اصلاً مشخص نیست سرکردگان فرقه رجوی باخودشان چه فکری کرده اند که تصمیمات خودسرانه و داخلی و بی پایه و اساس و دیکتاتورمابانه ی خود را بنام ملت ایران تمام می کنند.
در کجای تاریخ 42 ساله پس از انقلاب، ملت ایران با این فرقه همسو بوده است که مسعود رجوی به خودش اجازه می دهد انتصاب داخلی مریم رجوی بعنوان مترسکی در رده ی دوم یک فرقه ی رو به اضمحلال و تروریستی را رئیس جمهور برگزیده ی دوران انتقال معرفی کند.
اصلاً کدام انتقال؟ و آیا اصلاً مسعود رجوی و فرقه اش در حد و اندازه ی گذار از حکومت ایران است؟
مسعود رجوی اگر توان گذار و سرنگونی این حکومت را داشت، در جنگ 8ساله که دوشادوش صدام دیکتاتور علیه این خاک و این ملت بود غلطی می کرد.
کسی که توان حفظ جایگاه خودش در فرقه را نداشت و الان معلوم نیست در کجا محبوس و گرفتار زندگی زیرزمینی شده است، چگونه می خواست براندازی رقم بزند که حالا برای مردم ایران رئیس جمهور موقت تا دوران انتقال منصوب می کند؟
آن هم مریم رجوی بی هویتی که حداقل شئون اخلاقی و اعتقادی را هم رعایت نمی کند و در ازای هم ردیفی با رهبر یک فرقه ی بلاتکلیف از همسر اولش جدا شد و با وقاحت تمام همسر مسعود رجوی می شود.
آیا واقعاً اینچنین زن هرزه ای انتخاب مردم ایران خواهد بود؟
این اولین بار نبود که مسعود رجوی چنین تصمیمات داخلی ای را از جانب ملت ایران می گیرد. پیش تر هم در جریان جنگ تحمیلی با دشمن متجاوز قرارداد صلح امضاء کرده بود. سوال اینجاست که تو در کجای گردونه ی سیاست این کشور بودی که با صدام قرارداد صلح امضاء کردی؟
فرقه رجوی بزودی زود مهر ابطال و انحلال خواهد خورد و قطعاً که مسعود و مریم رجوی و دیگر سرکردگان این فرقه همچون سرکردگان جندالشیطان و تندر دستگیر و در دادگاه های ایران محاکمه خواهند شد و بهتر است از حالا در فکر پاسخی برای این همه خودسری باشند.