فرقه رجوی یک بار دیگر افسار پاره کرد و علیه جدا شده ای در سایت ایران افشاگر شروع به لجن پراکنی کرد .دلیل این همه لابه و زجه کشیدن برای چیست باید از سران فرقه سئوال کرد مگر چه اتفاقی افتاده که این همه یقه درانی می کنید .باید کمی مو شکافانه وارد این قضیه شد .
در وهله اول باید کمی به گذشته نگاه کرد مثلاً سال۱۳۸۰ و دید رجوی در رابطه با کسانیکه به دلایل مختلف از این فرقه جدا می شدند به چه شکلی تنظیم می کرد .قبل از هر چیزی سعی بر منصرف کردن فرد به اشکال مختلف مبادرت می کردند اگر میدیدند که کار ساز نیست با رعب و تهدید وارد می شدند و در نهایت با نشستهای جمعی و با تهدید و در مواقعی به ضرب و شتم ختم می شد ولی بهر حال اگر فرد کوتاه نمیآمد برای ترساندن او می گفتند که ما تو را میسوزانیم و نمیگذاریم دشمن از تو استفاده کند .
بیاد دارم رجوی در چندین نشست گفت کسی که دنبال زندگی است بهتر است به ایران برود و دولت ایران هیچ کاری با کسی که مبارزه را رها کرده ندارد و می تواند در ایران بدنبال زندگی خود برود .البته از آنجاییکه همه اعضای در کمپ اشرف هیچ اطلاعی از ایران نداشتند فکر می کردند اگر به میهن برگردند باید بقیه عمر خود را در زندان بگذرانند به همین دلیل ترس داشتند به ایران برگردند .
رجوی از سال ۱۳۷۳ مسیر خارج را مسدود کرد که افراد جرأت جدا شدن نداشته باشند .در سال ۲۰۰۳ از آنجایی که ارباب عراق تغییر کرده بود رجوی دیگر سیطره ای بر تشکیلات نداشت و به ناگاه تصمیم گرفت و گفت هر کس می خواهد می تواند برود و این فقط بر اثر استیصال بود و بعد از چند سال عمده افراد به ایران رفتند و زندگی خود را از سر گرفتند .به این ترتیب رجوی هیچ مخالفتی با رفتن جدا شده ها به ایران نداشت .
اما گویا چند سالی است نظر حضرات عوض شده و دنبال این هستند که هر کسی در آلبانی جدا می شود با هزینه و قاچاقچی به کشورهای اروپای غربی بفرستد و حتی علاوه بر مستمری ماهانه که کشور مزبور می دهد به او حقوق ماهیانه بدهد که به ایران نرود .البته افرادی بودند که همه هزینه را از فرقه گرفتند ولی در نهایت نزد خانواده خود رفتند و یک تو دهنی به سران فرقه زدند . فرقه رجوی جدیدا به سیم آخر زده و علیه فردی که ۲۹ سال در فرقه بود و فرقه را بدون اطلاع ترک کرد شروع به فحاشی کند .
براستی چرا اینگونه ذلت بار به چنین خباثتی دست میزند . آخر برای فرقه ای که خود را منجی عالم ، تعادل قوای منطقه ای و بینالمللی ،و تنها هماورد دولت ایران می داند افت دارد که چنین به سیم آخر بزند و در انظار عموم به عجز و لابه روی آورد .
آیا شما به این فکر نمی کنید که دیگران در رابطه با شما چه فکری بکنند فرمانده ارتش آزادیبخش ملی ایران و شورای ملی مقاومت علیه یک نفر که بقول خودتان در هم شکسته و پشت کرده به مبارزه نزد خانواده خود رفته چه فکری می کنند ، ولی واقعیت چیز دیگری است رجوی خوب می داند فردی که از آلبانی به ایران میرود در اصل از سرزمینی می رود که رجوی آن را سرزمین خود می داند و در اصل بر آن سیطره دارد .
ثانیاً هر کسی که از اروپا به ایران میرود این برای فرقه گران تمام میشود چون عده زیادی در درون فرقه هستند که خواهان برگشت به ایران و خانواده خود هستند وقتی این خبر به گوش آنها برسد تاثیر منفی در فرقه خواهد گذاشت و جدا شدن ها را از فرقه تسریع می کند و دهها موارد دیگر تشکیلاتی که از آن در میگذرم ،در همین ایام آقای غلامعلی میرزایی بعد از ۹ سال اسارت در اردوگاههای عراق و ۲۹ سال اسارت فکری و جسمی در فرقه رجوی و بعد از حدود ۳ سال جدا شدن از فرقه رجوی با تلاش فراوان موفق شد که بعد از ۴۰ سال و اندی به نزد خانواده خود به ایران برگردد.
