به عشق برادرم

بنام خداوند جان و خرد کز ین برتر اندیشه بر نگذرد

به عشق برادرم و برای کسی که روزگاری را به عشق دفاع از کیان و ناموس وطن و سرزمینش روانه جبهه های جنگ تحمیلی علیه صدامیان متجاوز شد، تصمیم گرفتم دوباره برایت بنویسم ای عفریته دوران …

این جانب زهرا قلیزاده خواهراسیر و گرفتارعلی قلیزاده از گیلان هستم .

به نمایندگی ازطرف پدر پیر و چشم انتظار و برادران و خواهران علی قلیزاده که چندین سال است که عزیزشان را به اسارت گرفته ای، تصمیم گرفتم دوباره برای تو بنویسم و گوشزد کنم و یادآور شوم که همه عالم خاصه مردمان سرزمینم ایران، تو و تشکیلات کثیف و مافیایی ات را میشناسند و منزجر هستند. به تو هشدار میدهم که شاید یه تلنگری باشد برای اون دل و جان و روح زنگار زده و تشنه به خون جوانان وطن…
مینویسم برای تو پیرزن متوهم روان پریش که با سنگدلی و بی رحم ترین دسیسه ها و ترفندها شماری ازجمله برادر نازنینم را در چنگالهای خونین خود به اسارت گرفته ای …

مینویسم و به تو هشدارمیدهم که مبادا یک لحظه فکر کنی ما خانواده علی قلیزاده متوجه نیستیم دوباره چه بازی کثیف دیگری را شروع کرده ای!
میدانم که میدانی درمورد کدام نقشه کثیفت حرف میزنم …
نقشه کثیفت برای ما و حتی برای برادرم برملا شده .

نامه ای که منتسب به برادرم نوشته شده! مثل همه نامه های دیگر اسیران که پر از اراجیف همیشگی بود و پر از بغض و کینه حیوانی افسار گسیخته علیه خانواده و همچنین علیه برادرعزیزمان جناب آقای پوراحمد مدیر مسئول انجمن نجات گیلان که صادقانه و بی منت در خدمت خانواده های دردمند و چشم انتظار برای رهایی اسیران اغفال شده از چنگال کثیف تو به فعالیت های انساندوستانه و خیرخواهانه مشغول هستند.
تو چقدر پست و حقیر شده ای و با خودت چی فکر کرده ای که خانواده علی قلیزاده باور میکند که عزیز دلشان با آن روحیات خوشگل واحساساتی وخانواده دوست بخواهد اینگونه نامه برای خانواده اش بنویسد وتوهین کند…!؟
اگر نمیدانی بدان که برادرم چه زمانی که در جبهه بود و چه درزندان صدام بعثی ، زمانیکه نامه می نوشت نامه اش پر بود از کلمات احساساتی و عاطفی، سرشار ازعشق بود و محبت و معنویات…

نامه هایش با یاد خدا شروع میشد و بعد از سلام و سلامتی با امضاء قشنگش که بسمه تعالی بود به پایان می برد.

تو به خیالت میخواهی خانواده را فریب بدهی… زهی خیال باطل…

مریم قجر تو چندین سال است در خواب جهل و غفلت بسر می بری و بویی از انسانیت نبردی …
مریم رجوی بیسواد خائن خوبست بدانی که نامه نگاری درهمه جای دنیا مرسوم است. مخصوصا زمانیکه عزیز دل یک خانواده در نقطه ای دور است که اعضای خانواده برای احوالپرسی و خبردهی وخبرگیری برایش نامه می‌نویسند وجویای احوال میشوند…
حال نظر به پیشرفت تکنولوژی وعصر ارتباطات واینترنت و موبایل سریعتر از نامه عمل میکند که تو عفریته وعجوزه حتی این وسایل ارتباطی را نابخردانه ازاسیران دریغ داشته ای ….

