مجاهدین و گرامیداشت روز جهانی زن در سوئد

دهم اسفند 1398 برابر با 29 فوریه 2020 اینجا، استکهلم سوئد «مجاهدین» زودتر از زمان موعد برای گرامیداشت روز جهانی زنان گرد هم آمده اند تا این روز را گرامی بدارند.
اما بر خلاف تصور تقریبا هیچ زن «مجاهدی» در این مراسم دیده نمی شود و تا چشم کار می کند زنان جوان، غیر مجاهد و البته بدون روسری هستند که بر صندلی ها نشانده شده اند که هرگز با «زنان مجاهد» از نزدیک معاشرتی نداشته اند.
شکل و ظاهر گردهمایی، ترکیب نفرات حاضر در آن و حتی اینکه چه کسانی در آن سخنرانی کنند نشان میدهد که دست اندرکاران آن تلاش دارند تا هرچه بیشتر به الگوهای استاندارد در گرامیداشت روز زن نزدیکتر و شبیه تر باشند.
تا شاید نگاه جهانیان به بزرگترین فرقه پر رمز و راز جهان که زنان به مراتب شدیدتر از مردان تحت ظلم و ستم واقع می شوند، کمی ترمیم شود.
در پیام مریم رجوی به این گردهمایی هم بر خلاف تصور چندان به موضوع اصلی گردهمایی یعنی جایگاه زنان در سازمان «مجاهدین» پرداخته نشد.
بنظر میرسد این مراسم نیز مثل هر مراسم دیگر صرفا وسیله ای برای ارسال پیام های سیاسی سران «مجاهدین» به حامیان سیاسی شان است. بویژه اینکه این روزها «مجاهدین» سخت مشغول عملیات روانی در نوک جبهه ضد ایرانی با هدف وحشت آفرینی در بین مردم ایران با ویروس کرونا نیز هستند.

رهبر سازمان مجاهدین: زن ها فتنه هستند

ادبیات دفاع از حقوق زنان در «مجاهدین» پدیده نوظهوری نیست. حال اگر نگاهی اجمالی به وضعیت زنان در سازمان «مجاهدین» بیندازیم خیلی زود متوجه خواهیم شد که رفتار رهبران «مجاهدین» با این قشر با هیچ یک از ساختارها و گوناگونی جنبش سیاسی – اجتماعی فمینیسم چه از نوع اسلامی و چه از نوع غیر اسلامی آن همخوانی ندارد.
اگر هم رهبران مجاهدین چنین ادعایی داشته باشند تنها یک بدفهمی احمقانه و صوری از فمینیسم اسلامی است که با نگاهی کاملا ابزاری و البته غیر انسانی پیش برده می شود. که در غایت آن ملاک سنجش رشد و پیشرفت، میزان بهره جنسی آنان به رهبر فرقه است.
نگاه ابزاری به زنان هر چند از همان زمان تاسیس در سازمان «مجاهدین» وجود داشته است ولی مدل تکامل یافته آن از سال 1363 شکل رسمی به خود گرفت و وارد فرهنگ این گروه شد. تا با شعار «پیشتازی زنان مجاهد خلق» مثل هر واژه «حماسی» دیگر به آنچه که «رفع ستم تاریخی از زنان» خوانده می شد جامه عمل بپوشاند.
تغییر و تحول غیر متعارف در ساختار رهبری مجاهدین در سال 1363 نه تنها به رفع تبعیض زنان منجر نشد بلکه عمیقا مفهومی ارتجاعی و حتی فراتر از آن، فرقه ای را در بطن خود بوجود آورد.
در بازخوانی نقش زنان در فرقه رجوی باید گفت اعتقادات و اندیشه های پیش ساخته رهبر فرقه و تطبیق آنان با متون و باورهای دینی و ورود در تمامی ابعاد و زوایای زندگی خصوصی زنان بطرز غیر اخلاقی و غیر انسانی مسیری را طی نمود که بیشتر به یک فاجعه شبیه است تا الگوسازی ارزشی برای زنان.
در ریشه ی چنین تفکری تشکیل خانواده، فرزند آوری، عشق ورزی، داشتن رَحِم و . . . بعنوان ضد ارزش برای زنان تشکیلات تعریف گردید.
جایگاه زنان در چرخه معیوب ایدئولوژی «مجاهدین» با محوریت انقلاب ایدئولوژیک که در نوک آن شخص مریم رجوی قرار دارد، چیزی بیش از یک برده جنسی نیست. آنان هرگز صاحب جسم و جان خود نیستند.
تا زمانیکه نقش زنان در «مجاهدین» در قالب «شورای رهبری» صرفا معطوف به پیشبرد نیازهای جنسی رهبر فرقه با کد رسیدن به «قله رهایی» تعریف شده است، هیچ جایگاه انسانی و اجتماعی دیگری برای آنان متصور نیست. متاسفانه چنین فرجامی تلخ، تا زمانیکه که آنان هنوز فرقه را ترک نکرده اند برایشان رقم خواهد خورد.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا