در پی افشاگریهای اخیر کودک سربازان سابق به عنوان نسل سوم مجاهدین، درباره نقض حقوق بشر به ویژه نقض حقوق کودکان در ساختار فرقه ای این تشکیلات، رسانههای تبلیغاتی رجوی در پی راهی برای مقابله با این افشاگریها اقدام به انتشار اسنادی برای به اصطلاح رسوا کردن این افراد به ویژه شخص امین گل مریمی کردند. اما کودک سربازان سابق در رویکردی هوشمندانه از این اقدام مجاهدین استقبال کردند و خواستار انتشار اسناد بیشتری شدند. چرا که هر سندی که مجاهدین خلق بر علیه کودک سربازان منتشر کنند مهر تاییدی بر حقیقت جذب کودک سربازان توسط عوامل مجاهدین خلق است.
تک تک این افراد در جلسه سوم کلاب هاوس توضیح میدهند که شرایط گرفتن امضا در ساختار سرکوب و ارعاب مجاهدین خلق چگونه است و سندسازیها برای تحت فشار گذاشتن افراد چه در زمان حضورشان در تشکیلات و چه هنگام خروج از تشکیلات به چه شکلی و با چه ترفندهایی انجام میگیرد. کودک سربازان سابق مجاهدین خلق امین گل مریمی، امیر یغمایی، محمدرضا ترابی، آرمان، سامان، محمد محصل و …متفق القول هستند که سازمان مجاهدین خلق سند عضویت آنها در «ارتش آزادی بخش ملی» را نیز منتشر کند چرا که همه این افراد زمان امضای این سند زیر سن قانونی بودند و با ترفندهای گوناگون برای امضای سند عضویت در این ارتش خصوصی صدام متقاعد شدند.
امین گل مریمی که در مقابل اقدام مجاهدین خلق برای انتشار دست نوشتههای شخصی و تعهد نامههایش از آنها به دادگاه آلمان شکایت برده بود، در جلسه سوم کودک سربازان در کلاب هاوس، توضیح داد که شرایط امضا کردن این تعهدنامهها در زمان حضورش در تشکیلات چگونه بود و نامهای که از او منتشر شده است به چه دلیل و با چه هدفی نوشته شده بود.
محمدرضا ترابی این اسناد را بهترین شاهد برای محکوم کردن سران مجاهدین خلق در هر دادگاه عادلی میداند. او در بخشی از صحبتهایش میگوید: «اگر راست میگویید بفرمایید دادگاه! مسعود رجوی همیشه میگفت: در هر جایی که یک ذره عدالت خواهی، یک قطره دمکراسی وجود داشته باشد، آزادی وجود داشته باشد ما پیروزیم، ما در هر دادگاهی پیروزیم.»
ترابی پیش از خروج از کمپ مجاهدین در آلبانی در سال 2017 از سوی جواد خراسان وادار شد که سندی را امضا کند و تعهد بدهد که پس از خروج هرگر خواستار ارتباط با مادرش در کمپ مجاهدین نخواهد شد! مالک مرتضایی از فرماندهان سابق مجاهدین خلق که چهل سال از عمر خود را در این فرقه گذرانده است در تایید صحبت های ترابی میگوید: «من هم شنیده بودم که رجوی میگفت : هر جا یک قطره عدالت باشد ما پیروزیم.»
ترابی که طی چهار سال گذشته هر روز ابعاد جدیدی از ریاکاری تشیکلات رجوی را دریافته است میگوید هر چقدر پیش میرود بیشتر به عمق «شیادی و دروغگویی» سازمان پی میبرد. او در جلسه کلاب هاوس مجاهدین را خطاب قرار میدهد: «من اعلام آمادگی میکنم که سازمان مجاهدین، که میدانم حتما صدای مرا میشنوید، من شخصا حاضرم شما همه دست نوشتهها، تعهدنامهها و سندهای مالی آلبانی… همه را افشا کنید. فقط به شرط اینکه همه را افشا کنید. لطفا آن سند عضوگیری من را که در سن 16 سالگی در پایگاه خودتان در واشنگتن دی سی از من امضا گرفتید و من را به عضویت ارتش آزادی بخش پذیرفتید هم افشا کنید، همه را افشا کنید! دست چین نکنید!»
محمد محصل که فرزند حسن محصل از اعضای رده بالا و بدنام مجاهدین خلق است نیز قربانی خشونتهای فرقه رجوی بوده است. او با لحنی پر شور میگوید: «سازمان هر جایی که یک ذره واقعیت و آزادی بیان توش باشه، هیچ غلطی نمیتونه بکنه.»
