نیمه شب بود که از اسارتگاه اشرف فرار کرد! مدت ها بود او را از محیط غیراستریل بیرون! ترسانده بودند، مدت ها بود او بعلت اختلالاتی که در ذهن و روانش ایجاد کرده بودند، دچار یک ترس و بدبینی نسبت به همه چیز در بیرون اشرف شده و در آن اسارتگاه روانی ماندگار شده بود!
تازه از حصارهای سیاه اشرف پایین آمده بود که سیاهی سایه ای در جلوی خود دید، مضطرب شد و سرعت خود را تند کرد. اما سایه همواره روبروی او بود، عاقبت شروع به دویدن کرد و سایه نیز با همه ی سرعت جلوی او می رفت، ایستاد و چرخی زد و در جهت مخالف شروع به دویدن کرد.
سایه را جلوی خود ندید، با نگرانی پشت سرش را نگاه کرد، حیرت زده شد ، این بار سایه به دنبال او بود، به اسارتگاه اشرف 3 نزدیک می شد و سیاهی هنوز به دنبالش بود.
… وحشت و ترس از تعقیب سایه او را دوباره به اسارتگاه اشرف 3 باز گرداند.
انسان در هر سنی از ناشناخته ها می ترسد، هر چه از دنیای بیرون بی خبر تر باشد ، ترس هم بیشتر می شود، در اسارتگاههای رجوی ، همواره این حس در اعضاء هر روز بیشتر عمق داده شده است که دنیای بیرون ، دنیای ناپاکی ها و غیراستریل هاست! رجوی ها در هر نشستی اعضاء را وادار کردند که خودشان اعلام کنند که به این باور رسیدند که در یک محیط استریل و پاکیزه بسر می برند، این اعتراف کاذب و اجباری کم کم فرد را به این اعتقاد کاذب و دروغین می رساند که واقعا خبری است و ترس از دنیای بیرون ، یک ترس واقعی است!
در راستای القای همین احساس روانی ، سایت های زنجیره ای رجوی ها نوشتند:
“تحرکات مزدوران اطلاعات آخوندها در اطراف اشرف ۳
مربوط به یک مأمور پیشانی سیاه اطلاعات آخوندها به نام حسن حیرانی است. این مزدور در روز یکشنبه ۱۵ تیر ۱۳۹۹ (۵ ژوییه ۲۰۲۰) همراه با برخی از همدستانش به مأموریت شناسایی در اطراف قرارگاه مجاهدین مبادرت کرد. آنها در ساعت ۸ صبح یکشنبه با یک خودرو بنز به شماره پلاک AA422KI در حالیکه فیلمبرداری میکردند از مقابل اشرف ۳ عبور کرده و به طرف شمال رفتند و به شناسایی شهرکها و روستاهای اطراف پرداختند سپس مجدداً ساعت ۴ و نیم بعد از ظهر از همان مسیر به سمت جنوب (تیرانا) برگشتند. عکس و فیلم‌ها در همان روز برای وزارت اطلاعات ارسال شده است. این مزدور پیش از این نیز بارها به جاسوسی و جمع آوری اطلاعات از محل مجاهدین و ترددات آنها در شهر تیرانا مبادرت کرده بود. از جمله در ۲۴ مرداد ۱۳۹۸ (۱۵ اوت ۲۰۱۹) با همین خودرو در اطراف اشرف ۳ اقدام به شناسایی و فیلمبرداری کرد اما از ابتدا تا انتها تحت نظر قرار داشت…”
این خبر سایت های زنجیره ای فرقه ی رجوی ! مرا به یادآوری خاطره ای در پادگان اشرف در سال 1376 برد:
پس از چند ماه که در اشرف بسر بردم، به این نتیجه رسیدم که باید بروم! درخواست خروج داده و اعلام کردم که دیگر می خواهم برگردم! در یک نشست اعلام کردند که نمی توانی همینطور ول کنی و بروی، علت هم این است که تو قرارگاه را دیدی و چهره های ما را شناسائی کردی ، مسیرهای تردد را هم دیدی! تو اطلاعات داری و می خواهی بروی و این اطلاعات را به رژیم ایران بفروشی!
