هرگز نشده است که رهبران فرقه ی وطن فروش رجوی، به درک و فهم درستی از مفاهیم ” وطن” و ” وظیفه ” برسند.
مسعود و همسر دست چندمش مریم، وطن را متاعی می پندارند که قابلیت خرید و فروش و دست به دست شدن دارد! با اینکه این فرقه همیشه در ایران در اقلیت مغلوب بوده، اما به پندارهای غلط خود همیشه پربهاء داده اند. رهبر این فرقه که به دلیل جنایات بیشمارش از انظار عمومی فراری است، عمیقا معتقد است که چمن همسایه سبزتر از چمن خانه است! رفاه را در زیر چکمه یا کوله پشتی سربازان بیگانه می جوید! او متوهمانه ، بیگانگان از هر جنس را، اعم از آمریکائی، اسرائیلی، انگلیسی، عربستانی و … را از ایرانی بهتر می داند، او همیشه از بیماری عقده ی حقارت رنج برده و چون از هویت و فرهنگی ملی تهی است، بدین روی مشکلات و ناهنجاری های روز جامعه را پای فرهنگ ملی و کشور گذاشته و با بهتر پنداشتن و الگو خواندن فرهنگ بیگانه ، سرانجام کشور خود را به حراج گذاشته و مواجب بگیر این و آن شده است، او همیشه ایران فروشی کرده و مزدوری بیگانه را می کند، این موضوع را علنا در هویت سخنرانان مراسم آنها می شود فهمید! امروز دیگر بر همگان روشن است که شغل اصلی آقای مسعود رجوی ، وطن فروشی است!
اما مفهوم ” وظیفه” ، مسعود رجوی بارها گفته و تاکید کرده است که بر اساس وظیفه ی ملی و میهنی دست به اسلحه برده است و این احساس تکلیف انقلابی! او را واداشته است که این جنبش را بنا نهاده و رهبری آنرا بعهده بگیرد!
اعمالی که شان انسان را کاسته و مقام و منزلت انسانی را پایمال کند، بی شک جنایت علیه بشریت است و نه انجام وظیفه ی انقلابی!
مسعود رجوی و البته مریم، با ددمنشی خاص خودشان و چشم پوشی عمدی ، قصد نابودی نسلی را کرده اند که نشانه های آن بوضوح در مناسبات درون سازمانی آنان به چشم می خورد! تجرد اجباری( که نوعی نسل کشی است)، عملیات جاری و نشست های دیگ و انتقادی( که سمبل تفتیش عقاید و سرکوب درون فرقه ای است )، زندانی و شکنجه کردن اعضاء، ممنوع الملاقات بودن اعضای سازمان و در حصار نگه داشتن آنان برای سالیان متمادی، هتک حرمت و هتک ناموس اعضاء( رقص رهایی و معراج جمعی) تحت پوشش انقلاب ایدئولوژیک، ارتکاب به کشتار، عقیم سازی اجباری و خارج کردن رحم زنان، تجاوز جنسی به زنان توسط مسعود رجوی (فحشاء اجباری و بردگی جنسی )، نابودی گروهی از انسان ها، به بندگی گرفتن، بیگاری کشیدن و دیگر اعمال غیر انسانی ، از جمله ی صدمات و لطمات غیرقابل جبران و جدی بر جسم، ذهن یا سلامتی افراد است . همه ی این اعمال غیر بشری، خلاف هرگونه زندگی متمدنانه است، همه ی این اعمال مشمول قانون جنایت علیه بشریت شمرده می شود!
برخی فرماندهان زن سازمان بعد از آزادی از فرقه رجوی گفته اند:
“رجوی بعد از اینکه گردبندهای حامل عکس خود را بر گردن زنان می انداخت ، به آنان تجاوز جنسی کرده و رحم برخی را باعمل جراحی بیرون می آورد”!
مریم رجوی، در هر مناسبتی یا غیر مناسبتی، همواره به صحنه آمده است، این بار تحت پوشش حمایت از تجمعات و اعتراضات بازنشستگان و معلمان به صحنه آمده و گفته است:
” … حمایت از معترضان یک وظیفه ی ملی و میهنی است…”
آنچه مسلم است ، مسعود رجوی و مریم رجوی ، هرگز تعبیر درستی از ” وظیفه ” و ” وطن ” ، نداشته اند، علت اصلی غیبت امروز مسعود رجوی چیست؟ آیا جز ارتکاب اعمال بیشمار و جنایات گسترده علیه اعضای سازمان است؟ مدتها بود که از او خبری نبود، اما در اواخر سال قبل ، درست زمانی که تعدادی از جداشدگان بعنوان ” شاکیان خصوصی” در دادگاه حاضر شده و علیه مسعود رجوی و … اعلام جرم کردند، مسعود رجوی خائن و وطن فروش، ناشیانه و عجولانه ظاهر شد، فایل صوتی داد و همه را تهدید به ترور و مرگ کرد!
مسعود، وظیفه را در تهدید ، ایجاد رعب و وحشت و ترور و کشتار می داند!
امروز ما در سازمان مجاهدین، با یک ساختار روانی مواجه هستیم که نیاز به درمان دارد، همه ی اعضاء وسایلی هستند برای پیشرفت به سمت اهداف رجوی ها.
در سازمان به یمن سیاست های غلط رجوی، همه تبدیل به جاسوسانی شدند که مدام علیه همدیگر گزارش می نویسند! البته که در دستگاه رجوی این طرز تفکر وجود دارد که کنترل جماعتی که با هم اختلاف دارند، راحت تر است و سیاست تفرقه بیانداز و حکومت کن ، همیشه پرکاربرد بوده است!
خطاب به اعضای سازمان :
برگشتن از راهی که اشتباه رفته اید، اگر چه سالها طول کشیده باشد، از ادامه دادن همان مسیر اشتباه ، بهتر است ، نگران عمر از دست داده نیز نباشید . . .
فرید