اکثر مردم خاورمیانه بویژه مردم عراق،.مردم عراق شامل ترک، سنی، شیعه و کرد و عرب و عجم از ا عدام این دیکتاتور، مخصوصاً کردها که بیشترین ستم و ظلم در حکومت صدام شامل حالشان شد. استقبال کردند.
مردم ایران نیز با اعدام صدام دیکتاتوری که در ویرانی منطقه و در راستای منافع اسرائیل علیرعم ادعای حمایت از فلسطین، عمل میکرد از اینکه ایران همچنان بر جا و اشغالگر دیگری که نا جوانمردانه خاک ایرانمان را مورد تجاوز قرار داده بود،به سرنوشت دیگر متجاوزان پیوسته بود، ابراز خرسندی کردند. ایران در سال 1981 مورد تجاوز عراق قرا رگفت ومتحمل جنگ هشت ساله شد. مردم کویت نیز که کشورشان توسط صدام در 1991 غارت شده بود نیز به این موج پیوستند.
اکثر مردم دنیا ازا اینکه صدام دیکتاتوری، ضد انسانیت و محبت و خونخوار و جنگ طلب بود. متفق بودند ولی از انجا که طرف دیگر صدام، امریکا بود، اماهائی در مورد اعدام وی د اشتند زیرا صدام خود خود قربانی آتشی شد که در منطقه به خواست غیر مستقیم آمریکائیان شعله ور کرد ه بود صدام دیکتاتوری بی رحم همچون هیتلر، پل-پت (کامبوج) و استالین بود که برای ارضای شهوت جنگ طلبی خود از کشته شدن هزاران هزار غیر نظامی و نظامی ابائی نداشتند. کسانی که بخاطر جرم و جنایتشان بر علیه بشریت د رتاریخ خواهند ماند و مردم از انان به مثابه مجرمین بین المللی و جنایت کاران علیه بشریت نام برده و خواهند برد.
شکی نیست که معدود کسانی همچنان از هیتلر و استالین حمایت میکنند و کسانی مانند رجوی و پیروانش ا ز صدام به نیکی یاد کنند و د ر عزای وی سوگوار یکنند. زیرا اعدام صدام. رهبر معنوی مسعود و مریم رجوی،یکی از بزرگترین ضر بات به این جریان خشونت طلب و جنگ افروز، در بعد از سرنگونی صدام و اصرا رانان برا ی اقامت در عراق به حساب می آمدند.
اگر چه برخی از جوامع و دولتها مخالف اعدام هستند و مرگ صدام را متاسفانه به این شکل تاکید نکردند ولی مخالفت انان با اعدام به طور کلی است نه اینکه مانند رجوی، دست به اعدام خیابانی بزنند و تمامی مخالفان را به اعدام تهدید کنند.
صدام سزاوار مرگ بود. با توجه به گذشته این جانی صدام عامل قتل میلیونها انسان بی گناه بود از جمله آنان به ایرانیان و عراقی ها، اعم از شیعه و سنی و کرد باید یاد کرد. همچنین از جنایات صدام حسین می توان به حمله شیمیایی به شهر حلبچه اشاره کردکه 5000 شهروند کرد عراق بر اثر گاز شیمیائی در جا کشته شدند.
واقعاً هیچ جنایتی از این بالاتر نیست که این چنین شهر وندان بی دفاع که اکثرا هم زن و بچه بودند قربانی مطامع قدرت طلبی خویش کرد.
صدام چشمهایش را بر جنایت اطرافیانش میبست از جمله تجاوز های زنان و دختران جوان از طرف پسرانش و کشتار بدون محاکمه و دادگاه مخالفین که به عنوان تفریح و سرگرمی و خرج های بی حد و وصف در آمد نفتی برای هوسرانیها یشان که سازمان ملل صرفا برای آأذوقه عراقیها اختصاص داده بود.
صدام در طول تحریم ها دو کاخ جدید با صرف میلونها دلار ساخت که پایگاه سربازان امریکا ئی شد.
