قریب 40 سال است که سازمان مجاهدین به دستور مسعود رجوی، فعالیت های تروریستی خود را کلید زده و طی این مدت بیش از 17000 ایرانی را تحت عناوین مختلف از جمله «اعدام انقلابی-جنگ مسلحانه» ترور کرده است، اما رهبری همین سازمان همه ساله ادعا می کند که جمهوری اسلامی 30 هزار نفر را در تابستان 67 اعدام نموده است. آمار کلی ارائه شده توسط مجاهدین 120 هزار اعدامی است. آماری که تاکنون توسط هیچکدام از منابع جهانی و حقوق بشری تأیید نشده و از سال 1365 این سازمان روی آن تأکید دارد. ناگفته نماند که حتی آمار اعدام های ارائه شده مجاهدین برای تابستان 67 نیز بسیار بزرگنمایی شده و کذب است به نحوی که حتی یکی از شخصیت های حقوق بشری که سالها در خدمت مجاهدین بوده و اخیراً منتقد رجوی است نیز آمار ذکر شده را کاملاً ساختگی و در حد 15% واقعی عنوان می کند. ایرج مصداقی که در سالهای گذشته همکاری نزدیکی با برخی نهادهای وابسته به نماینده ویژه حقوق بشر (و ضد ایرانی) دارد و عملاً کارمند رسمی آنها شده تا علیه جمهوری اسلامی فعالیت داشته باشد، صراحتاً این آمار را رد می کند و معترف است که مجاهدین آنرا از خود درآورده اند و آمار واقعی بسیار پایین تر است.
مریم رجوی که همه ساله با کمک لابی های انگلیسی و اروپایی خود کنفرانس حقوق بشری برگزار می کند، امسال هم که بخاطر محدودیت های کرونا قادر به برگزاری جلسه نیست، از طریق جمع آوری امضا به نمایش همیشگی خود دست زد و لابی های خود را در این امر بسیج نمود. یکی از لابی های فعال مجاهدین در این زمینه «استرون استیونسون» انگلیسی است که عملاً کارمند رسمی مجاهدین شده و چندین کمیته و انجمن پوششی و بدون عضو را نمایندگی می کند. مریم با کمک این شخص توانسته در زمینه های مختلف امضا جمع آوری کند. از ویژگی های مهم استیونسون، ضدیت و کینه عمیق او نسبت به شیعیان است. در سال های گذشته سخنرانی هایی از او دیده شده که با کینه از شیعیان یاد می کند.
البته مسئله اعدام ها موضوع خاص مجاهدین نیست، در کنار مجاهدین، تمام کسانی که از ایران گریخته و به کاسبی حقوق بشر مشغول هستند نیز از این موضوع ثروت های زیادی به جیب زده اند. کانادا یکی از مراکز مهم پرورش نهادهای حقوق بشری متصل به صهیونیسم و ساپورت کننده مالی کسانی است که خود را فعال حقوق بشر می خوانند. بیشتر آتش ها هم از این کشور علیه ایران بلند می شود و اگر تمامی فعالیت های مرتبط جهانی علیه ایران را بنگریم در محدوده «سعودی، موساد، سیا» جریان دارد که می توان حدس زد چطور همه ساله صدها میلیون دلار را برای این کاسبی جهانی علیه ایران هزینه می کنند. از همان سال که جایزه حقوق بشر را به شیرین عبادی دادند تا به امروز که صدها کارمند برای اینکار دست و پا کرده اند، کمتر زمانی است که صدها بهانه برای ایران نتراشند و البته همین نهادها هرگز علیه کشتار کودکان و زنان یمن، عراق، افغانستان و یا غزه اعتراضی نداشته اند. گویا حقوق بشر آنها فقط در ایران زیست می کند.
آنها هیچگاه از هزاران مادری که عزیزان خود را در ترورهای کور مریم و مسعود رجوی از دست دادند سخن نگفته اند و حتی یک مورد مشاهده نشده که نگران خانواده جوانانی باشند که توسط اشرار و تروریست های وابسته در مرزها به شهادت رسیده اند. لذا در عین روشنگری و افشای این جنایت های مستمر، باید در نظر داشت که نمایش های آنان پشیزی ارزش و پشتوانه ندارد. آنها بیش از یکسال است حتی از کشته شدگان هواپیمای اوکراینی به کسب و کار و تجارت مشغول هستند ولی حتی یکبار یادی از هواپیمای ایرانی که توسط آمریکا هدف قرار داده شد نکرده اند، چون نگرانی آنها بابت حقوق «بشر» نیست، نگران امور زندگی خود و بالابردن حساب های بانکی هستند. به همین دلیل است که مردم ایران نیز اکثراً آنها را شناخته اند و دیگر برایشان تره هم خرد نمی کنند.
البته در این میان نام مریم رجوی بیش از دیگران رسوا و نفرت برانگیز است، چون صراحتاً در خدمت دشمنان ایران قرار داشته و رسماً هزاران ایرانی را در کوچه و خیابان و محراب ترور کرده اند!
حامد صرافپور