چرا رجوی در میان مردم ایران مشروعیت خود را از دست داده است؟
برای پاسخ به این پرسش باید از سال 1360 آغاز کرد ، در آن زمان رجوی با وارد کردن کل بدنه سازمان و شروع به ترورهای کور همه فکر می کردند که این استراتژی جواب دارد و عن قریب نظام نو پا را سرنگون خواهد کرد و حکومت را بدست خواهد گرفت در آن زمان ایران درگیر یک جنگ تمام عیار بود و دولت وقت باید هم پاسخ جنگ خارجی را می داد وهم درگیری به سازمان را از این رو رجوی بهترین زمان را انتخاب کرده بود ولی سنگی را که برداشته بود خیلی سنگین بود لذا از کشور فرار کرد و به فرانسه پناهنده شد ، مدتی بطول نینجامید که به عراق رفت و با صدام حسین همکاری تنگاتنگی را شروع کرد و از آنجایی که در دل کینه عجیبی به مردم ایران داشت در وهله اول جنگ نامنظم را شروع کرد و بعد از آن با زرهی در جنگ عراق و ایران شرکت و به کشتار جوانان ایران پرداخت و یا آنها را اسیر کرد و شروع به وطن فروشی کرد و مردم بیگناه را می کشت ، در سالهای بعد از آتش بس نشست های متعددی برای ما ترتیب می داد و از استراتژی خود دفاع می کرد و به استراتژی گروه های خارج کشور به تمسخر می گفت حداکثر کاری که اینها می کنند یا عوامل سرویسهای خارجی شده اند و یا در گوشه قهوهخانههای خارجه نشسته اند و می خواهند رژیم را سر نگون کنند .
از حق نگذریم بچشم هم ما و هم دیگران دیدیم که چه بر سر استراتژی آقای استراتژیست آمد هنوز صدام سرنگون نشده چاکری و نوکری امپریالیسم جهانخوار را شروع کرد و صد بار غلط کردن بگفت دو دستی سلاحها را تقدیم حضور امپریالیسم کرد و همه شعر و شعارها را قورت داده سر تعظیم فرود آورد و همه چیز را منکر شد حتی آرم سازمان را که آن همه از آن دم میزد .
بعد از سرنگونی صدام حسین در پی تحولات منطقه در سال ۱۳۸۲ از آنجایکه رجوی در دوران حکومت صدام جنایت های زیادی بر علیه مردم عراق و ایران انجام داده بود در پشت فنس اشرف هر روز هزاران نفر از مردم عراق برعلیه حضور این گروه تروریستی تظاهرات می کردند و خواهان اخراج این فرقه از عراق بودند . و از طرف دیگر فشار مستمر و روزافزون خانواده ها ، مبنی بر لزوم نجات فرزندان خویش از عراق آشوب زده، در نهایت از عراق اخراج شد و با یک تفاهم نامه ننگین و وطن فروشانه با دولتمران وقت آمریکا ، به کشور فقیر آلبانی منتقل شده و رسما زیر حمایت دولت آمریکا قرار گرفتند!
از آن زمان تا کنون ، راه هرگونه ملاقات خانواده ها با فرزندان بسته نگه داشته شده است و علیرغم پیگیری های مداوم ، تا این لحظه این خواست بحق و قانونی ، نادیده انگاشته شده و سران فرقه هرگز جواب منطقی در این مورد ندادند و هر گونه تلاش خانواده ها برای ملاقات را به ماموران امنیتی جمهوری اسلامی ایران نسبت دادند . اکنون ۴ سال است که رهبران فرقه رجوی در باتلاق و بن بست آلبانی، زمین گیر شده اند! تمامی شیوه های وطن فروشی را نیز به کار بسته اند ، نتیجه ای هم حاصل نشده است .
راه کار نخست و بهترین راه کار، اعلام شکست استراتژیک و بالا بردن دستها ، اعلام پایان انقلاب کذائی درونی است. نیروهای سازمان را تا کی می خواهند سر دوانده و به سئوالات اساسی آنان پاسخ ندهند!
– بحران مرگ رهبر و غیبت مسعود رجوی را دیگر نمی توان بیش از این با سرپوش های امنیتی و پلیسی مخفی نگه داشت!
– موضوع مخالفت های اعضاء و زندان و قرنطینه در سازمان جمع نمی شود!
– محفل های بین اعضاء ، تمامی ندارد و تشکیلات را از درون تهی کرده است .
– برخی از اعضاء در فرصت های مختلف و از امکانات مخفی سازمان، به صورت پنهانی با خانواده های خود ارتباط برقرار می کنند.
– هیچ کس در درون فرقه دیگر بیش از این مریم رجوی را قبول ندارد.
– همه ی اعضاء در درون سازمان به این باور رسیده اند که سرنگونی از آلبانی جواب ندارد.
– سازمان در بین مردم مشروعیت سیاسی خود را ازدست داده است و دیگر بیش از این نمی توان با کانون های شورشی جعلی ، سر اعضاء را شیره مالید. امسال هم مثل سال های گذشته در تاریخ ۲۷ تیر ماه شو اینترنتی مریم رجوی برگزار شده نتیجه این موضوع را در دنیای مجازی دیدیم مردم شو اینترنتی فرقه را مسخره میکردند اما رجوی هرگز از گذشته عبرت نگرفته و به این استراتژی کج دار و مریز ادامه می دهد .
در کهکشان امسال بزرگترین ضربه را فرقه رجوی خورده است زیرا از واکنش مسعود رجوی مشخص بود در دنیای مجازی مجاهدین را مسخره میکرده اند کهکشان اینترنتی در آلبانی چاره درد نیست پانسمان است جراحی نیست .تا به کی می خواهید با خدعه و نیرنگ چند صباحی زنده بمانید خود بهتر میدانید نه ارتشی دارید و نه هواداری در داخل ایران شما از نظر مردم ایران طرد شده هستید شما عامل استکبار و نوچه های آن مثل بحرین و عربستان سعودی و نه چیز دیگر گزافه گویی نکنید نه شاه و نه شیخ دیگر کهنه شده بروید لباس دیگری برای استراتژی خود بدوزید.
رضا اسلامی ، تیرانا