وقتی سایت های فرقه رجوی را نگاه می کردم مطلبی توجه ام را جلب نمود. مطلبی که اکنون دوباره مورد استفاده قرار گرفته است!
مطلب در مورد بیانیه 1500 زندانی سیاسی در مورد یاوه گویی های ایرج مصداقی است . این مطلب هر بار با اسامی مختلف و خاطرات مسخره بر علیه آقای ایرج مصداقی نوشته شده است. با مطالعه این مطلب به خوبی می توان دریافت که چگونه رجوی ها و تشکیلات شان در اوج پیسی قرار دارند و به واقع حالت فلاکت دارند و چقدر زبون و خوار هستند .
فرقه ای که تحمل یک انتقاد را هم ندارد چگونه می تواند دم از آزادی و آزادی خواهی بزند ؟ چرا رجوی ها حاضر نیستند به یک انتقاد ساده گوش کنند ؟ چرا رجوی ها همیشه مایل هستند به نفراتی که از وی و تشکیلاتش انتقاد می کند مارک مزدور و بریده بزند ؟
در مورد اسامی و نفراتی که در این لیست مسخره دیده می شود می توان گفت که همه نفراتی که در سازمان قرار دارند جزء این لیست باید قرار بگیرند و اقرار کنند که در زندان حضور داشتند . آیا به واقع سران تشکیلات از این کار مسخره و اضافه کردن اسامی به این لیست خسته نشدند ؟ مگر ایرج مصداقی در مورد رجوی چه می گوید که این گونه آب به لانه مورچه ها افتاده است ؟ مگر جز واقعیت های موجود در تشکیلات و فردیت ناب رجوی حرف دیگری زده است ؟ غیر از اختناق و مغز شویی و کنترل ذهن چیز دیگری در تشکیلات وجود دارد ؟ چرا رجوی ها از ارتباط با خانواده ها ترس دارند ؟ چرا رجوی ها دستور طلاق اجباری را به اعضای متاهل و مجرد تشکیلات داده است ؟
تا کی رجوی این بیمار روانی می خواهد به کینه توزی علیه افرادی که واقعیت های موجود تشکیلات را افشا می کنند ادامه دهد ؟ البته در این مسیر هستند نفراتی که همانند شغالان و لاشخوران باید به خدمت رجوی درآیند تا با لاشخوری به حیات کثیف خود ادامه دهند .
چرا این همه هجمه علیه چند نفر در خارج از کشور باید این گونه ادامه داشته باشد ؟
مگر اولین بریده از مبارزه خود رجوی جنایت کار نبوده است ؟ وی که از درون زندان شاه بریده بود و با فریبکاری و با همکاری ساواک و با سرنگونی شاه توسط مردم بر خر مراد سوار شده و تعدادی لاشخور همانند ناشریف بی شرف و داوری دروغگو و محدثین مفتخور و بقیه اراذل و اوباش و فرصت طلب بر بارگاه رجوی این شیاد قرن بوسه زدند و راه خیانت در پیش گرفتند و خودشان که زمانی زندانی بودند به شکنجه گرانی به نام تبدیل شده و به کشتار اعضای خود فرقه پرداختند! چون رئیس بزرگ این گونه می خواست تا کسی به گنبد و بارگاه حکومتش نزدیک نشود و این گونه است که وقتی نفراتی در بیرون دست به افشاگری می زنند رئیس بزرگ و ترسو به لاشخوران خود دستور حمله می دهد تا شاید بتواند چند صباحی بیشتر در قدرت باقی بماند .
اما در پایان به رئیس بزرگ و بقیه لاشخوران باید گفت که دیگر دوران شما به سر رسیده است هر چقدر می خواهید و از هر سو می خواهید علیه افرادی که دست به افشاگری می زنند حمله کنید تا رئیس بزرگ استخوانی برای لیسیدن جلوی شما بیندازد و تا آخر عمر زندگی شما به ننگ خیانت علیه مردم ایران پاک نخواهد شد و باید برای شما متاسف بود که شما جزء نفراتی هستید که همانند بوزینگان خوار و سرافکنده هستید .
هادی شبانی