چهل سال از آغاز عملیات مسلحانه گروه تروریستی مجاهدین (سازمان مجاهدین خلق) در خرداد 1360 علیه انقلاب مردم ایران میگذرد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، مجاهدین که با رهبری مسعود رجوی، خیال تصاحب گلوگاههای قدرت سیاسی را در سر میپروراندند، با حقیقتی به نام حرکت منسجم مردمی در جهت تثبیت و تایید نظام جمهوری اسلامی روبهرو شدند و در عمل برای مرکزیت سازمان و کلیه فعالان سیاسی اثبات شد که روند انقلاب بهگونهای سامانیافته است که مجالی برای قدرتطلبی گروههای مختلف خواهان قدرت (از مجاهدین گرفته تا دیگر گروههای چپ) باقی نخواهد گذارد.
ازاینرو پس از شکست آنها در فرآیند مردمی تعیین حاکمیت (همهپرسی جمهوری اسلامی، انتخابات نخستین دوره ریاستجمهوری، انتخابات نخستین دوره مجلس شورای اسلامی، انتخابات خبرگان قانون اساسی و همهپرسی قانون اساسی جمهوری اسلامی) بهتدریج زمینههای ورود سازمان به فاز مسلحانه پدیدار شد؛ به بیان دیگر از همان مقطعی که مجاهدین احساس کردند فاقد پشتوانه مردمی و به تبع آن قانونی برای کسب قدرت از مجاری منطقی و قانونی آن (انتخابات) هستند، به ایجاد زمینه برای تصاحب مسلحانه قدرت پرداختند و تلاش کردند بدینوسیله انتقام خود را از مردم ایران بگیرند.
انتخابات در نگاه مجاهدین
کسانی که مجاهدین را بهخوبی میشناسند، میدانند که رویکرد این گروه بهطور کامل با استبداد و استبدادگری عجین بوده و دیکتاتورپرستی و همراهی و یاری رساندن به دیکتاتورها جزئی جداییناپذیر از اصول عقیدتی این گروه است. همچنین آنها در همه مقاطع نشان دادهاند که با دموکراسی بیگانه بوده و هیچگاه قائل به حق تعیین سرنوشت برای مردم نیستند. بر همین اساس انتخابات و برگزاری آن در دیدگاه مجاهدین به هیچعنوان ارزش واقعی ندارد و اگر آنها به ادعای خود خواستار برگزاری انتخاباتی آزاد و مردمسالار در ایران هستند به این معنا نیست که از مردمسالاری دفاع میکنند، بلکه این یک تاکتیک و شعار عوامفریبانه برای در دست گرفتن قدرت و حاکمیت در ایران است؛ چراکه با بررسی وضعیت فعلی مجاهدین و مناسبات داخلی آنان از دوران گذشته تاکنون هیچ ردپایی از دموکراسیخواهی و تمکین خواست اکثریت دیده نمیشود و همیشه یک نفر برای همه تصمیم میگیرد.
شگردهای مجاهدین برای کاهش مشارکت در انتخابات
مجاهدین در تمام دورههایی که انتخابات در ایران برگزار شده است با طراحی و اجرای شگردهای عملیاتی و روانی و طرح قصهپردازیهای تکراری، تلاش داشتهاند آرزوهای شکستخورده خود را از مردم ایران بخواهند، لذا ابتدا با اقدامات خشنی مانند ترور رأیدهندگان، خمپارهزنی و بمبگذاری و حمله مسلحانه به شعب اخذ رأی و صندوقهای سیار، حمله مسلحانه به ستادهای تبلیغاتی کاندیداهای انتخابات، ترور کاندیداهای انقلابی یا افرادی که در انتخابات به پیروزی رسیده لیکن هنوز بر مسند خدمت تکیه نزدهاند، تهدید برای تحتالشعاع قراردادن حضور مردم در پای صندوقهای رأی و اکنون نیز با اقدامات روانی و نرم مانند تحریم انتخابات، تبلیغات وسیع سیاسی-اجتماعی علیه انتخابات، شایعه پراکنی و القای تفرقه و چنددستگی بین کاندیداها، مانور روی احراز صلاحیتها، تمرکز بر شعار انتصابات به جای انتخابات و القای نمایشی بودن انتخابات، تخریب نامزدها، ایجاد اقدامات ایذایی و استفاده از هستههای تروریستی و ناامنی در کشور مانند کانونهای شورشی، تشکیک و شبههافکنی در صحت و سلامت انتخابات و نتایج آرا، دعوت به کاهش مشارکت، فعالیت در فضای مجازی و القای یأس و ناامیدی، تجمع مقابل سفارتهای ایران در خارج از کشور و ادعای تقلب تلاش کردهاند در انتخابات اخلال ایجاد کنند.
