هرچند فعالیتهای مجاهدین در حوزه شبکههای اجتماعی و فضای مجازی برای جمعآوری اخبار، تخلیه اطلاعات، جریان سازی و کمک به تشدید اعتراضات احتمالی در ایران از عراق و پادگان اشرف آغاز شد، اما بسیار محدود و کم تأثیر بود. فرقه رجوی بعد از ورود به آلبانی و خروج از حریم مرزی و استراتژیک جمهوری اسلامی و با توجه به از دست دادن توان و استعدادهای نظامی و تسلیحاتی، به فکر تمرکز بیشتر برای فعالیت در حوزه شبکههای اجتماعی افتاد.
یگان سایبری مجاهدین در آلبانی از اعضایی تشکیل شده بود که برای فعالیت در فضای مجازی آموزشهای محدود و تخصصی دیده بودند و هر یک با یک رایانه وظیفه داشتند تا مأموریتهای تعیینشده توسط سرکردگان را در فضای مجازی پیش ببرند.
این مأموریتها از شبهه افکنی و سیاه نمایی علیه نظام جمهوری اسلامی، شایعهسازی و پمپاژ اخبار منفی و ناامید سازی جامعه تا تبلیغات مستقیم و غیرمستقیم برای مجاهدین و تلاش برای عضوگیری و جلب همکاری جوانان و نوجوانان از درون ایران را شامل میشد.
اما این اقدام برای مجاهدین یک آسیب بزرگ داشت و آن آسیب نیز دسترسی آزاد اعضا به فضای مجازی و شبکههای اجتماعی و به طورکلی اطلاعات دنیای آزاد بود. اعضای محبوس در فرقه رجوی حالا بعد از چند دهه قرار بود با دنیای آزاد اطلاعات سروکار داشته باشند که این تبعات سنگینی را برای سازمان در پی داشت. زیرا این افراد خیلی زود متوجه می شدند که در فضای ایزوله و فرقهای تشکیلات رجوی از واقعیتهای دنیا وزندگی دورافتادهاند و صرفاً طوری فکر میکردهاند که سرکردگان می خواستند.
برای رفع این آسیب بزرگ اقداماتی همچون طبقهبندی اطلاعات و اقدامات، کنترل و نظارت و درنهایت تشدید مناسبات فرقهای در دستور کار قرار گرفت. اهم تلاشهای سرکردگان فرقه رجوی برای جلوگیری از مسئلهداری نیروها را که با شدیدترین شکل ممکن اجرا می شده است را می توان به محورهای زیر تقسیم بندی کرد.
دستهبندی نیروهای مسئلهدار و وابسته به سازمان
در مرحله اول ابتدا اعضا بسته به میزان وابستگی و وفاداری به تشکیلات یا مسئلهداریشان دستهبندی شدند. بهاینترتیب که مثلاً عضوی که یکبار درخواست جدایی داده بود با عضوی که برای فرار تلاش کرده بود فرق داشت. همچنین اعضایی نیز که به دلیل اقداماتشان مثل شرکت در عملیاتهای تروریستی بیرون از فرقه رجوی هیچ جایی نداشتند نیز در دسته اعضای «امن» قرار گرفتند.
بدین ترتیب مأموریتهای ارائهشده و شرح وظایف تعریفشده برای هر یک از اعضا متفاوت بود. بهعنوانمثال یک نفر موظف بود تا محتواهایی را برای انتشار در شبکههای اجتماعی تولید کند، اما هیچگاه نمیتوانست خودش به اینترنت دسترسی داشته باشد، نفر دیگر مأموریت انتشار این محتواها از درگاههای مشخص و تعیینشده را داشت و نفراتی بودند که امکان رصد و گشت زنی در فضای مجازی را داشتند تا برآوردهای خود را برای تولید محتوای مناسب، یافتن سوژهها از درون ایران و … ارائه دهند.
آزمایشهای پیوسته اعضا
اعضای سازمان که در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی در حال فعالیت قرار داشتند، هر از چند گاهی توسط اکانت های فیک که ظاهراً از طرف ایران هستند مورد آزمایش قرار میگیرند تا معلوم شود چه میزان به فرقه پایبند هستند یا چه میزان ظرفیت برای مسئلهداری و فرار از تشکیلات مجاهدین رادارند.