امیر یغمایی پیشتر بارها داستان چگونگی خروجش پس از تحمل مرارت های بسیار از کمپ اشرف را بازگو کرده است. این بار نیز از دو روز متوالی نشست پر فشار میگوید که سران فرقه رجوی در حضور مادرش او را مجبور میکردند تعهدنامههایی را امضا کند که او پس از خروج به ایران فرستاده میشود در حالی که او اصلا در ایران به دنیا نیامده بود. او میگوید که پس از نشستهای طولانی پر از فحاشی و پرتاب کردن آب دهان و اشک و آه مادرش او را مجبور کردند که تعهدنامهای امضا کند. آرمان در تایید سخنان او میگوید: «من فقط خواستم تایید کنم که در دو روز نشستی که امیر گفت من هم آنجا بودم. بخش عمده آن را حضور داشتم. کاملا درست و واقعی ست. من خودم با چشمها و گوشهای خودم شاهد بودم که در پایان مجبور شد تعهدنامه را امضا کند.»
سام با اینکه رای دادگاه آلمان علیه مجاهدین در ماجرای مصاحبه امین گل مریمی با نشریه دیسایت را برای اثبات اتهام کودک سربازی در مجاهدین کافی میداند اما با نظر دوستانش اعلام موافقت میکند: «من هم موافقم اگر سازمان لطف کند همه را علنی کند تا هر کدام بتوانیم در کتابهایمان از آنها استفاده کنیم. من فکر میکنم خود این اسناد گویای آنچه برما رفته است.»
سام از زمان حضورش در تشکیلات مجاهدین خلق در دورانی که جلسات فشار و سرکوب با عنوان «طعمه» و «دیگ»، برگزار میشد، میگوید. او به خاطر میآورد که سران سازمان برای تهدید به اعضای ناراضی میگفتند: « از این پس هر کسی که ادعای رفتن از سازمان دارد، بخواهد جدا شود، دوربین میگذاریم، فیلم میگیریم، اتهامات وارده را مطرح میکنیم. آن نشست را با تمام جزئیات ضبط میکنیم و در نهایت فاش میکنیم.» سام میگوید که همیشه دوست داشت این اتفاق رخ بدهد و سازمان از تک تک نشستها فیلم بگیرد. بنابراین شجاعت به خرج میدهد و در پی یکی از نشستهای کذایی که برای تحت فشار گذاشتن یکی از افرادی که متقاضی ترک سازمان بود، برگزار شده بود به مسئول نشست گفت: «اگر راست میگویید این جلسه را ضبط کنید! همین صحنه را برای آلخو ویدال کوادراس بگذارید ببیند. آن وقت ببینید نظرش درباره سازمان شما چه خواهد بود؟» (الخو ویدال کوادراس نماینده اسپانیایی پارلمان اروپا و یکی از مزدبگیران با سابقه مجاهدین در لابی های پارلمان اروپا بود.)
جلیل نیز از اعضای سابق فرقه رجوی در همراهی با کودک سربازان سابق میگوید: «تعهد نامه همیشه با زور و فشار بود مگر دست خودمان بود؟ مگر میتوانستیم یک تعهد نامه را امضا نکنیم؟ میگفتند باید امضا کنید! اصلا امکان نداشت کسی روی حرف سازمان حرف بزند، مصادف با زندان و ابوغریب بود.»
به این ترتیب امروز شاهد حقیقت جویی و روشنگری نسل سوم مجاهدین خلق هستیم. اظهاراتی که در بالا آمد تنها بخش کوچکی از سه جلسه چهار ساعته کودک سربازان و اعضای سابق مجاهدین خلق در کلاب هاوس است. جوانانی که پدران و پدر بزرگهایشان صادقانه به تشکیلات رجوی خدمت کردند و در موارد بسیار قربانی مطامع مسعود رجوی شدند اما امروز مورد خشم سران تشکیلات هستند. گویی که تنها جبهه مبارزاتی مجاهدین خلق جبهه دشمنی با فرزندان خویش است. کودک سربازان سابق که سالهای طولانی از کودکی و نوجوانی و جوانی خود را در فرقه رجوی گذراندند و امروز که مجال صحبت پیدا کردهاند، شجاعانه در مقابل اتهامات و ارعاب از سوی مجاهدین، ایستادهاند. دغدغه این نسل سیاست نیست بلکه انسانیت و حقیقت است. هر سندی که مجاهدین خلق بر علیه فرزندان خود منتشر میکند گامی به سوی افشای حقیقت این فرقه مخوف است.
مزدا پارسی