فرزین جان سلام ! (فرزین هاشمی از اعضای کمیسیون خارجه شورای ملی فرقه رجوی)
این رسم روزگار است چندتا نامه برای شما ارسال کردم و شما هیچ جوابی به من ندادید! چرا ؟ ناسلامتی من مادرتم و دلم برای شما تنگ می شود. هر چه باشد شما اولاد من هستید و من مادر. یک مادر نمی تواند اولاد خود را فراموش کند .
خیلی وقت است شما را ندیدم شما هم سراغی از مادرت نمی گیری. دلم خوش بود هرکسی از من سئوال می کرد فرزین کجاست به او می گفتم او را فرستادم خارج درس بخواند و برای خودش کسی شود اگر می دانستم در دام کسانی خواهی افتاد و خودت را تباه می کنی دست به چنین کاری نمی زدم و پیش خودم شما را نگه می داشتم . فرزین جان با من تماس بگیر می خواهم باز هم صدایت به گوشم برسد . افسوس می خورم که پیش من نیستی هر موقع برادر و خواهرانت پیش من هستند با خودم می گویم همه هستند فقط فرزین نیست. جای خالی شما را احساس می کنم و در دلم می گویم خدا لعنت کند کسانی را که فرزین را از من گرفتند . همیشه آنها را نفرین می کنم . منتظر خبری هستم که به من بگویند فرزین خودش را نجات داده و الان یک زندگی آزاد دارد .
مادرت … اشرف محلاتی