وقتی دستگاه دروغ پراکنی رجوی دچار اختلال و نوسان و لرزش می شود بی اختیار آمار و ارقامهایش به هم می ریزد و ارزش مکانی اعداد را از دست داد، در خبری ناباورانه اعلام می کنند که بیش از 800 هزار نفر از کارگران بپاخاسته در استادیم امجدیه و خیابان های اطراف آن با شعارهای ضد حکومتی تظاهرات کرده و با مأموران سرکوبگر درگیر شدند!
گویا رجوی ارائه آمار و ارقام داخل و خارج را به هم آمیخته است، چون بنا به عادت معمول پذیرایی از سی چهل نفر از شیوخ را تجمع و اعلام حمایت 000/30 نفر از شیوخ عراقی 000/40 نفر از حقوقدانان برجسته و بیش از 000/200/5 نفر از شهروندان عراقی اعلام می کند، ما که از دستگاه آمار و ارقام نجومی رجوی باخبریم، مدعی دروغ بافی هایش نمی شویم هر طوری که می خواهد با اعداد و ارقام بازی می کند، ولی چرا دامنه دروغ پردازی های فرقه ای را به تهران کشانده و از تظاهرات 800 هزار نفر از کارگران آن هم در یک استادیوم ورزشی باظرفیت معلوم خبر می دهد، آیا بهتر نیست کمی کوتاه بیاید و چند صفری بزند تا به واقعیت نزدیک شود، یعنی " نه سیخ بسوزد و نه کباب؟ "
سازمان تروریستی رجوی با توجه به پرونده سیاه و کوله بار خیانت و جاسوسی برای بیگانگاه طی چند دهه گذشته تا کنون، در دید اذهان عمومی مورد تنفر و انزجار می باشد، واقعیت این است که نه کارگران دل خوشی از حامیان صدام دارند و نه معلمان سرسوزنی برای دار و دسته میهن فروش رجوی ارزشی قایل می شوند. کارگر و معلم در صحنه حاضر می شود، وحق و حقوق خود را مطالبه می نماید، فریاد اعتراضش بلند می شود ولی هرگز آب به آسیاب دشمنان ایران و امثال رجوی نمی ریزند، خیال رجوی ها تخت باشد که هیچ حرکتی در ایران و تهران به نفع سازمان تروریستی مجاهدین نبوده و نیست، بی خودی جاروجنجال راه نیندازید و فراخوان و بشین پاشو و برخیزید ندهید، بهتر است همچون گذشته مگسان دور شیرینی اهل فرنگ باشید.
وقتی می شنویم که از سگولن رویال زن فریب خورده و ساده لوح فرانسوی حمایت می کنید و دل خوش کرده اید که رئیس جمهور و همردیف مریم شود، خوشحال می شوم، چون ادامه انحراف رجوی ها و سرگرم شدن به بیگانگان را آنتراکی برای استراحت و راحتی مردم جاسوس گزیده ایران می دانم، و امروز ازشنیدن آمار و ارقام نجومی اتان که رسوایی بیشتر شما را نشان می دهد خوشحال تر می شوم.
پرونده سیاه، بیستم می 2007