاهدین دستور میداد به کدام اهداف حمله کنند، و در عوض مزد آنها را پرداخت میکرد.
2. مجاهدین خلق که در رأس آن مسعود رجوی تنها رهبر خودخوانده ابدی است، از نظر داخلی یک سازمان استبدادی دارد. وی نقش یک رهبر عالی را برای خود گرفته و بالاتر از قانون است. هیچ کسی حق ندارد رهبری او را رد کند یا حتی به نقد بکشد. در ردهبندی، بعد از وی همسرش مریم رجوی قرار دارد، که او نیز توسط مسعود رجوی منصوب شده است. مسعود وی را به شورای ملی مقاومت معرفی کرد تا به عنوان رئیس جمهور منتخب شورا انتخاب شود. این انتخابات در یک نشست صورت گرفت که در آن هیچ رأی مخفی وجود نداشت، و 100 درصد آرا به نفع وی بود. حداقل 95 درصد از اعضای شورای ملی مقاومت اعضای مجاهدین خلق هستند که ادعا میکنند اعضای مستقل میباشند اما بدون استثناء به ایدئولوژی مجاهدین خلق اعتقاد دارند.
3. نمونههای بیشماری از اقدامات سرکوب و خشونت در داخل مجاهدین خلق وجود دارد. مجاهدین خلق ازدواجهای اجباری را اِعمال کرده و اکنون در حال اجرای طلاقهای اجباری، جدایی کودکان از والدین، آپارتاید جنسی، زندانی کردن به خاطر انتقاد از رهبران یا حتی استراتژی رهبران است. قربانیان در داخل مجاهدین خلق به زندان ابوغریب فرستاده شدهاند. مجازاتهای فرادادگاهی عبارتند از شکنجه، مرگ تحت شکنجه، زندان طولانی مدت در سلول انفرادی و محکومیت به اعدام. جزئیات نمونه کوچکی از نقض سیستماتیک حقوق بشر در داخل سازمان مجاهدین در گزارش ماه می 2005 سازمان دیدهبان حقوق بشر (خروج ممنوع) تشریح شده. اعضای سابق شهادت میدهند که هیچ یک از مفاد بیانیه جهانی حقوق بشر در داخل سازمان مجاهدین خلق اجرا نمیشوند.
4. مجاهدین خلق مدعی است که صدها امضا از اعضای پارلمانهای غربی جمع آوری کرده است. اما اسامی آنان هرگز منتشر نشده و هیچ کسی امضاها را ندیده است. مجاهدین تاریخچهای طولانی از جعل امضا دارد. مجاهدین امضاها را با دروغ، فریب و اطلاعات غلط جمع آوری میکند. امضاکنندگان دسترسی سریع به اطلاعات لازم برای قضاوت عادلانه درباره مجاهدین خلق ندارند.
5. موارد بیشماری از کشته و مجروح شدن غیرنظامیان، بواسطه شیوههای عمداً غیردقیق حملات مسلحانه مجاهدین خلق در ایران، وجود دارد. استفاده از خمپارهها، که در مناطق غیرنظامی شلیک شدهاند، موجب هدف قرار گرفتن مدارس، پارکهای عمومی و ساختمانهای مسکونی شده. بیشترین تعداد غیرنظامیهای کشته شده توسط مجاهدین خلق در عملیات فروغ جاویدان در سال 1988 بود. در این عملیات، سازمان هزاران غیرنظامی تعلیم ندیده را به نبرد با سپاهیان ایران فرستاد؛ هدف رجوی از این کار تلاش برای تغییر رژیم از طریق مبارزه مسلحانه بود. هزاران نفر در این عملیات نافرجام کشته و مجروح شدند. رجوی به خاطر جنایات جنگی صورت گرفته بواسطه دستورات و تصمیماتش در این عملیات مقصر است.
