ما بعنوان طرف اصلی قضیه در مخالفت با نامردمی های رجوی ، تحرکات دولت مفلوک آلبانی را هم مثل سایر موضوعات تحت نظر داشته و متوجه کینه ی شتر وار سران این کشور نسبت به ایرانی که با او همسایه نیست وآش دهن سوزی هم نمیباشد که ایران طمع ورزی هایی درمورد او داشته باشد، براحتی متوجه این قضیه شده ایم که دلایل اصلی این تحرکات خصمانه، موارد زیر است :
1- بعنوان کشوری که فقیر و ضعیف است و20 درصد ازمردمش بیکار، با تمام قوا سعی دارد که بعد از قرار گرفتن درپیمان تجاوزکارانه ی ناتو، به عضویت اتحادیه ی اروپا هم درآید وبرای جبران این ضعف های لاعلاجش پشتوانه ای داشته باشد وکلید تحقق این آرزوهایش را دردست آمریکا- بشرحی که ذیلا خواهد آمد- میبیند.
2- طی مذاکرات آشکار و نهانی که بموقع خود انجام گرفت ودرزمانی که دولت عراق عزمش را جزم نموده بود که نیروهای رجوی را ازخاک خود بیرون کند و خانواده های گرفتار دردستان خون چکان رجوی ذره ای از خروج فرزندانشان ازعراق خطرناک کوتاه نمیآمدند ، نتیجه ی نهائی این کش و قوس ها آن شد که آلبانی بعنوان اقامتگاه موقت اسرای رجوی که مجاهدین خلق نام دارند ، انتخاب شود .
شرایطی که درابتدای کار تعیین و رسما توسط دولت آلبانی اعلام شد، با استقبال خانواده ها مواجه شده واین استقبال آنقدر صمیمانه بود که سیل تشکر نامه ها ازطرف این خسران دیده ها، بطرف مقامات آلبانی سرازیر شد.
این تشکرها ازاین بابت بود که دولت آلبانی اعلام کرده بود که اطلاع دارد این افراد تحت تسلط رجوی ها، انسان های شستشوی مغزی شده ای هستند که باید تحت درمان فوق تخصصی روانپزشکان ومددکاران اجتماعی قرار گرفته وبه فطرت انسانی خود برگردند وسپس مهارت های فنی و زبان های خارجی مناسب بدانها آموزش داده خواهد شد تا بتوانند بمانند انسان های نرمال، جذب بازارهای کار اروپا شده وبه زندگی انسانی برگردند.
قرار دولت آلبانی این بود که اسکان این افراد دریک کمپ موقتی باشد و پس از طی مراحل درمان وآموزش فرزندان ما ، آنها بطور طبیعی برای کار و شروع زندگی انسانی که ازآن محروم بودند ، پراکنده خواهند شد واختیار زندگی وخواب وخوراک و نحوه ی اندیشیدن آنها ازدست مسعود ومریم ها خارج شد.
اما متعاقب بند و بست های پشت پرده ، دولت آلبانی نقض عهد کرد وپیمان شکنی نمود و این فرزندان ما نه تنها سلامتی روحی خود را بازنیافتند، بلکه قلعگی تر از روزها وسال های قبل شده و بجای تجربه کردن زندگی انسان وار، درقلعه ی مانز وبا ایجاد انواع لایحه های حفاظتی که بدون اذن دولت آلبانی- ومسلما بدون دستور آمریکا- ممکن نبود ، زندانی تر شدند!
از همین روبود که دولت شرمسار آلبانی راهی جز پرش بجلو نیافت و اعضای خانواده ها را کاملا غیرقانونی شناخت ولگد هایی هم نثار جمهوری اسلامی ایران ازقبیل جاسوسی وتروریست گیری های ساختگی- تو بخوان اعمال محدودیت زیاد بر جدا شده ها از رجوی- کرد.
دراین رابطه، نشریات اینترنتی رجوی نوشته است :
” ادی راما در کنفرانس مطبوعاتی مشترک با دبیرکل ناتو گفت: آلبانی مفتخر است که به چند هزار نفر از مردمی که جانشان توسط رژیم تهران تهدید شده بود پناه داده است. این بخشی از سنتهای ما بوده بخشی از آنچه هست که ما هستیم “.
اغلب این چند هزار نفری که ازنظر شما جانشان درخطر بود ، کسانی بودند که براثر القائات سازمان مجاهدین خلق برای یافتن کاری بهتر و داشتن زندگی مرفه تر راهی اروپا شده بودند که درترکیه بدام این گروه تروریست و دغلکار افتاده و سر ازکمپ اشرف درعراق درآورده بودند و خود بخود جانشان درخطرنبود!
