امریکا طی دو دهه اخیر استراتژی جدیدی را در خاورمیانه کلید زد به نام “نقشه راه” دراین ترفند جدید نقشه امریکا برای کشورهای منطقه این بود که از راه صلح سازی و دیالوگ و گروه و حزب و فرقه سازی حکومت های منطقه را درنهایت وابسته و سرسپرده خود کند .
امریکا ازآنجا شروع کرد که عراق اشغال شد، افغانستان اشغال شد، سوریه ناامن وجنگ داخلی ونهایتأ به دلخواه خود جایگزین شود. کشورهای قطر، بحرین ، امارات و عربستان هم مال خودش شده بودند و در حال ایجاد پایگاه و… درترکیه بود وتنها ایران بود که با “نقشه راه ” کنار نیامده بود .
در حقیقت امریکا برای لبنان وفلسطین با جابجایی سفارت به قدس و… درحال انهدام محور مقاومت وتثبیت نقشه راه خود درمنطقه بود .
دراین شرایط فرقه رجوی ازحول حلیم به ته دیگ امپریالیزم افتاد وشخص رجوی چون به قول خودش با جزام صدام هم جنس وهمراه شده بود این بار همسر سوم خود مریم را جلو انداخت وبا علم کردن راه حل سوم وکنارگذاشتن استراتژی مسلحانه وتروریزم خود را به امپریالیزم قالب نمود وقول داد که خودش از صحنه خارج ومخفی شود تا شاید امریکا فرقه اش را درنقشه راه درگوشه ای قرار داده وبه ایران قالب کند .
رجوی نزدیک به 15 سال برای این کار درخدمت امریکا سگ دو زد وتنها راندمانی که گرفت ایزوله درآلبانی ونجات ازعراق بود .
در واقع آنها یک چیز را بدست آوردند وآنهم جلوگیری از متلاشی شدن ومحاکمه درعراق بود .
البته آنها درآلبانی درقالب کمپ پناهندگی سالمندی ، بیشتر کاری ازپیش نمی برند وخود خوب می دانند که فریب نقشه راه را خورده اند .
از زمان ساکن شدن فرقه رجوی درآلبانی تاکنون حدودأ 3 بار در ایران شرایط ویژه بوجود آمده وتمامی کشورهای غربی پشت قضیه رفته اند . دراین دوران ها حتی یک ویرگول درخصوص نقش فرقه مجاهدین واحتمال دادن نقش به آنها حرفی به میان نیامده است .
این قضیه به شدت رجوی را تحت فشار قرار داده است که در نتیجه رجوی برای تحمیل کردن خود دست به هرترفندی و کاری زده و کارهای در کادر و چارچوب خرابکاری و آتش زدن به اموال مردم انجام داده تا بلکه نقشی به او داده شود اما بازهم کسی به آنها توجهی نکرد .
استراتژی دخیل بستن به بیگانه و خیانت به کشور و ملت خود عاقبتی بهتر از این برای رجوی نداشته است . اکنون حتی خانواده های اعضای اسیر درچنگ رجوی شرمشان می آید که خود را بستگان اسیران معرفی کنند واین ننگ ابدی بر پیشانی رجوی است و هیچوقت پاک نمی شود .