چه کسانی نسبت به خانم فریبا هشترودی بنای فحاشی را گذاشتند و چرا؟
سعی میکنم با ذکر مثال و مثل, هویت و شخصیت و دلیل نوشتن مقالات افرادی که علیه خانم هشترودی موضع گیری کردند را بنویسم , البته یک دلیل عمده وجود دارد که همه باید بنویسند و این اجباری است و برای خود این افراد لازم است که با موضعگیری مرز بندی خودشان را مشخص کنند وگرنه هر چه دیدند از چشم خودشان دیدند ؛ این دلیل اصلی اما بعضی ها جلو جلو دویدند و نوشتند و بعضی ها هنوز دارند مقاومت میکنند , قصدم بیشتر نشان دادن ماهیت آنهاست که دویدند.
1- پرویز خزایی ایشان فکر میکنند متخصص جنبشهای ضد فاشسست در اروپا هستند و کم کم امر بر ایشان مشتبه شده که خودشان هم در این جنبشها شرکت داشته اند دلیل ایشان برای نوشتن مطلب علیه خانم هشترودی خیلی ساده است به این ترتیب که یکی از سازمان مجاهدین به او مراجعه میکند و میگوید آقای خزایی شما که متخصص جنبشهای ضد فاشیست هستید خوب نیست که در باره خروج فریبا هشترودی تا کنون مطلبی نداده اید ؛ خزایی دست پاچه شده و با لکنت میگوید داشتم مینوشتم ؛ چند صفحه باشه خوبه؟
2 – منصور قدرخواه کسی به ایشان مراجعه نکرده اصولا لازم نیست بگذارید داستانی ذکرکنم , میگویند یکی ادعای لات بازی و گردن کلفتی داشت ولی از بخت بد بین خود لاتها هم اقبالی نداشت و او را قبول نداشتند , به دلایل مختلف و یکی هم اینکه او اصلا زندان نرفته بود. روزی دید که دو تا پاسبان یکی از لاتها را گرفته و دارد میبرد کلانتری و زندان موقعیت مناسبی بود و بقیه هم داشتند نگاه میکردند , با عجله دست زندانی را گرفت و گفت جناب آقای پاسبان ما دو نفر را کجا می برید؟؟ جناب قدر خواه هم که از قضا عضو شورا هست ولی همان اعضای شورا هم او را قبول ندارند فرصت را غنیمت شمرد که با فحاشی به خانم هشترودی بگوید ما اعضای شورا فلان که یعنی من هم هستم.
3- مهدی سامع اوابتدا با خودش فکر میکند و حدودا چیزی مثل جملات زیر از ذهنش میگذرد: ای داد و بیداد دیدی چه شد؟ بهتره تا نیامدن سراغم خودم یکی دو سه خط بنویسم , بقیه نوشتن خوب نیست, بعد همین دیر کردن میشه دردسرم ؛ عجب دنیائیه این شتریه که در خونه همه میخوابه , یه وقت دیدی برا خودم هم از این چیزا نوشتن , ول کن دیگه فکر نکن الان فکر میکنن درگیر این قضیه شدی بعد بهت گیر میدن ؛ جناب لبخند میزند , خود را شاد نشان میدهد و شروع به نوشتن میکند.
4 – خانم فرهودی او عضو شورا نیست لااقل عضو معتبر شورا نیست و دلیل نوشتنش هم همین است , باز هم مجبورم مثال بزنم , یک پهلوان زپرتی بود که برای پر کردن همان زپرتش مجبور بود خالی بندی کند که خود را بزرگ نشان دهد , برای همین هم معمولا چنین تعریفهایی میکرد: پهلوان اصغر را میشناسید ماشاءالله خیلی زور داره تو هم مسابقات اول شده حریف را تو دقیقه اول ضربه فنی میکنه بخدا من باهاش کشتی گرفتم بزور تونستم بزنمش زمین… خانم فرهودی هم اصولا از این شیوه استفاده میکند و بیشتر به پرو پای آدمهای اسم و رسم دار میپیچد که بگوید من هم در همین ردیفها هستم , خدا را چه دیدی شاید مثلا خانم هشترودی به ایشان جواب داد و بعد اون جواب شد یک سرمایه ای برایش.
بقیه هم که هنوز, یعنی تا این لحظه که من خط آخر مطلبم را مینویسم موضعگیری نکرده اند , بعید است که خبر بهشون نرسیده باشه و بعید تر اینکه وقت نداشته باشند , زور آزمایی است تا کی در مقابل فشار سازمان تسلیم شوند و بنویسند و اگر هم نشدند و ننوشتند که درود بر تک تک آنها.
بهزاد علیشاهی
18.01.2007