در این چند روز فرقه رجوی دیوانه وار در سایت ایران افشاگر شروع به نوشتن مقالات و مطالب علیه آقای میرزایی کرد هر چه که لایق فرقه است را نثار ایشان کرد ،شمشیر آخته خود را از اسیر جنگی فرود آورد گویا که جرمی مرتکب شده است ، اگر شما وطن فروش بودید و هستید چه ربطی به دیگران دارد که در دفاع از وطن اسیر شدند شما بهتر است که گنده کاری خود را ماست مالی نکنید و بگویید که در این سالیان با خیانت و وطن فروشی چه بلایی بر سر مردم ایران آورده اید و به جرم و جنایت خود اعتراف کنید و نه کسی که در دفاع از وطن را مجرم بشناسید ،مقاله فرقه اضافه میکند که آقای میرزایی بعد از ترک زندان مانز با دو نفر دیگر به سفارت ایران در آلبانی رفتند خب به این ابلهان چه باید گفت .
کسی که قصد رفتن نزد خانواده خود را دارد باید به کدام سفارتخانه مراجعه کند ، حرف رجوی این است حالا که جدا شدی در زیر سیطره من بمان و هرچه من دیکته می کنم انجام بده تا من هم سکوت بکنم وگرنه تمام پروسه تو را افشا میکنم ، حالا باید به رجوی و سران فرقه گفت اگر جرات دارید پروسه خود را بازگو کنید از خیانت و وطن فروشی وپرونده های جاسوسی برای اجانب البته شما در لعاب کاری استاد هستید همه این کثافت کاریها را در راستای سرنگونی دولت ایران به دیگران قالب می کنید گرسنگی دادن ، قطع دارو خودفروشی سیاسی و صد من از این کثافت کاریها را مبارزه می نامید ولی همینکه فردی به نزد خانواده برگردد خائن و هزار مارک دیگر ، رجوی در ذیل آورده است که بارها آقای میرزایی علیه مجاهدین شیطان سازی و افشاگری و جاسوسی کرده است.
باید به این بیشعورهای سیاسی گفت اگر فردی به عملکرد فرقه سکت و در هم شکسته تو انتقاد دارد چه ربطی به جاسوسی دارد ، اگر کثافات اندرون شما را کسی بازگو می کند چه ربطی به جاسوسی برای دولت ایران دارد شما فرق جاسوس و منتقد را هنوز نمیدانید لطفاً کمی به عملکرد خود نگاه کنید خائن به وطن و جاسوس و جاسوس پروری را در خود دریابید ، اگر کسی بگوید که فکر کردن به زن و زندگی و بچه و پدر و مادر و آینده و حتی گذشته در فرقه شما ممنوع است این جاسوس است یا منتقد شما است و با این افشا گری میخواهد دیگران اسیر و آلت دست شما نشوند ، و اگر کسی بگوید شما در جنگ ایران و عراق تبدیل به ارتش خصوصی صدام شدید این جاسوسی است. پس کاری که شما در جنگ علیه وطن میکردید را چه می نامید؟
فرقه مجاهدین خلق پا را فراتر گذاشته و با لمپنیسم و سوز و گداز به خانواده آقای میرزایی حمله ور شده است و همه را وزارتی و از نیروهای فرامرزی جمهوری اسلامی نامیده است ،حضرات طلبکار هستند که چرا همسر و فرزند آقای میرزایی به درب اشرف و لیبرتی مراجعه کرده اند ،از این به اصطلاح سیاسیون و مبارزین باید سئوال کرد در کجای دنیا مرسوم است به خانواده ای که خواهان ملاقات با بستگان خود هستند با سنگ و چوب و تیرکمان و میله گرد جواب میدهند بقول شما ایران مخوفترین زندان تاریخ را دارد عمده زندانیان در تماس با خانواده حضوری و غیر حضوری مرخصی به زندانیان و مزایای دیگر ولی در فرقه شما ملاقات خانواده جای خود دارد دو نفر حق صحبت با هم را ندارند ، شرم بر شما باد که همه نوع بر چسب را به دیگران می زنید ولی تا یک نفر به شما انتقادی میکند مثل خارپشت تیغ های زهرآگین خود را به سمت او پرتاب می کنید ، آیا ملاقات خواستن خانواد گی در قاموس شما جرم است؟
البته از دیدگاه فرقه رجوی همه چیز جرم است زیرا از همه چیز و همه جا وامانده است ، در اطلاعیه سراسر متناقض فرقه چنان به فرزند و همسر آقای میرزایی تاخته است و همه را منتصب به وزارت اطلاعات کرده است که هر کس اطلاعیه را میخواند متناقض میشود که این را واقعا یک گروه سیاسی مدعی نوشته یا یک آدم ناشی من که این نوشتهها را خواندم بچشم دیدم که از سر استیصال و درماندگی و افلاس نوشته شده است ، برای ثبت در تاریخ ببینید که خط و مشی غلط و خود کامگی و در نهایت ترس از تلاشی و اضمحلال این مجاهدین را به کجا رسانده که تاب و توان دیدن دیدار و رفتن فردی جدا شده از فرقه را برنمیتابد و حرفهایی میزند که خود آن را پیموده خیانت به وطن ، خیانت به مردم ، همگام و همدم شدن با دشمنان ایران ،همپیمان شدن در جنگ و کشتن نیروهای ایرانی اسیر کردن مدافعان وطن بله این همان نیروی انقلابی بود که قصد آزادی ایران و بهروزی مردم ایران را در سر میپروراند و حالا مثل معتادی است که در کنج خیابانها سر به زانو گذاشته و به مرگ تدریجی راضی شده است.
حسن شهباز