مرحوم نادره افشاری نخستین زن و از نخستین افرادی است که در زمان حضور مجاهدین خلق در عراق از این تشکیلات جدا شد. نادره افشاری از دهه پنجاه شمسی در جنبشهای دانشجویی فعال بود و از هواداران دکتر علی شریعتی بود. او در اوایل دهه شصت به تشکیلات مجاهدین خلق پیوست و پس از 15 سال همکاری با این تشکیلات از آن جدا شد.
دو سال پس از جدایی از تشکیلات، تصمیم گرفت که در مصاحبهای که بعد ها در کتابی به نام «عشق ممنوع» منتشر شد، علت جدایی خود از این تشکیلات را به تفصیل بیان کند: « اگر تا به حال حرفی نزدهام، به دلیل آن بود که هنوز ذرهای مشروعیت برای مبارزه همرزمان قدیمیام قائل بودم، حال که اسناد و مدارک کافی در خیانت رجوی در دست است، باید حرف زد و آن همرزمان را هم که سرسپرده مذهبی او شده اند، نجات داد. ضمنا نمایش تهمت و افترا دیگر بیننده ندارد، حتی درمیان همان معدود دوستان که هنوز امکان خروج پیدا نکردهاند.»
او دو دلیل را برای آنکه برخی از جداشدگان در آن دوره (اویل دهه هفتاد شمسی) علیه مجاهدین خلق حرفی نمیزدند، عنوان می کند: « من نمونههایی از این جداشدگان را میشناسم که برای درگیر نشدن با این اتهامات کثیف حتی رد خود را پاک کردهاند یعنی هیچ آدرسی از خود به جا نگذاشتهاند، اما بعضیهاشان هم هنوز سیاه و سفید میکنند و تصورشان این است که افشای خیانتهای مسعود رجوی، به کیسه آخوندها میریزد. البته این دسته دوم، هنوز از تاثیر تبلیغات حساب شده آقای رجوی رها نشدهاند. بعضی هاشان واقعا خسته شدهاند. این جور بازی کردن با آرمانها و زندگی فرزندان مبارز مردم شوخی نیست.»
او در پاسخ به اینکه چگونه با چنین قاطعیتی علیه مسعود رجوی صحبت میکند میگوید: «وقتی مسعود رجوی با قاطعیت میراث فعالترین بخش جنبش را به یغما میبرد و آن را تبدیل میکند به یک نمایش کمدی-تراژیک و بارگاه مذهبی ستایش و تعظیم و تکریم، چه دلیلی دارد که ما قاطعیت نداشته باشیم؟»
در کتاب عشق ممنوع که از اولین کتابهای نوشته شده توسط جدا شدگان از مجاهدین خلق در اروپا است، آمده: «رهبری مجاهدین، بدون استثنا کلیشهای را در مورد همه جدا شدگان به کار میبرد و به همهشان میگوید خودفروش سیاسی، سر درآخور شیخ، سردرآخور شاه، خائن، آلت دست استعمار، جیره خوار پس مانده ساواک شاه و شیخ و مزدور.» کلیشه نخنمایی که تا امروز تکرار میشود. مسعود رجوی حتی از عالم غیبت نیز در پیامهای خود هر فرد جداشدهای که در مجامع رسمی قضایی و مطبوعاتی نقض حقوق بشر در تشکیلاتش را فاش کند، به خیانت و مزدوری متهم میکند.
اما حقیقتا، جدا شدههای امروز میراثدار شجاعت و قاطعیت افرادی چون نادره افشاری، بتول سلطانی، ابراهیم خدابنده، هادی شمس حائری و بسیاری دیگر هستند. امروز پس از گذشت حدود 25 سال از افشاگریهای مرحوم افشاری، به نظر نمیرسد که «نمایش تهمت و افترا» حتی درمیان اسیران درون کمپ اشرف سه در آلبانی دیگر اصلا خریداری داشته باشد.
مزدا پارسی