” مجاهدین به ایران باز خواهند گشت؛ ولی برای سرنگونی ” عنوان مطلبی است که در رسانه های رجوی منتشر شده است.
عمده حرف و حدیث این مقاله نویس رجوی آنست که چرا رسانه های ایران آن قسمت از سخنان مایک پنس وزیر سابق امور خارجه ی آمریکا را که در وصف مریم رجوی گفته، سانسور کرده است!
بلی! کار مجاهدینی که زمانی ترور مستشاران آمریکائی را بالاترین افتخار خود میدانستند، به جایی رسیده است که تعریف و توصیف یک مقام جنایتکار آمریکائی از آنان را چیزی واجب تر از نان شب میدانند و اگر کسی و رسانه ای این توصیفات را بازتاب ندهد، مورد هتاکی قرار گرفته و از اینکه کمکی نکردند تا این حمایت جنایتکاران آمریکائی علنی شده وآنها را مفتخر گرداند، فغانشان بلند میشود!!
درمطلب مورد اشاره چنین آمده است :
” برخلاف تمایل سران حکومت، مواضع مایک پنس با صراحت و شفافیت، تمایل جبهه گسترده ای از مردم آمریکا و طیفهای سیاسی آن را به سرنگونی دیکتاتوری حاکم بر ایران و جایگزینی آن توسط یک آلترناتیو آماده با یک جمهوری دمکراتیک به رهبری خانم مریم رجوی بازگو کرد. این موضعگیری بهمثابهٔ دست رد زدن بر سینهٔ آلترناتیوهای فیک و دستساز رژیم و گزینههای رتوش و اصلاح همین دیکتاتوری یا بر سر کار آمدن بازماندگان دیکتاتوری سلطنتی بود”.
مردم آمریکا؟
دو حزب دموکرات و جمهوریخواه بمثابه حزبی واحد با دو جناح ضد مردمی عمل میکنند و این دو حزب در خوشبینانه ترین وضع، از منافع 10 درصد از مردم آمریکا- و در میان این ده درصد، نیم درصد بالا تر در اولویت است- را نمایندگی میکند و بنابراین هرچه نمایندگان این حزب میکنند یا میگویند، ربطی به 90 درصد ازمردم آمریکا ندارد واگر هم داشته باشد، ازجهات منفی قضیه است!
نمایندگان نیم درصدی های آمریکا که حقوق بقیه ی مردم – تقریبا تمام مردم آمریکا- را پایمال میکنند، مسلما که نمیتوانند دوستان مردم ایران باشند و آلترناتیو مورد حمایت آنها، جبرا و طبعا ضد دموکراتیک است.
ضمنا خوشحالی تان از این بابت که شما گوی سبقت را در دریوزگی به دامن نظام سلطه گر آمریکائی از سلطنت طلبان ربوده اید ، دور از واقعیت است و در کنار اینها جریاناتی مانند ” فرشگرد = ساواکی های جدید ” ، ” شورای گذار ” و “چپ های بریده” حضور دارند که سران آمریکا هنوز نتوانسته نوکری شما را بر نوکری آنها ترجیح دهد.
ضمنا میتوان تخمین زد که اجرت المثل پرداخت شده ی شما برای مایک پنس قابل توجه تر بوده و او جزو جماعتی است که در مقابل دریافت پول حاضر به زدن هر حرف مفت و دست زدن به هر جنایت هم میباشد.
سپس :
” معاون رئیس جمهور پیشین آمریکا بیپرده و بدون ابهام از سازمان مجاهدین خلق ایران نام برد و بر نقش کانونهای شورشی بهعنوان نقطهٔ امید مردم ایران تأکید کرد و آنها را نیروی تغییر نامید. بخشی از سخنان او شایان یادآوری است: یکی از دروغهای بزرگ رژیم این است که باید این وضعیت را پذیرفت؛ اما یک آلترناتیو بهخوبی آماده وجود دارد: سازمان مجاهدین خلق ایران که دارای همه صلاحیتها و برخوردار از حمایت مردم و متعهد به آزادی و حقوقبشر است و توسط یک زن خارقالعاده، مریم رجوی، رهبری میشود که برای جهان الهامبخش است “.
من جواب این پاراگراف را فوقا دادم وتنها این مسئله را اضافه میکنم که این مایک پنس بشما که بزرگترین دشمنی ها را برعلیه دموکراسی درتشکیلات خود کرده و میکنید ، تهمت بزرگی زده است.
ضمنا بزرگترین هنر خانم رجوی ومشخص ترین وجه خارق العاده بودنش ، برهم زدن اساس خانواده های مجاهدین بوده و مهمترین کار اجرائی اش ” سر حرمسرا دار” بودن بشمار می آید و
آیا قرار است که چنین شخص بدنامی سرنوشت مردم ایران را بدست بگیرد؟
آیا مایک پنس با این حرف خود مردم ایران را بشدت تحقیر نکرده و نشان نداده که چه دشمنی کینه توزانه ای با آنها دارد؟
دوباره :
“سخنگوی وزارتخارجهٔ ایران مجاهدین برانداز و اختناقشکن را دعوت به «توبه»! و بازگشت به زیر عبای ولایت کرده است.عجله نکنید. مجاهدین بیتردید به ایران بازخواهند گشت ولی برای براندازی و سرنگونی و آن روز زیاد دور نیست “.
البته میتوانید این توصیه ی سخنگوی نامبرده را قبول نکنید.
دراین صورت منتظر باشید که اگر عمری باقی باشد، درمحاکم قضائی ایران حاضر شده وبا این شرایط به ایران برگردید!
نوید
پس ازعمری مطالعه وتحقیق امروز باخواندن این مقاله ازته دل به حماقت وپررویی ودروغگویی اما بیش از همه چیز به روانی وجنون این گروهک منفور واقف شدم واقعا خیرین بین المللی اگرراست میگویند این مجانین خودشیفته مبتلا به شوونیسم را به دارالمجانین برده قابل درمان که نیستندحداقل انهارا جایی مورد درمان قراردهند تا کمتر عذاب بکشند ونتوانند عده ای ساده لوح رابه اسارت وبردگی بگیرند یک نمونه اش مردم ایرانندکه نفرتشان ازین فرقه زبانزد عام وخاص است ولی اینهادم ازحمایت خودشان ومریم همخوابه صدام وحزب بعث قاتل جوانان رشیدوطن میزنند