بسم اله الرحمن الرحیم
با عرض سلام خدمت دوستان و هموطنانم و هم شهری های ترکم در سازمان ، جهت معرفی خودم باید عرض کنم از سال 1381 تا سال 1384 عضو سازمان مجاهدین خلق در اردوگاه اشرف در عراق بودم . از سال 84 به وطنم برگشتم و می خواهم از تجربیات تلخ خودم از سازمان در مورد ترکها بگویم .
بحث امروز من در مورد دیدگاههای سازمان در مورد قومیت ها و بطور خاص ترکها ( آذری ها ) می باشد. اینکه سازمان با چه دیدی به ترکها نگاه می کند . من بیشتر می خواهم از مشاهدات خودم در مدتی که در اشرف بودم توضیح بدهم .
در بدو ورود به قسمت ورودی ارتش ، اولین چیزی که توجیه شدیم ، گفتند صحبت به زبان ترکی ممنوع است ! هرگز کسی نباید ترکی صحبت کند و تنها زبان محاوره ای باید فارسی باشد. زبان های محلی اعم از کردی ، بلوچی ، ترکی و… ممنوع است . هیچ کس از قومیت ها حق صحبت به زبان مادری را ندارد!
مسئولین سازمان همیشه مانع از صحبت به زبان مادری بین هم شهری ها می شدند ! بطورخاص بعد از جنگ عراق و اخراج از عراق ، سازمان در سایت های خود سعی دارد که سازمان را به جریانات ملی بچسباند. اخیرا هم تلاش کردند خود را رهرو سرداران ملی ستارخان و باقرخان بنامند! می خواهند با این بهانه ضمن سرپوش گذاشتن به گذشته ی ننگین خود ، سازمان را رهرو و ادامه دهندگان راه ستارخان وباقرخان نشان بدهند!
وقیحانه نیز اعلام می کنند زمانی که ستارخان و باقرخان بعنوان مجاهد، ارتش آزادیبخش تشکیل دادند، ما هم رهرو راه پرافتخار آنان هستیم .
اما واقعیت این است که سازمان مجاهدین و مسعود و مریم هرگز نمی توانند رهرو راه مجاهدان آذربایجان باشند. یاد مجاهدان مشروطه در تبریز در دل تک تک ترکها نقش بسته است و هرگز سازمان مجاهدین رجوی ، نمی توانند راه آنان را ادامه بدهند . سران سازمان با نوشتن مقاله و … نمی توانند خود را ادامه دهنده گان راه ستارخان و باقرخان نشان بدهند.
همانطوریکه در سازمان برای زبان مادری ما ارزش قائل نبودند ، امروز هم برای آذربایجانی ها ارزش قائل نیستند و فقط قصد موج سواری دارند. هرگز سران سازمان نخواهند توانست در بین مردم آذربایجان جایگاهی برای خود کسب کنند. صرف اینکه بنیانگذاران سازمان مثل مرحوم حنیف نژاد ، ترک بودند و اهل تبریز بودند ، این نمی تواند عامل مشروعیت امروز سازمان رجوی باشد! حساب مسعود رجوی و مریم رجوی از بنیانگذران سازمان کاملا جدا است . چسباندن مسعود رجوی به حنیف نژاد یک امر نشدنی است . مسعود رجوی هرگز نمی تواند ، حنیف نژاد باشد . چرا که کسی که حنیف نژاد را به کام ساواک و مرگ فرستاد همین مسعود رجوی بود. از همان روز هم مسعود سودای جانشین شدن به جای حنیف نژاد را داشت ! با اطمینان اعلام می کنم که هرگز سازمان مجاهدین موفق نخواهد شد که در آذربایجان جایگاهی برای خود داشته باشد. این حرفها را از زبان کسی می شنوید که از نزدیک در سازمان اسیر بوده و کاملا با ماهیت رجوی ها آشنا است . امروز همه ی این عرایض را با اراده و اختیار کامل بیان می کنم و ذره ای اغراق در حرفهایم نیست . حتما که سازمان سعی خواهد کرد که بگوید وزارت اطلاعات بانی چنین بحث هائی است که پیشاپیش پوچ بودن این ادعای سازمان را اعلام می کنم. بده و بستانی هم در کار نیست ، بعنوان یک جداشده از سازمان که 15 سال است خودم را نجات دادم ، این مواضع را اعلام می کنم. وقتی دروغ های سازمان را می بینم عذاب وجدان می کشم . امروز هم بصورت خودجوش و با درخواست شخصی به انجمن آمده و موضع خودم را اعلام کردم. هم آذری ها و هم مردم تمام ایران باید بدانند که رجوی ها فقط به قصد رسیدن به قدرت و حکومت خود را به جریانان ملی می چسبانند! در بهترین حالت رجوی ها قصد انتقام گیری از ملت ایران را دارند.
اخیرا در جریان گرانی بنزین، شاهد اعتراضاتی در تبریز هم بودیم ، مردم هم البته به حق اعلام کردند که در فشار مالی موجود گرانی بنزین تا به این حد صحیح نبود. اما سازمان قصد سوءاستفاده از این اعتراضات مسالمت آمیز را داشت . به دروغ هم اعلام می کرد که اعتراضات را مدیریت می کند ! مردم را هم تحریک می کردند که همه چیز را به خشونت بکشند! واقعیت این است که سازمان در تبریز ما ، هیچ جایگاهی ندارد. البته هرگز هم، هیچ توانی برای پیشبرد این کارها ندارد.
با تشکرحمید رستگاری