دیگرانی هم بودند که درجریان جنگ عراق با ایران سرباز بوده واسیر رجوی ها یا ارتش صدام شده وبه اردوگاه مجاهدین منتقل شده وتبدیل به مجاهد اجباری گشته بودند و بنابراین اکثریت این افراد قبلا عضو مجاهدین نبوده وبعد از سقوط صدام واعلام بلامانع بودن برگشتشان به ایران ، درصورت بازگشت به ایران ، سرنوشتی بارها بهتر از بندیان رجوی که شما صاحبخانه ی بی اختیار آنها هستید ، پیدا میکردند وعملا چنین نیز شده است.
دوباره :
” ما تنها کشوری بودیم که بعد از جنگ جهانی دوم بیشتر از قبل یهودیان را داشتیم. بنابراین ما بخوبی میدانیم که آلبانی برای یهودیان در دوره هولوکاست یک خانه امن بود “.
شما بعنوان یک کشور ضعیف وجدا شده ازامپراطوری عثمانی ، درهمان ابتدای جنگ دوم جهانی تحت اشغال قرار گرفتید وآلمان کشور شما را به تبعید گاه یهودیان تبدیل کرد وشما دراین تحولات نقشی نداشتید که بخواهید افتخاری هم بدان بکنید!
بازهم :
” بنابراین ما این را بعنوان یک عملیات انساندوستانه انجام دادیم و صراحتاً این یک موضعگیری در برابر رژیم ایران نبود. اما ما واقعا اصلاُ نمی خواهیم سنت خودمان و سیاست خودمان نسبت به این افراد را تغییر بدهیم که نیاز به حفاظت شدن نسبت به رژیمی دارند که جانشان را مورد تهدید قرار داده است “.
کسی شما را بخاطر این کار اولیه، مورد شماتت قرار نداد . اما کارهای بعدی شما که ساخت وپاخت با مسعود یا مریم رجوی که در راستای تداوم مغزشوئی واسارت فرزندان ما وآنهم بدستور آمریکا بود ، خیات تان را برهرچه انسان بود، برملا کردید.
رابطه ی خصمانه ی شما با ایران از یک طرف مربوط به وابستگی تان به ناتو ست وازطرف دیگر، ازاین مسئله واهمه دارید که جداشده ای از چنگال رجوی به سفارت ایران مراجعه کرده وتقاضای مساعدتی که ممکن است بکند وصدالبته حق مسلم او بعنوان یک شهروند ایرانی است.
شما ازمساعدت احتمالی این جدا شده ها به سفارت ایران که فکر میکنید کارساز بوده و ریزش تشکیلاتی رجوی را دم افزونتر بکند ، هراس دارید والبته این هراس در درجه ی اول ازامر ونهی های آمریکاست و سپس منافع مادی شخصی که سودی برای ملت آلبانی ندارد!
جان کلام این رئیس جمهور گرفتار دردام ناتو و محتملا اسیر درچنگال منافع شخصی، از زبان خودش چنین آمده است :
” ما در موضع قوی خودمان می ایستیم. از طرف دیگر، ما در این کار تنها نیستیم بنابراین ما بخشی از یک اتحاد بزرگ هستیم که عملیات آن همراه آمریکا انجام میشود “.
یعنی این موضع آمریکا بعنوان سردمدار پیمان ناتو است وآلبانی گریزی جز اطاعت ازآن ندارد.
موضوعی که ما چند سالی است که به کنه قضیه پی برده و آنرا مکررا بازگو کرده و از این مهمان آزاری این نوع مقامات آلبانی شکایت ها کرده ایم !
از طرف جمعی از خا نواده های اسرای رجوی درآلبانی
استان آذربایجان شرقی – ایران
فیروز ساعدی- ذكر علی زیبایی – محمدرضا پورمهدی- مجید اشك خونی- ابوالقاسم نوبختی-حسن رهنمای آناخاتون-حسین امیری پارام-صمد امیری پارام- ابوالفضل شیخ بیگلو- مرتضی اكبری نسب- علی حامد رنجی-اصغر واحد رضایی- – محمد علی باغبان باشی كریم نعلبندیان- محمد حسین دادگر اقدم-علی جودت – منصور عباسخانی- عبدالرزاق حاجی بدلی- میر مجید رئیسی- عبدالله سبزچی دهخوارقانی- حسن محرمی کوچه باغ- امیر بدلی-رامین حسن پور-حمید طاهری خسروشاهی- اسكویی-هادی محتشم- رحیم مظلومی تبریزی-اصغر فتحی-اسداله فیاض دیزجی- محسن سرداری- سید رضا تارا-محمد رضا صدیق- میرصادق حجازی-محمدعلی لطفعلی نجد-امیر ائلغمی-یعقوب بازمان ملكی- سوسن بشارت پور- ابوالفضل آقای اصل گرگانی- صمد تاج محجل-محمد رضا وكیلی طباطبایی- -محمد رضا حا جی عظیمیان- حسنعلی پور محمد روحی- خلیل محرم زاده-كریم جوانی-مجید چوپانی-علی اصغر كرمی هفت چشمه- خیراله محمد علییان