زمانی که فرقه رجوی در عراق بود یک تیم که مرجان ملک جزء آنها بود برای عملیات تروریستی به ایران اعزام می کند. مرجان ملک در ایران دستگیر می شود اما سازمان مجاهدین که فکر می کند مرجان ملک کشته شده است، او را به عنوان مجاهد شهید معرفی کرد.
وقتی خبر کشته شدن مرجان ملک رسید مهوش سپهری بصورت نوبه ای در مقرها نشست می گذاشت. نوبت مقر ما شد و در سالن ما را جمع کردند و گفتند خواهر نسرین با شما نشست دارد. طولی نکشید که مهوش سپهری وارد سالن شد و بدون مقدمه شروع کرد به پرخاشگری و در ادامه گفت: دیدید مرجان ملک حماسه آفرید یاد بگیرید و به انقلاب مریم ایمان بیاورید. خودش را فدای خواهر مریم کرد. آن وقت شما نرینه های وحشی در انقلاب مریم لنگ می زنید. خجالت بکشید! بروید کارهای نکرده خودتان را در رابطه با انقلاب بخوانید و هر کس گزارش ننویسد مجاهد نیست.
پس از توهین هایی که به ما کرد، رفت. چند روزی گذشت مجددا به ما گفتند خواهر مهوش با شما نشست دارد! فلان ساعت در سالن غذا خوری حاضر شوید. سر ساعت در سالن حاضر شدیم و از دنیا بی خبر! مهوش سپهری وارد سالن شد و طبق معمول شروع کرد به پرخاشگری و این بار بر علیه مرجان ملک! در ادامه گفت: ما از رژیم رکب خوردیم. مرجان ملک مزدور کشته نشده و در ایران زنده است. مرجان ملک خائن است. من بلند شدم گفتم: ما بایستی چکار کنیم؟! یکبار به خاطر مرجان ملک ما را زیر فشار می گذارید و به ما توهین می کنید. الان آمدید می گویید مرجان ملک خائن است! مهوش سپهری در جواب به من گفت: خفه شو، همین شماها هستید که خائنینی مثل مرجان ملک را در تشکیلات ما خلق می کنید. و من در جواب گفتم: شما که گفتید انقلاب کرده خواهر مریم است. چه ربطی به ما دارد و در نشست بحث مرجان ملک منحرف شد و مرا سوژه نشست کردند و تا توانستند مرا کوبیدند.
و این نتیجه انقلاب من در آوردی مریم بود!
فواد بصری