تا درخواستی از سوی عضو خانواده ای از اسرای رجوی دایر بر درخواست ملاقات با عزیزان به زنجیر کشیده شان در تشکیلات رجوی و یا حتی تقاضای برقراری یک تماس تلفنی ساده مطرح میشود ، رسانه های رجوی دچار سراسیمگی شده و برای لوث کردن این درخواست های کاملا طبیعی و حداقلی ، دست به تحریف و دروغ گویی درباره ی اصل مسئله میزنند .
براستی چه راز و رمزی دراین عرصه نهفته است که سبب واکنش سریع و بیقواره ی رجوی ها میشود؟
جز آنکه میداند که با این گروگان های خود چه کرده و ممکن است درملاقات ها روشن شود و آنگاه نه نشانی از تاک بماند و نه تاکستان!
دراین مورد نوشته ای را که در رسانه های رجوی منتشر شده، باهم میخوانیم و البته جواب درخور این کتمان حقیقت ها را بصورت کوتاه میدهیم :
” دستگاه کشتار و ترور آخوندها موسوم به وزارت اطلاعات، در حضیض استیصال خود در بحران سرنگونی، هدف مبرم خود را نابودسازی مجاهدین بعنوان تنها نیروی تهدید کننده ولایت فقیه قرار داده و طی سالیان و بطور مشخص در سالهای اخیر که ارتش آزادیبخش در قرارگاه سرنگونی یعنی اشرف۳ مستقر گردیده، دست به انجام زنجیرهای از اقدامات در این زمینه زده است. این اقدامات اساسا شامل نامهنگاری، ارسال پیام و کلیپ به اسم خانوادههای مجاهدین در سایتهای زنجیرهای وزارت است که هدف همه آنها شایعه پراکنی، انتشار اخبار کذب و دروغ، جنگ روانی و تبلیغاتی علیه تشکیلات مجاهدین است”.
اگر مشکلات کشور با برچیدن تشکیلات رجوی حل میشد چه باک!
اما بطوری که بارها مذکور افتاده ، مجاهدین خلق استحاله یافته و سرنوشت آن بیشتر ازهمه برای خانواده های ذیربط مهم است و دولت ومردم ایران اهمیتی بدان نمیدهند.
و آیا نامه ها و شکایت هایمان و درد دلی که در فضای مجازی با فرزندان خود میکنیم ، اینقدر مهم است که شما این کار را جنگ روانی بحساب میآورید؟
نشر نامه های بازتاب دهنده ی درد دل ما چرا باید شما را اینقدر عصبانی و بیچاره کند و آیا واکنش شما نشان نمیدهد که کارهایی درحق فرزندان وخویشان ما کرده اید که اطلاع ما ازآنها را ، بمنزله ی ضربه ی بزرگی برتشکیلات رجوی ارزیابی میکنید؟
آیا میترسید که این فامیلان اسیر ما با دیدن ما احساس وجود پشتیبان برای خود کرده و به امرو نهی های بی پایان مریم ومسعود، به راحتی گذشته تن نداده و اقتدار شیطانی آنها را برهم ریزد؟
بازهم :
“رژیم در حالی مدعی عواطف خانوادگی برای اعضای مجاهدین میشود، که بسیاری از اعضای خانواده و وابستگان مجاهدان و هواداران مقاومت در داخل ایران، تحت فشارهای مضاعف قرار دارند. جنگ روانی و شیطان سازی وزارت اطلاعات با انواع مزاحمتها، اذیت و آزارها و تهدید و تطمیع برای مجبور کردن خانوادهها برای همکاری با رژیم، دورکردن آنها از مقاومت و وادار کردن آنها به موضعگیریهای مطلوب و مورد نظر رژیم علیه مجاهدین صورت میگیرد “.
رژیم چه ادعا بکند یا نکند، عواطف خانوادگی بدون لحاظ اراده ی مخالف شما ، وجود دارد و خانواده ها میدانند که فرزندان آنها نه مجاهد، بلکه اسیران ستم دیده ای بیش نیستند.
ضمنا هیچ ارگان دولتی و حکومتی ما را مجبور نمیکند که فرزندان اسیر خود را دوست داشته باشیم و یا ازآنها بعنوان ادوات رجوی متنفر باشیم.
فرزندان ما دراین کنش و واکنش ها قربانیانی بیش نیستند و محتاج همه نوع کمک عاطفی میباشند.
دوباره :
” واضح است که ولی فقیه ارتجاع، در دوران سراشیبی تمام تلاش خود را بر روی ضربه به تشکیلات مجاهدین متمرکز کرده است تا نیروی اصلی سازمانیافتهای که از ظرفیت و توان سرنگون کردن دشمن برخوردار است را از دور خارج کند. همانطور که عوامل و مهرههای ریز و درشت رژیم بارها اعتراف کردهاند، اکنون بیش از هر زمان دیگر، مجاهدین با اقبال اجتماعی و جذب نیروی جوان و شورشی مواجه هستند و تلاش این مزدوران در خدمت ولی فقیه ارتجاع، در یک کر هماهنگ هدایت میشود “.
شما آنقدر زبون و ضعیف هستید که قادر به تاثیر گذاری براین امور نیستید و حتی اگر زمانی بخواهید پشتیبان جمهوری اسلامی ایران باشید ، قادر به حل هیچ مسئله ای بنفع آن نخواهید بود. واقعیت این است که گروه کوچک و فرقه گون شما در مقابل جمهوری اسلامی عددی به حساب نمی آید که در صدد ضربه زدن به آن باشند.
بیخود و بی جهت خودتان را نخود هرآش نکنید و مطمئن باشید که جوانان فعلی ساده نیستند که شما بتوانید آنها را جذب کنید.
راهی که به برون رفت شما از بحران داخل تشکیلاتی تان میتواند کمک بکند ، رفع حصر از اعضای خود و رفع تحریم خانواده ها از ملاقت حضوری و تماس تلفنی با این بخت برگشتگان است.
خوشبختانه با آغاز تزریق واکسن به مردم در سراسر جهان ، ما را قادر به تحرک بیشتری خواهد کرد و آنگاه است که خواهید دید باچه موج قدرتمندی شکایت های خود را مطرح و دمار از روزگار رجوی در خواهیم آورد.
گروهی از خانواده های ذینفع تبریزی