گفتم مگر این اطلاعات را بفرض اینکه من بخواهم بفروشم، مگر ” رژیم ” این اطلاعات را ندارد؟
مگر خانواده ها برای پیدا کردن رد و آدرسی از فرزندان خود به ارگانهای امنیتی و پلیس مراجعه نکرده و عکس و مشخصات فرزندان خود را ندادند؟ امروز در عصر ارتباطات و ماهواره هر کودکی هم می تواند از طریق “گوگل ارث” به موقعیت های دقیق جغرافیائی یک محل دست یابد؟
چه اطلاعاتی در اشرف وجود دارد که “رژیم” از آن بی خبر بوده باشد؟
بعد ها که موفق به جدایی و برگشت به آغوش گرم خانواده شدم، به روشنی دریافتم که کامل ترین بیوگرافی ها از اعضای مجاهدین و بهمراه کلی اطلاعات دقیق از اسارتگاه اشرف درعراق و …در ایران موجود است! اما به هیچ دردی نمی خورد! چرا که از درجه ی اهمیت بسیار پائینی برخوردار است.
همان موقع هم، از پلیس بازی های کودکانه ی مسئولین مجاهدین ، حالم بهم می خورد والان هم بیشتر…
در متن این خبرفرقه ای، از عباراتی چون:
ماموریت شناسائی !!! در اطراف قرارگاه!!! شناسائی شهرکها و روستاهای اطراف!!!جمع آوری اطلاعات از محل مجاهدین و ترددات آنها در شهر تیرانا!!! شناسائی و فیلمبرداری در اطراف اشرف 3!!!
استفاده شده است !
کدام ماموریت ؟ کدام شناسائی؟ فیلمبرداری برای چه ؟
اگر هم کسی قصد جاسوسی، جمع آوری اطلاعات و کنجکاوی در امور شخصی جداشدگان دارد ، آن سازمان کذاب رجوی است ، بعنوان مثال:
یکی از جداشده ها در آلبانی نوشته است :
” امروز با دوستانم رفته بودیم دریک کافه قهوه ای بخوریم که یکی ازشهروندان آلبانی که دوست ما است یک فیلم برای ما فرستاد وتوضیح داده بود که فردی از شما در حال فیلم برداری بوده است . فیلم را که نگاه کردیم دیدیم که نفری که از ما فیلم گرفته از اعضای مخفی فرقه مجاهدین در آلبانی هست اسم او هم ……….. است.که در پایان عکس اورا جهت افشای واقعیت می گذارم. در پایان به مقامات دولت آلبانی و نهادهای مدافع حقوق بشر و کمیساریای عالی پناهنذگان در آلبانی یادآوری می کنیم که از این لحظه هر مشکلی برای هر کدام از ما جدا شدگان از فرقه مجاهدین در آلبانی پیش بیاید ، مسئولیت آن با گشتاپوی فرقه مجاهدین در آلبانی می باشد و رجوی را به عنوان رهبری این فرقه در البانی را مسئول آن می دانیم. ”
روشن است که جاسوسی ، شیوه ی جاری و قدیمی مجاهدین است، اما آیا کسانی که ازسازمان جدا شده و عطای رجوی را به لقای پوسیده اش بخشیدند، حق زندگی آزاد را ندارند؟
اگر هم تا امروز کسی یا کسانی به اشرف 3 نزدیک شدند ویا مراجعه کردند، جویای احوال بستگان خود بودند که هر بار هم با برخوردهای تند و زننده ی سکیوریتی های امنیتی مجاهدین روبرو شدند!
واقعیت این است که هر انسانی مخیر است که سراغ زندگی آزاد برود و تشبثات رجویستی هرگز نخواهد توانست جلوی موج ریزش گسترده ی نیروهای معترض را بگیرد، سران فرقه ی رجوی هم نمی توانند با این ترفند های به ظاهر امنیتی ، اعضای درون مناسبات را بیشتر از این فریب بدهند…
فرید