روزی که خانواده ها به درب اشرف مراجعه کردند سیستم فرقه رجوی بهم ریخت. سران فرقه می گفتند چند موشک به مقر اشرف اصابت کند و کشته بدهیم برای ما بهتر است تا خانواده ای به درب اشرف مراجعه کند. خانواده ها به درب اشرف مراجعه می کردند از جمله خانواده من …
در آن زمان که آمریکائیها در اشرف مستقر بودند اجازه دادند که خانواده ها به داخل اشرف وارد شوند و با سران فرقه رجوی هماهنگ کرده بودند که اجازه دهید خانواده ها با فرزندانشان دیداری داشته باشند. از آنجایی که سمبه پُر زور بود سران فرقه موافقت کرده بودند.
طبق اسامی همه ما را که خانواده هایمان برای ملاقات آمده بودند،جمع کردند و نزد فرشته یگانه بردند. برای تجمع نفرات یک سالن کوچکی را در نظر گرفته بودند.
چند دقیقه ای در سالن نشسته بودیم که فرشته یگانه وارد سالن شد و بدون مقدمه شروع کرد به پرخاشگری بر علیه خانواده ها و در ادامه گفت چرا می خواهید بروید با یک مشت مزدور خود فروخته ملاقات کنید؟!
خجالت نمی کشید جواب برادر را چگونه می خواهید بدهید من به جای شما باشم همین الان بر می گردم مقر و محل به این مزدوران نمی گذارم .. ما با این ها یک دریا خون فاصله داریم .. مگر شما بچه های سازمان نیستید ( خیلی جالب بود تا دیروز ما اسیران پیوسته بودیم سران فرقه خودشان را لای منگنه دیدند شدیم بچه های سازمان … این هم یکی از ترفند های کثیف سران فرقه رجویست. )
در تجمع آن روز فرشته یگانه خودش را به در و دیوار می کوبید که مانع ملاقات ما با خانواده ها شود . ولی در این رابطه شکست خورد و ما با خانواده های خود ملاقات کردیم .
بعد از ملاقات فرشته یگانه مجددا ما را خواست و گفت شما مرز را رد کردید و از این پس نمی توانیم به شما به دید یک مجاهد نگاه کنیم و شروع کرد به خانواده های ما بد و بیراه گفتن …
بعد از ملاقات با خانواده ام میز فرقه را چپ کردم و هر روز روی میز آنها بودم . منتظر فرصتی بودم که خودم را از فرقه نجات بدهم …. از دید فرقه رجوی خانواده به مثابه یک بُمب اتم است به همین دلیل است که فرقه رجوی از دست خانواده در حال فرار است .
فواد بصری