6. مجاهدین خلق در داخل ایران حمایتی ندارد.- بخش عمدهای از نسل جوان ایران هرگز نام مجاهدین خلق را نشنیدهاند مگر به عنوان یک گروه تاریخی که با جنگیدن در کنار صدام حسین در طول جنگ ایران – عراق به کشور خودش خیانت کرد. مجاهدین خلق از حضور 20 ساله خود در عراق و وابستگیاش به صدام حسین در طول آن مدت هیچ چیز نمیگوید. هیچ گروه اپوزیسیونی (در داخل یا خارج از ایران) گروهی را که به صورت جهانی خائن محسوب میشود را قبول نکرده. نداشتن حمایت در میان ایرانیان تبعیدی خارج از کشور نمونه آشکاری است از این که آنها در داخل ایران چقدر میتوانند حمایت داشته باشند. تنها کسی که از وجود مجاهدین خلق بهره میبرد افراطیون درون دولت ایران هستند که حاضر به قبول هیچ گروه اپوزیسیون دیگری به جز مجاهدین نیستند، چرا که آنها تروریستها و خائنان شناخته شدهای هستند. این امر به افراطیون اجازه میدهد به خط مشی سرکوب هر اپوزیسیون مشروع دیگری ادامه دهند.
7. آخرین موضع مجاهدین خلق حمایت از تغییر رژیم با جنگ علیه ایران توسط امریکا یا اسرائیل است. در راه سوم مجاهدین خلق به وضوح بیان شده که مجاهدین خلق فقط درصورتی که نیروهایش در عراق مجدداً مسلح شوند میتواند رژیم را تغییر دهد.
از سال 2002 خیلی چیزها تغییر کرده
مجاهدین خلق ادعا میکند که مبارزه مسلحانه را رد کرده و خودش را فقط به ابزار غیرخشونتبار مبارزه ملزم ساخته، بنابراین از مقامات مربوطه میخواهد که نام گروه را از فهرست سازمانهای تروریستی حذف کنند. مجاهدین خلق ادعا میکند که فقط در فعالیتهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی علیه رژیم ایران شرکت خواهد داشت.
اولاً، این ادعا هرگز به صورت عمومی اعلام نشده و فقط به صورت خصوصی به مسئولان شرکت کننده در این دادگاه ابراز شده. دوماً، این دروغ است. مجاهدین خلق قصد ندارد مبارزه مسلحانه را ترک کند.
همین دو ماه پیش، مجاهدین خلق آشکارا حکم مرگ منتقدانش در کشورهای اروپایی را اعلام کرد. این موضوع در برنامه تلویزیونی سریشان پخش شد، که نسخههای آن موجود است.
مجاهدین خلق به تبلیغ درباره ارتش آزادیبخش ملی (که اکنون توسط نیروهای امریکایی در عراق خلع سلاح شده) به عنوان تنها راه ممکن برای تغییر رژیم در ایران تبلیغ میکند. مجاهدین خلق آشکارا از استفاده از خشونت در عراق، ایران و کشورهای غربی حمایت میکند.
اطلاعات یک منبع نزدیک به مجاهدین خلق حاکی از آن است که سازمان اکنون فعالانه در حال جمع آوری امضا از اعضای خود است، که سوگند میخورند:
• مبارزه مسلحانه تنها راه ممکن برای تغییر رژیم و به دست گرفتن قدرت در ایران است. ( معنای واقعی این موضوع این است که اردوگاه اشرف در عراق باید حفظ شود و مبارزان باید مجدداً مسلح شوند)
• آنها به همه مراحل انقلاب ایدئولوژیکی پایبند هستند و آگاهانه بدان عمل میکنند و به همه آن اعتقاد دارند. (این بدان معنا است که آنها شرایط بردگی که توسط فرهنگ فرقه مجاهدین تحمیل شده را میپذیرند.)
• آنها وفاداری محض و تغییرناپذیر خود به رهبر ایدئولوژیک، یعنی مسعود رجوی، را بیان میکنند. (یعنی، رجوی هرگز از رهبری مجاهدین برداشته نخواهد شد، و در نتیجه تظاهر به فرآیند دموکراتیک رد میشود).
این سه بند، که از همه اعضا خواسته میشود تأیید و امضاء کنند، دقیقاً خلاف شرایط لازم برای اثبات ادعاهایشان در این دادگاه هستند.
در واقع، مجاهدین خلق بیش از هر زمان دیگری در تاریخچهاش به این اصول پایبند است چرا که این تنها راه برای حفظ گروه است.