اکانت های فیک آزمایشکننده از درون خود آلبانی و توسط ردههای بالاتر طراحی و فعالیت میکردند و بهصورت ظاهراً اتفاقی، اما کاملاً طراحیشده هر از چند گاهی در سر راه اعضای یگان سایبری در فضای مجازی قرار میگیرند و با وعدههای همچون امکان فرار از تشکیلات و مسائلی ازایندست سعی دارند تا میزان وابستگی هر فرد به فرقه رجوی را مورد آزمایش قرار دهند و در صورت تشخیص افراد مسئله دار به سرعت دسترسیهای آنها به اینترنت را محدود یا به طورکلی مسدود نمایند و در عوض با مناسبات درون فرقهای سعی کنند تا فرد را دوباره به رجوی و تشکیلاتش متعهد سازند.
تشدید مناسبات درون فرقهای
عملیات جاری، غسل هفتگی، جلسات مغزشویی و همه این اقدامات که در درون فرقهها مرسوم است، برای اعضای درون فرقه رجوی و خصوصاً کسانی که در یگان سایبری مشغول به فعالیت شدند شدت بسیار یافته است. اعضا مجبورند روزانه در این جلسات حاضر شوند تا از مسئلهداری و زاویهداری آنها با تشکیلات جلوگیری شود.
در همین رابطه جدی ترین و مهم ترین شبهات در خصوص فرقه رجوی احصا شده و در جلسات مربوط به مناسبات درون فرقه بارها و بارها از زوایای مختلف برای اعضا توجیه میگردد. ترور ۱۲ هزار هموطن ایرانی، ترور کودکان بیگناه، همکاری با صدام در جنگ و جاسوسی برای دشمن ملت ایران، ازدواج مریم مسعود و طلاقهای اجباری در درون فرقه، قتل اعضای ناراضی و… ازجمله شبهات جدی در ذهن اعضای این فرقه است که در جلسات روزانه و هفتگی بر روی آنها تأکید میشود. توجیهات غیرواقعی همراه با اطلاعات و آمار دروغ در این رابطه برای توجیهات سازمان نسبت به جنایتهایش تهیه شده است که در این جلسات به خورد اعضا داده میشود.
ترساندن اعضا در مورد سرنوشتشان بعد از جدایی از فرقه رجوی نیز مسئلهای است که در آلبانی به شدت بر روی آن کار میشود. این مورد برای اعضای یگان سایبری با شدت بیشتر اجراشده زیرا برخی از این افراد در فضای مجازی اعضای جداشده یا همان همکاران سابق خود را میبینند که بهراحتی در حال زندگی در ایران یا اروپا هستند و برخی از آنها برای نجات دیگر اعضای فرقه رجوی تلاش میکنند.
کنترل اعضا در فضای مجازی
هرچند در ظاهر اعضای یگان سایبری به فضای اینترنت دسترسی دارند، اما از یکسو چارچوب مشخص و محدود برای فعالیت هر فرد بهعلاوه نظارتهای پیوسته باعث میشود که کمترین احتمال را برای دسترسی به محتوای آزاد و مسئله داری نسبت به تشکیلات داشته باشند.
بهعنوانمثال یک کاربر فقط وظیفه دارد مطالبی شبهه افکن در حوزه سیاسی یا اقتصادی را در گروهها و کانالهای پوششی مجاهدین بارگذاری نماید. این فرد غیرازاین اقدام دیگر مجاز به هیچ فعالیتی نبوده و نیست. زمانبندی حضور وی در فضای مجازی نیز متناسب با مأموریتش خواهد بود تا فرصتی برای مطالعه دیگر محتواهای موجود در فضای آزاد وب را نداشته باشد.
مانیتورینگ صفحه رایانه همه اعضا نیز مسئلهای است که به آنها اجازه نمیدهد تا فعالیت یا مطالعهای خارج از شرح وظائف خود داشته باشند و درمجموع این کنترلهای سخت در حال تلاش برای جلوگیری از مسئلهداری اعضا بکار گرفته میشود.
با اینحال آنچه در چند سال حضور مجاهدین در آلبانی مشاهده شده است، تقاضاهایی فزاینده برای خروج از این فرقه تروریستی است. اعضای مجاهدین علیرغم همه این کنترلها، آنچنان تحتفشار هستند که همه تهدیدات ساختگی و ذهنی را به جان میخرند و گاهی اقدام به فرار از این فرقه مافیایی میکنند.