مضحکه آنست که درهمه نامه های منتسب به اسیران جهت خر کردن خود ؛ احمقانه میگویی که نامه را نه خانواده علی قلیزاده بلکه جناب پوراحمد نوشته است …

ابله تا کی دروغ و نیرنگ بازی!؟

من مینویسیم تا او احساس تنهایی و فراموشی نکند و بداند که خانواده اش بهترین پناه و تکیه گاهش هستند تا با تصمیم و اراده قوی جلوی تو مزدور و آویخته به بیگانگان اجنبی بایستد و به سلامت به نزد خانواده اش برگردد…
توعجوزه بدبخت هیچ وقت نمی توانی روح و جان برادرم را با دروغ هایت مسموم کنی …
لااقل درمورد خانواده علی قلیزاده اینطور نخواهد بود و چه پنداشتی که اینچنین فکر کردی میتوانی ما را فریب دهی که ماهیچ وقت فریب مارهفت خط وخال تو را نمیخوریم ….

مافریب آن کراوات قرمز رنگ و موهای رنگ شده و صورت گریم شده برادرم را نمیخوریم چرا که در ورای آن، غم و اندوه وپیری وشکستگی چهره نازنین برادرمان را بوضوح دیدیم وبینهایت غصه خوردیم …

ای خائن این را دراون کله پوک احمقت فرو کن که ما هرگزعزیزدلمان را فراموش نکرده و نخواهیم کرد واینقدربرای علی جانمان و نخست وزیز آلبانی نامه می نویسیم و درخواست دیدار و تماس می کنیم تا به خواسته دلمان که نجات ورهایی فرزندانمان ازچنگال فرقه منفورت هست برسیم …
تو باید از خانواده های دردمند و چشم انتظار وحشت داشته باشی چون تجربه وخاطره تلخ ترک اشرف را داری که بدست خانواده ها بود که آواره و در بدر آلبانی شدی…

پس اگر نمیخواهی دوباره تاریخ تکرار شود و اردوگاه مانز در آلبانی مثل اشرف روی سرت خراب نشود به برادرم اجازه تماس و یا دیدار با خانواده اش و حتی به فکر بازگرداندن او به نزد خانواده اش باش تا خانواده علی قلیزاده ودیگرخانواده ها اردوگاه را روی سرت و اربابانت خراب نکنند…
توهرگزنمیتوانی عشق مادر و فرزندی و برادر و خواهری را ازدل کسی بیرون بیاوری….

مریم رجوی ملعون بدان و آگاه باش در دل و جان برادرم عشق به خانواده اش است که سالهای غربت او را سرپا نگه داشته است…
انشالله بزودی زود با نابودی فرقه منفورت، همه اسیران نگون بخت به میهن و خانه و خانواده هایشان بر می گردند‌ و این زیاد دور از دسترس نیست .. .
وای بر تو ای مریم بزدل که هرگز نمیتوانی خواب راحت داشته باشی … چرا که خانواده ها کابوس روزانه و شبانه ی تو شده اند…
فکر اینکه با چند شعار کذایی و دروغین حمایتی به اصطلاح کانون شورشی و حمایت چند کشور ضد ایرانی میتوانی دوام بیاوری! کورخوانده ای و زهی خیال باطل …

تونترسی پس چه کسی باید بترسد که ما خانواده ها با کمک اسرای آزاد شده ماهیت تشکیلات مافیایی رجوی رابه گوش جهانیان رساندیم و خواهیم رساند وبا افشاگری شجاعانه جداشدگان بود که ما خانواده ها فهمیدیم که فرزندانمان کجا هستند و تو و اون تشکیلات من در آورده ات چه بلاهایی بر سر آنها میاوری و با نشست های طولانی و زجرآور و با بیگاری کشیدن و زیرپا گذاشتن حقوق اولیه یک زندانی، توهین کردن و ناسزا گفتن ، شکنجه دادن وحتی کشتن به دلیل اعتراض وعقیم کردن زنان وخیلی موارد دیگر، اسیران را دراسارت خود نگهداشته ای …

من به نمایندگی ازهمه خانواده ها دوباره به تو گوشزد میکنم که ما برای رهایی فرزندانمان از چنگال فرقه ضاله رجوی ازدستمان هرکاری بر بیاید انجامش میدهیم و دراین راه با توکل و عنایت حضرت حق هر چه در توان داریم در کنار اقای پوراحمد و دوستان دیگرتا نابودی فرقه منفورت کوتاهی نکرده و نخواهیم کرد….
به امید نابودی دشمنان انسان و انسانیت و رهایی اسیران از چنگال کثیف تو
زهرا قلیزاده