اگر چه عده کمی در فلسطین بدلیل کمکهای تبلیغاتی صدام و ضدیت های شکلی وی با اسرائیل ونیزازاو به عنوان یک عرب ناسیونالیست قدر دانی کردند و لی شکی نیست که صدام که خود را جانشین صالح الدین ایوبی مردی که بیت المقدس را آزاد کرد، میدانست مانند رجوی که دچار مالیخولیا ی رهبری هست، تنها ابزار دست قدرتهای خارجی هستند که ادامه عملکردشان علیه منافع مردم کشورهای ایران و عراق و در راستای منافع بیگانگان و گسترش حضور نیروهای خارجی در منطقعه خلیج فارس و خاورمیانه است. صدام تا اخرین روزها همچنان فکر میکرد عقل کل است و آمریکا وی را به ریاست جمهوری عراق بر خواهد گرداند.
این گروه ضد ایران(مجاهدین خلق) سکوت 3 ساله خود را در مورد صدام شکستند و اعدام وی را محکوم کردند. انها مدعی شدندکه صدام را بایستی به دست مردم عراق می سپردند.
فی الواقع چه کسی است نداند که اگرصدام حسین را به مردم عراق می سپردند، خانوادهای قربانیان صدام،وی را تکه تکه میکردند. یعنی در کشور ی که به دلیل عملکرد صدام روزانه صدها نفر مردم عادی و بیگناه در بمب گذار ی کشته میشوند، اعدام صدام یک هدیه بزرگ به صدام بود که از مرگ با زجر در خیابانهای بغداد نجات یافت.
مجاهدین و شورای ملی مقاومت وابسته با قرار گرفتن در کنار هواداران صدام حقوق و انتخاب مردم عراق را با این نظرات نادیده گرفته اند.
صدام اگر انسان دوست بود 3 سال فرصت داشت که د رجهت ترمیم زخمهای جامعه عراق و منطقه تلش کند ول یحتی زمان مرگ هم از آتش افروز و فتنه افکنی دست برنداشت و کینه بین دو کشور همسایه را عمیق تر کرد.
اگر چه دادگاه و طرز مرگ صدام ایده آل جامعه بشری امروزی نبود ولی مرگ صدام روزنه ای از امید را به روی مردم عراق خواهد گشود که برقراری صلح و ثبات هر چه سریعتر در عراق برقرار شود. از آنجائی که امید طرفداران صدام با این اعدام قطع شد.
آیا مجاهدین هنوز بر سر عقل نیامدند که بازی تمام شده و آنها نیز در این بازی با بازنده هستند؟
واقعیت این است که مجاهدین به لحاظ سیاسی بین المللی سوخته اند و در داخل ایران نیز دیگر نه تنها از هیچ حمایت و حیثیتی برخوردار نیستند بلکه متاسفانه مورد تنفر مرد م
ایران هستند.
دولتهای غربی مانند آمریکا آنقدر عقب افتاده نیستند که که روی اسب بازنده شرط بندی نکنند.
تجربه صدام،تجربه خوبی است برای ان عده از فرماندهان سازمان رجوی که بدانند، بسیاری از فرماندهان عراقی زیر شکنجه کشته شدند و فرصت نمایش در دادگاه را نیا فتند.
این تنها صدام بود که از امکانات خوب برخوردار بود. به گفته ژنرال امریکائی،صدام موقع خروج ا زبازداشتگاه در روز اعدام از آمریکائیان قدردانی کرد.
انجمن پارس اطمینان دارد که مسولان سازمان بزودی باید پاسخگوی خیانت به مردم ایران و همکاری با صدام حسین و تثبتت دیکتاتوری ضد بشری صدام، به مردم ایران و جوامع حقوقی بین المللی نظیر دادگاه رسیدگی به جنایت جنگی لاهه باشند
مجاهدین باید جوابگوی خیانت ها و اشتباهات چند ساله شان، از جمله شکنجه و اعدام و قتل درون گروهی افراد ناراضی سازمان باشند.
انجمن پارس-ایران (کانادا)