به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، «در پس غبار» روایتی داستانی از درون سازمان مجاهدین خلق است که همزمان با ایام عملیات مرصاد توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر شد.
این نوشتار، گامی است کوچک در جهت شناخت فرقهای موسوم به گروه مجاهدین خلق که از سر تکلیف و با مطالعه مستندات موجود و مصاحبه با رهایی یافتگان از بند اشرف، گردآوریشده و غالب اتفاقات آن برگرفته از داستانهای واقعی رخداده در سازمان و در پادگان اشرف است تا خصوصاً نسل جوانی که جنایات مجاهدین را ندیده و یا از واقعیات آن آگاهی کافی ندارد، متأثر از رسانه و تبلیغاتی کذایی واقع نشده و در دام فریبشان گرفتار نیاید.
این داستان با بیان واقعیاتی مستند، خواننده را با حقایق باورناپذیری آشنا میکند که ضمن تبیین رفتار فرقهگرایانه سازمان، آلام فریبخوردگان دربند فرقه را به تصویر کشیده و چرایی تحمل آنهمه حقارت، تحقیر و تخریب از طرف اعضای فرقه را توجیه خواهد کرد.
در قسمتی از کتاب میخوانیم:
در یکلحظه، تمام دنیا بر سر سارا آوار شد. نفسش گرفت. رنگ صورتش چون مردگان از گور درآمده، پرید. زانوانش سست شد و بیاختیار نشست. وارفته، تکیهبر صندلی داد و بیهیچ کلامی، گوش به سخنان مبهمی که هیچ از آنها نمیفهمید. انگار، سعید میخواست تا به او بفهماند که تو، همان دخترِ زهرهای؛ دختری که هجده سال پیش، به یک زوج هلندی فروختهشده است. آیا به حقیقت او همان دختر است؟ از حیث قیافه که بسیار شبیه به زهره است اما…یاد لحظهای افتاد که عکس زهره را در دست داشت. احساسی عجیب، بندبند وجودش را در برگرفت.
احساس قرابت و نزدیکی؛ حس خوش آرامش؛ چنانکه گویی، عکس مادر خود را در دست دارد و به سینه میچسباند؛ اما … اما این غیرممکن است! او فرزند جیکوب راشل و هلندیزاده اصیلی است که با عشقِ به کشورش هلند، بزرگ شده و هیچ کجای جهان را چون موطن خود نمیداند.
شاید فرزند زهره، دختر دیگری باشد که ازقضا، او نیز چون سارا، ساکن همین شهر است و چه خوب خواهد بود که اگر با سعید همراه شود و او را بیابد؛ ولی… ولی کدام دختر است اینچنین هم قیافه با زهره؟
«در پس غبار» روایتی داستانی از درون گروه مجاهدین خلق در قطع رقعی و ۳۲۸ صفحه و به قلم محسن فامیلزرگریان همزمان با ایام عملیات مرصاد توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر شد.