از زمان سقوط صدام حسین در سال 2003، شواهد زیادی درباره رفتار مجاهدین خلق در عراق افشا شده است. نمونهها مشتمل هستند بر: اسناد تصویری از پرداخت پول توسط صدام به مجاهدین خلق بخاطر ترور افراد خاص؛ فروش نفت به صورت غیرقانونی برای صدام در غرب (در برنامه نفت در برابر غذای سازمان ملل)؛ شرکت در سرکوب شورش کردها و شیعیان در مارس 1991 که در آن غیرنظامیان کشتار شدند.
مجاهدین خلق هرگز حامی مخلوع خود صدام حسین را محکوم نکرده و هرگز وی را چیزی غیر از رئیس جمهور سابق عراق خطاب نکرده است. مجاهدین خلق ارتباطات خود با بقایای صدام (از جمله حزب بعث و رهبران قبایل وفادار به صدام حسین) در عراق و دیگر نقاط را قطع نکرده. مجاهدین خلق تراژدی 11 سپتامبر را در اردوگاههایش در عراق جشن گرفت. رهبران مجاهدین خلق مستقیماً به اعضای خود در شهرهای اروپایی دستور دادند که در ژوئن 2003 خودسوزی کنند، که در نتیجه دو نفر کشته و چندین نفر دچار از کارافتادگی شدند.
اگر مجاهدین خلق مایل است شواهدی را که به قرار گرفتن آن در لیست تروریستی کشورهای غربی منجر شدند رد کند، باید:
1. خشونت به عنوان وسیلهای برای رسیدن به اهداف سیاسی را به صورت علنی و به صراحت رد کند، از جمله علناً با خلع سلاح اردوگاه اشرف در عراق موافقت کند.
2. زندگی جمعی، طلاق اجباری، جدایی افراد از خانوادهها و کودکان را ترک کند و استفاده از شستشوی مغزی به منظور تلقین فکری اعضاء را متوقف نماید. مجاهدین خلق باید اعضایش را از شرایط بردگی آزاد نماید.
3. با برگزاری انتخابات واقعی برای اولین بار به اصول دموکراتیک احترام بگذارد، که امکان جایگزین کردن همه کادر رهبری مجاهدین از طریق آرای مخفی، و هدایت سازمان را به عنوان یک گروه سیاسی معمولی ، امکانپذیر میکند.
4. پاسخگویی علنی به مسائلی که از رفتار مجاهدین خلق در طول بیست و پنج سال گذشته ناشی میشوند، از جمله: کشتار اکراد و شیعیان در سال 1991؛ قتل عام هزاران غیرنظامی در عملیات فروغ جاویدان در سال 1988؛ محبوس کردن ناراضیان در زندانهای خود سازمان و زندان بدنام ابوغریب.
امضاء کنندگان:
عباس صادقی
اکبر اکبری
علی اکبر راستگو
علی بشیری
علی قشقاوی
علیرضا میراسماعیلی
علیرضا میرعسگری
امیر عاطفه
امیر کرد رستمی
آن خدابنده
علییار سراجی
بتول احمدی
بتول ملکی
بهزاد علیشاهی
بهزاد کاظمی
داریوش میراسماعیلی
ادوارد ترمادو
الهام کاکاوند
فریده براتی
فرهاد جواهری یار
فریده صدری
فرزاد فرزین فر
فتولا فیروز
قاسم قزی
غلام مهدی اقلی
حبیب خرمی
هادی شمس حائری
حنیف بقال نژاد
حسن عزیزی
حسن حقی
حسن خلج
حسن محمدی
حسن صادقیان
همایون الهی
حسین بقال نژاد
ایرج حق وردی
جعفر بقال نژاد
جعفر گنجشکی
جمشید طهماسبی
جواد فیروزمند
کریم حقی
کتایون میراسماعیلی
کاظم ملاحسینی
خدابخش رودگر
مجید فراهانی
محبوبه براتی
معصومه بهنام
مسعود جابانی
مسعود خدابنده
مرجان ملک
مهدی بقال نژاد
مهدی خوشحال
میلاد آریایی
مینا وطن دوست
میترا یوسفی
محمدحسین سبحانی
ناصر حقی
ناصر رضوانی
نسرین بهبودی
امید احمدی
پروین حاجی
مریم جوکار
رسول احمدی نژاد
رضا حقی
ربابه شاهرخی
رویا رودساز
سعید خداشناس
صمد آل صیاد
سارا بقال نژاد
شوکت حق وردی
سهیلا بهبودی
یاسر عزتی
زهرا لطفی