سال هاست که جداشدگان از فرقه مجاهدین خلق و کارشناسانی که نسبت به فرقه رجوی اشراف دارند، در افشاگری های خود به این حقیقت اشاره می کنند که در این فرقه ی جهنمی، رجوی ها بدترین بلاها را بر سر اعضاء آورده و آنها را از دنیای بیرون فرقه جدا می کنند.
در مقابل رجوی ها و دستگاه تبلیغاتی آنها به جای پاسخگویی درباره این افشاگری ها، جداشدگان و منتقدین را مزدور، نفوذی، بریده ، خائن و . . . لقب داده و تمامی موارد مطرح شده از سوی آنان را دروغ می خوانند. اما چند روز قبل یکی از قلم بدستان رجوی به نام «پرویز خزایی» که خود در خارجه با پول هایی که رجوی به او می دهد مشغول زندگی در کنار خانواده اش می باشد ولی با نوشته ها و اعمال خود زمینه بیشتر در اسارت ماندن اعضاء را مهیا می کند، طبق معمول و در جواب انتقادها و افشاگری های انجام شده علیه رجوی ها، مقاله ای نوشت که در آن ناخواسته به بخش کوچکی از آنچه در این فرقه بر اعضاء می رود صحه گذاشت.
او در قسمتی از این مقاله درباره اعضای فرقه نوشت، عضو فرقه: “کسی است که زندگی شخصی اش در یک کاور و یک ساک خلاصه میشود و دهه ها است بصورت جمعی زندگی میکند بدون حتی یک مَسکن شخصی ، کسانی که با خانه و خانواده و همسر و زندگی خصوصی سه دهه است وداع کرده اند.”
این تازه بخش کوچکی از آن چیزی است که رجوی ها بر سر اعضاء می آورند.
– رجوی ها برای اعضای فرقه، خانواده را حرام اعلام نموده و آن را «کانون فساد» می خوانند.
– با شروع «انقلاب طلاق» اعضای متأهل را مجبور به طلاق همسران خود نمودند و ازدواج را به صورت «الدوام» و تا آخر عمر برای آنها ممنوع اعلام کردند. سپس رجوی بساط عیاشی موسوم به «رقص رهایی» را برای خودش راه انداخت.
– برای اعضای فرقه ارتباط با خانواده و اقوام ممنوع می باشد.
– در این فرقه اعضایی که با هم نسبت فامیل دارند مثلاً برادر و خواهر یا پدر و فرزند هستند هم نمی توانند با یکدیگر در ارتباط باشند. مگر در موارد استثنایی که آن هم اساساً برای کار تبلیغاتی در جهت منافع رجوی هاست. در غیر این صورت متهم به داشتن ارتباط غیر تشکیلاتی شده و مورد برخورد تشکیلاتی قرار می گیرند.
– برای اعضاء دوست و رفیق شدن با یکدیگر ممنوع بوده و اگر چنانچه عضوی خارج از کادر تشکیلاتی تعریف شده با یک عضو دیگر ارتباط برقرار کند حتی اگر در حد خوردن ناهار در سالن آن یگان باشد، این دو عضو به سرعت مورد بازخواست و برخورد شدید تشکیلاتی قرار می گیرند. رجوی برای ممانعت از دوست شدن اعضاء با هم، این رابطه را «محفل» نامید و آن را «شعبه سپاه پاسداران در تشکیلات» خواند تا دستش برای سرکوب اعضای متخلف باز باشد.
– رجوی ها برای بی اعتماد کردن اعضاء نسبت به هم، اصلی به نام «سی – هفتاد» را تعیین نمودند که بر اساس آن هر عضو باید روزانه سی درصد تمرکزش روی خودش بوده و هفتاد درصد تمرکزش روی دیگران باشد و چنانچه خلافی از آنها دید، گزارش نماید.
– در فرقه مجاهدین خلق نه تنها حریم شخصی به رسمیت شناخته نمی شود، بلکه قائل شدن حریم شخصی یک گناه و تابو شمرده می شود. اعضاء مغزشویی می شوند که خون و نفس شان متعلق به رجوی هاست. به بیان خود رجوی، خون اعضاء متعلق به خودش است. یعنی اینکه اعضاء کی و چگونه بمیرند را خودش تعیین می کند. نفس اعضاء نیز متعلق به مریم قجر است. یعنی مریم قجر تعیین می کند که هر عضو فرقه کی، چگونه، چطور، چند ساعت و . . . کار کرده و ایام را سپری نماید. هیچ عضوی در این فرقه نسبت به جان و نفس خود مالکیتی ندارد و در واقع برده رجوی ها محسوب می شود.
– با آنکه فرقه مجاهدین خلق یک فرقه بسته است اما رجوی ها به این هم قانع نبوده و اعضاء مجبور به زندگی جمعی در این فرقه هستند تا به صورت 24 ساعته تحت کنترل باشند. یکی از دلایل بالا بودن آمار مرگ و میر در فرقه رجوی در ایام اخیر، همین زندگی جمعی بود که به همراه رعایت نشدن موارد دیگر پروتکل های بهداشتی، باعث شیوع سریع ویروس کرونا در بین اعضاء و مرگ تعداد زیادی از آنها شد.
– در فرقه مجاهدین، اعضاء هیچ حق و حقوقی ندارند و هیچ عضوی نمی تواند صاحب وسیله ای باشد. در این فرقه همه چیز متعلق به رجوی هاست.
– اعضاء در این فرقه مثل ابزار محسوب شده و از آنها بیگاری کشیده می شود.
– از نظر جسمی اعضای فرقه بدلیل عدم رسیدگی مناسب، نبود امکان مراجعه به پزشک و به رسمیت شناخته نشدن بیماری اعضاء از سوی رجوی ها، دچار بیماری های گوناگون هستند و از آن رنج می برند.
– از نظر روحی نیز اعضاء بر اثر فشارهای مستمر تشکیلاتی و مغزشویی های مستمر و عدم دسترسی به هر نوع تفریح و همچنین زندگی در استرس مستمر بطور خاص استرس سوژه شدن در نشست های تفتیش عقاید همچون «عملیات جاری» یا «غسل هفتگی»، دچار مشکلات روحی و روانی شده و شرایط نرمالی قرار ندارند.
صالحی