«حقایق بدلیل انکار شدن دست از وجود داشتن برنمیدارند»
آلدوس هاکسلی
حقایق تغییر نمی کنند. وقتی ما انکارشان می کنیم بازهم تغییر نمی کنند. مردم می توانند تغییر کنند، اعداد می توانند کم و زیاد شوند، پروژه های متوقف شده می توانند دوباره کلید بخورند. اما انکار حقایق چنان که هستند هیچ کمکی به پیشبرد امور نمی کند. در واقع ، این کار می تواند حتی موجب سرخوردگی شود. انکار حقایق مستند و مستدل درباره گروهی تروریستی همچون مجاهدین خلق نه تنها به سرخوردگی میانجامد بلکه بدون شک به فاجعه نیز منجر میشود.
انکار حقایق بی فایده است. اما توجه به حقایق، فکر کردن درباره آنها و کارکردن روی آنها قطعا کارساز است. مجاهدین خلق سابقه طولانی در رفتارهای خشونت آمیز علیه غیر نظامیان بیرون از تشیلات خود و سورفتارها و نقض حقوق بشر علیه اعضای درون تشکیلات خود دارد. انکار حجم عظیمی از شواهد، مستندات و اسناد رسمی درباره ماهیت واقعی مجاهدین خلق به معنای آن نیست که این گروه آن چیزی است که ادعا میکند.
سابقه بدنامی های مجاهدین خلق موارد بیشماری را در برمیگیرد: حملات تروریستی، پولشویی، کار اجباری اعضا، تجرد اجباری، تبعیض و تحقیر، سواستفاده جنسی، شستشوی مغزی تا نهایت خودکشی و خود سوزی اعضا، شکنجه روحی و جسمی اعضای درون تشکیلات. مستندات و شواهد درباره یک به یک این جرائم برای هر کسی که بخواهد حقایق را بداند و به آن فکر کند و برای رهایی قربانیان مجاهدین خلق تلاش کند، قابل دسترس است. آزادی هزاران عضو مجاهدین خلق که اکنون در پایگاه این گروه در آلبانی ساکن هستند و حذف تهدیدی که این فرقه تروریستی برای جهان اطراف خود دارد، می تواند از فواید به رسمیت شناختن حقیقت باشد.
با این وجود، اگر نهادهای حقوق بشری بین المللی و دول غربی ترجیح میدهند که حقیقت مجاهدین خلق را انکار کنند، می توانند تنها نگاهی به رویکرد امروز این تشکیلات در جریان فراگیری شیوع ویروس کرونا در جهان، بیندازند. در حالیکه این ویروس به سرعت در جهان و ایران شیوع پیدا میکند، رسانه های تبلیغاتی مجاهدین خلق چنان که انتظار می رفت، فرصت طلبانه از شرایط بهره جسته اند تا ناکارآمدی حکومت ایران را در مواجهه با پاندمیک کرونا، با ارائه ارقامی تخیلی از شمار قربانیان به اصطلاح افشا کنند. این رفتار از سوی ماشین تبلیغاتی مجاهدین خلق کاملا قابل انتظار بود اما نکته جالب توجه و روشنگر درباره ذات مجاهدین خلق در نوع رویکرد این گروه در مواجهه با شرایط خطرناک شیوع ویروس است. چرا که تشکیلات کماکان مردم را به شورش و تجمع علیه حکومت ایران فرامیخواند. فراخوان قیام در چهارشنبه آخر سال سنت دیرینه رسانههای مجاهدین است. چهارشنبه سوری که در واقع جشنی باستانی در آستانه فرارسیدن بهار در تقویم ایرانی است، در تقویم مجاهدین خلق همواره با فراخوان شورش و خشونت ورزی همراه است.
چهارشنبه آخر سال ایرانی، در واقع سور یا جشنی است که آیین های خاص خود را دارد. دورهم جمع شدن، آتش برافروختن، پریدن از روی آتش، قاشق زنی، فشفشه بازی، شیرینی خوردن، آش پختن و حتی رقص و پایکوبی از آئین های مرسوم در این شب پر نشاط است.
اما دقیقتر که نگاه کنیم می بینیم که در یک شب چهارشنبه سوری معمولی، صحنه آماده است که عکسی از جشن مردم گرفته شود و صحنه آتش بازی آن به عنوان صحنه شورش مردم ایران علیه حاکمیت در رسانه های مجاهدین خلق منتشر کنند.
امسال اما با وجود شرایط خاصی که شیوع ویروس ایجاد کرده است و با توجه به هشدارهای فراوان نهادهای بهداشتی بین المللی مبنی بر اینکه مردم در خانه بمانند و شرایط قرنطینه برای خود ایجاد کنند، امکان فراهم شدن صحنه های آتش بازی و فشفشه بازی برای ماشین تبلیغاتی مجاهدین خلق فراهم نیست. با این حال، رسانه های مجاهدین همچون همیشه به استقبال «قیام چهارشنبه سوری» رفته اند و از مردم میخواهند که چهار شنبه سوری را به «جبهه سراسری علیه حاکمیت» تبدیل کنند! در بیانیه مجاهدین خلق آمده است که چهارشنبه سوری امسال را «آوردگاه» نبرد علیه حکومت ایران «در هر کوی و برزن» می کند.
به هر روی، تجربه معمول این تاکتیک سالانه مجاهدین خلق در آستانه نوروز نشان میدهد که مردم ایران این مناسبت ملی را جشن میگیرند بدون آنکه حتی درباره این فراخوانهای مجاهدین خلق چیزی شنیده باشند، چه رسد به آنکه بخواهند به آن عمل کنند. اما فراخوان امسال مجاهدین خلق حقیقت مهمی را برای اذهان بیدار روشن می کند: جان ایرانیان برای مجاهدین خلق پشیزی ارزش ندارد.
مزدا پارسی