وحشت فرقه رجوی از مذاکرات ایران و عربستان سعودی

ابتدا نگاهی به واژه “نقطه مرگ بالا” بیندازیم تا شباهت وضعیت موجود را بهتر متوجه شویم. بویژه آثار آن بر روی فرقه رجوی.
در علم مکانیک دورترین نقطه مکانی پیستون نسبت به میل لنگ را نقطه مرگ بالا میگویند. میل لنگ به عنوان یک عامل محرک شناخته می شود. حالا هر چه از این عامل محرک فاصله گرفته شود دیگر نیرو و قدرتی وجود نخواهد داشت که بتواند مسائل یک موتور را حل نماید. حال به اصل موضوع برگردیم.

در حالیکه شاهد هستیم در هفته های اخیر بدلیل تغییر سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا بعد از سر کار آمدن رئیس جمهور جدید “جو بایدن” و بعد از شکست سیاست فشار حداکثری “دونالد ترامپ” و رفتنش از کاخ سفید، اوضاع تنش های جهانی بویژه در منطقه خاورمیانه رو به کاهش است و روز به روز شاهد خبرهایی هستیم که خیلی وقت بود منتظرش بودیم از جمله خبر مذاکرات بین ایران و عربستان سعودی.

مذاکرات ایران و 4+1 در وین از سویی و مذاکرات بین ایران و عربستان سعودی از سویی دیگر حداقل از منظر مجاهدین خلق بسیار حائز اهمیت سیاسی و استراتژیک می باشد، بدین خاطر که تنش بین این کشورها که سالهای زیادی است بخاطر منافع حامیان مجاهدین خلق یعنی اسرائیل و جنگ طلبان آمریکایی و منطقه ای رودرروی یکدیگر قرار داده شده اند سمت و سوی کاهش به خود گرفته است.

اکنون صحنه تغییر کرده و ظاهرا همه چیز بسوی حل تضادها پیش میرود و این خوشایند فرقه تروریستی رجوی و حامیانش نیست. از هر دو کشور ایران و عربستان سعودی تیم های مذاکره کننده ای وارد میدان شده و در حال گفتگوهای سازنده ای می باشند. مواضع هر دو کشور بویژه عربستان سعودی که تغییر چشم گیری داشته است بسیار مثبت ارزیابی شده و عربستان برخلاف گذشته بسیار مشتاق ادامه مذاکرات با ایران می باشد.

اطلاع دارم که این خبرهای مهم، تنش بالایی را در داخل تشکیلات رجوی بوجود آورده است زیرا یکی از مهمترین منابع مالی و تبلیغاتی این فرقه در حال از دست رفتن است. فرقه رجوی تردید ندارد که یکی از موضوعات مورد بحث و گفتگوی ایران و عربستان سعودی ایجاد محدودیت برای اپوزسیون ایران می باشد. در این بین سازمان مجاهدین خلق خیلی خوب حس میکند که در مدت زمان خیلی کمی از اصلی ترین حامی منطقه ای خود جدا شده و دیگر پشتیبانی نخواهد گردید.

با توجه به تعریفی که در ابتدای بحث داشتیم، باید اسم اینرا “نقطه مرگ بالا” گذاشت.

سوال مهم اینجاست که آیا فرقه رجوی فقط حمایت مالی و تبلیغی را از دست خواهد داد؟

جواب یقینا منفی میباشد، زیرا هر چند حمایت مالی و تبلیغی از اهمیت بسیار مهمی برخوردار است ولی حمایت سیاسی عامل بسیار مهمی است که باید در نظر داشت، زیرا همین حمایت سیاسی است که حمایت مالی و تبلیغی را بدنبال دارد. بنابراین با از دست دادن این حمایت سیاسی تضادهای عمیقی به داخل تشکیلات فرقه رجوی سرازیر شده و ضربه هولناکی بر پیکره فرتوت و ناتوان تشکیلات سازمان مجاهدین خلق در آلبانی وارد خواهد آورد .

تردیدی نیست که فرقه رجوی، که بعد از صدام حسین و جنگ ایران و عراق سرنوشت خود را به آل سعود و تضادش با ایران گره زده است رعشه مرگ را بخوبی حس میکند .

برخی تحلیل گران این اعتقاد را دارند که قطع حمایت از فرقه رجوی در منطقه، تمامی رد پاهای موجود آنان را پاک خواهد کرد و امکان دخالت و حرکت های خرابکارانه را از آنان سلب خواهد نمود. رجوی و باند تبهکارش دیگر نخواهند توانست با سران شیوخ منطقه ارتباط برقرار نموده و حمایت مالی و تبلیغی کسب نمایند .

تردید نباید کرد که هم اینک رجوی با سران تبهکار خودش در حال چک و چانه و رایزنی هستند تا بلکه بتوانند میز مذاکرات را بهم بریزند، قطعا تخریب این مذاکرات و گل آلود نمودن صحنه موجود، در الویت کارهای فرقه رجوی قرار دارد کمااینکه رجوی با سیاست جرقه و جنگ تلاش می کرد بین ایران و عراق صلح برقرار نشود. فرقه رجوی تمام ظرفیت خود را بکار خواهد گرفت تا مذاکرات طرفین را به بن بست بکشاند و خود را همچنان برای اربابان مفید نشان دهد چرا که در غیر اینصورت بلااستفاده خواهد ماند و از بین خواهد رفت.

بخشعلی علیزاده