سلام . خانم ربیعی من فواد بصری هستم. من هم همچون شما سالها اسیر مناسبات فرقه رجوی بودم. محدودیتهای شما را با تمام وجود حس می کنم. اما با قاطعیت به شما می گویم که راه نجات دارید. کافیست ذهن خود را از بند محدودیت هایی که فرقه برایتان ایجاد کرده آزاد کنید. تمام خانواده و به خصوص مادرتان بی نهایت چشم انتظار و دلتنگ هستند. مادرت، خانم مهین حبیبی تا به حال چند ده نامه برای شما ارسال کرده و همگی بی پاسخ. روز و شب به فکر شما و در انتظار شماست.
خانم ربیعی مادر شما به لحاظ جسمی و روحی وضعیت خوبی ندارد. وقتی با من تماس می گیرد می گوید من مریضم. تنها آرزویم این است که تا زمانی که زنده ام صدای دخترم را بشنوم. پروانه چرا با من تماس نمی گیرد؟! مگر من چه بدی به او کردم!
درخواستم از شما این است که تماسی با مادرتان بگیرید. او یک مادر است و به گردن شما حق دارد. شما می توانید خود را از کمپ آلبانی نجات دهید. کشور آلبانی به مانند عراق نیست. تا رهایی یک قدم فاصله دارید.به عنوان کسی که تجربه مشترک اسارت در مناسبات مجاهدین را دارم به شما می گویم که سختی کار تصمیم است. به آغوش مادرتان برگردید. من مطمئنم اگر شما خودتان را از کمپ مجاهدین نجات دهید و خبر آن به مادرتان برسد حال مادرتان خوب می شود. مادر تان غصه شما را می خورد. با آزاد شدن شما او به زندگی بازمیگردد.
منتظر خبر آزادی شما هستیم .
فواد بصری