خمپارهزنی و ترور گسترده مردم در ایام انتخابات
مجاهدین برای ایجاد رعب و وحشتافکنی با هدف کاهش مشارکت مردم در انتخابات دست به ترور و اقداماتی از این دست میزدند، ازجمله به انتخابات سومین دوره ریاستجمهوری میتوان اشاره کرد که از آن بهعنوان خون بارترین انتخابات در تاریخ جمهوری اسلامی ایران نام برده میشود. در زمان برگزاری این انتخابات بیش از 36 اقدام تروریستی در کشور صورت پذیرفت که منجر به شهادت دستکم 30نفر و مجروحیت بیش از 50 نفر شد که با وجود این وقایع خشن و تروریستی، ۱۶ میلیون و ۸۴۷ هزار و ۷۱۷ نفر در این انتخابات شرکت کردند.
همچنین مهدی ابریشمچی از سران مجاهدین در دیدار با یکی از مقامات حزب بعث به بمبگذاری در انتخابات اعتراف میکند و چنین گزارش میدهد و میگوید: «ما دیروز 211 بمب در سراسر ایران منفجر کردیم و شدت این جریانات خیلی زیاد بود و بهخصوص در تهران که در نماز جمعه به آن اشاره شد و دیروز بچههایمان با یک خمپاره 80 میلیمتری از آبادان پایگاه پاسداران را زدند و یکی از زاغههای مهمات را در آبادان منفجر کردند.» سپس خوشخدمتی خود به صدام و حزب بعث را اینگونه تکمیل میکند و میگوید: «ما بمب را بین 60 تا 70 مورد گفته بودیم، ولی 211 بمب را منفجر کردیم. آتش زدن مراکز رژیم را 35 مورد گفته بودیم، درصورتیکه 58 عملیات انجام دادیم.»
تحریم انتخابات
سناریوی تحریم انتخابات، همواره یکی از راهبردهای مجاهدین برای مقابله با امنیت ملی کشورمان بوده است. تروریستها که میدانند امنیت ملی در سایه حضور مردم و مشارکت آنها در عرصههای مختلف سیاسی تضمین میشود، میخواهند از طریق فراخوانهای رسانهای، مردم را به شرکت نکردن در انتخابات ترغیب کرده و با این روش، مانع از ثبت یک رویداد بزرگ سیاسی در تاریخ معاصر کشورمان شوند، لذا در تمام این دورهها مجاهدین از تمام توان خود بهره بردند تا مردم را نسبت به انتخابات بدبین کنند و مشارکت را به حداقل برسانند که این هدف آنها با حضور گسترده مردم در هر دوره از انتخابات به شکست انجامید.
مجاهدین در دورههای انتخابات در گذشته نیز سرمایهگذاری بسیار زیادی برای القای روحیه یأس و ناامیدی در مردم کردند تا به تبع آن باعث عدم شرکت مردم در انتخابات شوند و بهزعم خود، مشکلات اقتصادی، سیاسی و فرهنگی را عواملی میدانستند که مردم باید انتخابات را تحریم کنند. آنها برای بیشتر دیده شدن از تلاش برای آشوبآفرینی در فضای مجازی گرفته تا تجمع مقابل سفارتهای ایران در خارج از کشور دریغ نکردند و همه این اقدامات درحالی بود که بسیاری از رسانههای خارجی از حضور گسترده مردم ایران در انتخابات خبر میدادند.
در پایان با وجود این اقدامات مجاهدین و فرافکنیها بارها انتخابات در کشور عزیزمان برگزار شده است و مردم به پای صندوقها رفته و رأی دادهاند و شاهد پیروزی نامزدهای موردنظر خود نیز بودهاند. برخی نامزدها شکست خوردهاند و برخی دیگر طعم پیروزی را چشیدهاند اما هیچکدام از مدار عقلانیت خارج نشدهاند.
رهبر انقلاب نیز در بیاناتی در اولین سالگرد آغاز بهکار مجلس یازدهم در 6خرداد1400 و درباره این دوره از انتخابات فرمودند: «بنده جدا امیدوارم که با همت ملت ایران این انتخابات برخلاف خواسته دشمن مایه آبروی ایران بشود. دشمنان ما از همه امکانات استفاده میکنند؛ هم دشمنان، هم کسانی که در داخل دانسته یا نادانسته دنبال حرف آنها را میگیرند و تکرار میکنند و تلاش میکنند که این انتخابات را مایه سرشکستگی ملت قرار بدهند. بنده امیدوارم مردم همت کنند و خدای متعال لطف کند و این انتخابات مایه سربلندی کشور، مایه عزت کشور، انشاءالله باشد.»
سلیم صدیقی؛ روزنامه فرهیختگان خرداد