هنگامی که در سال 1389، خانم بتول سلطانی مدتی پس از فرار از تشکیلات مجاهدین خلق برای نخستین بار به افشاگری درباره جلسات «رقص رهایی» و سواستفاده های جنسی مسعود رجوی از زنان عضو شورای رهبری مجاهدین خلق دست زد، بسیاری از ما شوکه شدیم اما شاید اگر چند سال پیش تر به انتقادات و هشدارهای افرادی چون مرحوم نادره افشاری نسبت به تشکیلات مجاهدین خلق و شخص مسعود رجوی، توجه میشد، چنین سرنوشتی برای زنان عضو تشکیلات رجوی قابل انتظار و محتمل به نظر میرسید.
چنان که در همان سال نیز، هنگامی که بتول سلطانی به همراه جمعی از جداشدگان در پاریس با ابوالحسن بنی صدر دیدار داشتند، رئیس جمهور سابق ایران نیز موضوع را قابل پیشبینی دانست.
سلطانی در جلسه مذکور ضمن اشاره به اینکه کیش شخصیتی مسعود رجوی از زنان معنی خاص خود را دارد گفت که اساسا با شیوه استثمار جنسی فرماندهی خود بر زنان را عمق می دهد. او بیان کرد که مسعود رجوی برای اقدامات خود عناوین خاصی چون «حوض خاص شورای رهبری» و «رقص رهایی» به کار میبرد.
در پاسخ، ابوالحسن بنی صدر در آن جلسه به نکته مهمی اشاره کرد: «این موضوع جدا از ویژگی شخصیتی افراد است. قوانین ” قدرت ” عمل میکند، و برای اینکه در این گرداب اسیر نشد باید تمرین و ممارست کرد. سرنوشت این آقا هم جدا از بقیه نیست. این سرنوشت رهبران همه فرقه هاست در تاریخ ایران ده ها نمونه این چنینی وجود دارد، در دوره عباسیان، زمان هلاکو، دوره حسن صباح، همه این مسائل بوده است که سرانجام ” قدرت ” و “سکس ” به خدمت یکدیگر در میآیند و رسیدن به ” سکس ” آخرین مرحله از فروپاشی ” قدرت ” است.»
به هر روی، مرحوم نادره افشاری که خود زنی آگاه، تحصیلکرده و آزاد اندیش بود، حدودا یک دهه پیش از افشاگریهای بتول سلطانی، درباره رویکرد مسعود رجوی نسبت به زنان میگوید: « رجوی قیم زنان ایران نیست که به خود اجازه بدهد شوهای زنانه راه بیندازد و از نام و حرمت زن، در عین ناجوانمردانه ترین بیحرمتی ها به او برای خود پلکان بسازد. من، نوع فهم و درک و القائات رجوی ها از آزادی زن را دقیقا ضد آزادی، و ضد ارزش و ضد همه مبانی به رسمیت شناخته شده اعلامیه جهانی حقوق بشر ارزیلابی میکنم. چرا که زنان هر چه در دستگاه رجوی بیشتر آستان بوس باشند و مجیز رهبری مورد ادعا را بگویند، بیشتر به مقام اجتماعی و انسانی زن ایرانی بیحرمتی کردهاند. در دستگاه رجوی، زن یک گوسفند، یک برده، یک لاشخورو یک مطیع چشم و گوش بسته است که تنها هنرش مجیزگویی و اطاعت محض است.»
در جای دیگر نادره افشاری درباره دیدگاه مسعود رجوی نسبت به زن میگوید: «زن در دستگاه رجوی آنقدر تهی و خالی است که به محض آنکه از آن دستگاه جدا میشود، به نظر آن دستگاه تنها یک روسپی میتوانسته باشد. نمونه های این ادعا را با نام و نشان در آینده تقدیم مردم ایران خواهم کرد.»
در آن زمان، مرحوم افشاری هنوز از واقعیت های تلخی که بتول سلطانی درباره چند همسری مسعود رجوی افشا کرد و نسرین ابراهیمی درباره بیرون آوردن رحم زنان و رسیدن به «قله آرمانی» در تشکیلات مجاهدین خلق، به گوش جهان رساند، مطلع نبود اما به درستی درباره جنایت های رجوی علیه همجنسهایش میگوید: «زن، سمبل عشق و محضر عاطفه و نمونه والای درک و شعور و آگاهی و محور پاکیزه ترین واحد اجتماعی، یعنی خانواده است و آقای رجوی این واحد را در دستگاه پوسیده و قرون وسطایی خود، عملا منحل اعلام کرده است… از نظر من دستگاه رجوی جنایتکار است و باید پاسخ جنایات خاصی را که در مورد زنان و جگرگوشههای آنان مرتکب شده است، در دادگاه خلق بدهد، رجوی باعث به فساد کشیده شدن بسیاری از فرزندان مجاهدین و رزمندگانی شده است که یا در جنگ های قدرت طلبانه فدا شدهاند یا در عراق و اردن، یا در اروپا و آمریکا و استرالیا.»
در کتاب عشق ممنوع نادره افشاری با ذکر جزئیات بسیار از سرنوشت شوم فرزندان مجاهدین خلق در دستان دستگاه کیش شخصیتی رجوی میگوید که در مطالبی مجزا به آنها پرداخته خواهد شد.
مزدا پارسی