افشای تازه ترین شیوه سربازگیری فرقه مجاهدین در اروپا

سازمان مجاهدین به چند دلیل نیازمند سربازگیری گسترده برای اشرف و تزریق نیروی جدید به این ارودگاه است.:

1- به دلیل تشکیلاتی و برای اینکه به نیروهای بزور نگه داشته خود نشان دهد که هنوز سازمان در حال رشد و شکوفایی است وبا این کارمانع رسیدن بوی گند اضمحلال به دماغ اسیران شود.

2- به دلیل سیاسی چون سازمان فکر میکند هر چه تعداد نفرات در اشرف بیشتر باشد امکان تعیین تکلیف این اردوگاه سخت تر خواهد شد، و برای رسیدن به این خواسته جان و سرنوشت طعمه ها برایش ابدا اهمیتی ندارد، کما اینکه هیچوقت این سازمان برای جان، خانواده و سرنوشت طعمه های خودش اهمیتی قائل نبوده است.

3- به دلیل تبلیغاتی و برای اینکه خودش را نیرویی وانمود کند که به نیروی اجتماعی تکیه دارد وهنوز امکان عضو گیری را در اختیار دارد.

4- به دلایل دلالی تا به طرف حسابهای غربی اش وانمود کند که پایگاه اجتماعی لازم را دارد.

5- به دلیل بیماری چون سازمان سالهاست که دچار این بیماری مزمن شده است و فکر میکند با جمع کردن نیرو میتواند بیماری لاعلاج قدرت طلبی رهبرانش را درمان کند.

به دلایل بالا و بسیاری دلایل دیگر که ذکر نشد اخیرا سازمان شدیدا در خارج از کشود و بخصوص در کشور آلمان اقدام به سربازگیری نموده است.

چندی قبل عزیزی با من تماس گرفت و از یکی از بستگانش در سازمان خبر گرفت و من توضیحات مفصل را به او دادم ؛ او اظهار داشت که سازمان میگوید فامیل مورد نظر او در اشرف است و میخواهد او را ببیند و او را تشویق میکند که سفری به اشرف داشته باشد و در این سفر کربلا را هم زیارت کند و از نزدیک محل زندگی دوست و فامیلش را ببیند، به او گفته بودند که در این سفر مهمان سازمان خواهد بود، این فرد از کسی به اسم ترانه نام میبرد که با خواهری به نام پوران در اشرف تماس دارد و از طریق ایمیل مصرانه از او میخواستند که هرچه زودتر به اشرف برود،

مجددا شخصی که سراغ دایی خودش را میگرفت و من به او گفته بودم که دایی اش متاسفانه در عملیات فروغ مفقود الاثر شده است به من ایمیل زد و گفت که با سرپلی در آلمان تماس گرفته و خانمی به نام ترانه به او گفته است که اطلاعات زیادی از دایی اش دارند و اگر به اشرف برود حتما برایش جالب خواهد بود.

چند روز بعد یک ایرانی در آلمان که بدلیل مسائل حقوقی میخواست خاک آلمان را ترک کند،با ایمیل از من در باره اشرف سئوال کرد و گفت میخواهد برای مخفی شدن به آنجا برود و همچنین اظهار داشت که با ایمیلی شخصی به نام ترانه و یک نفر هم به نام هدی در تماس است وگفت آنها خیلی از اشرف تعریف میکنند واز من که در وبلاگم گفته بودم که بیست سال در اشرف بوده ام خواست که در باره اشرف توضیح بدهم

امروز هم با دوستی که قصد داشت از آلمان به اشرف برود وبه دوست خودش نیز که در ایران است برای رفتن به اشرف کمک کند نامه پنجم را رد و بدل کردم، او هم درست مثل بقیه با ترانه و هدی تماس گرفته بود.

البته خوشبختانه بعد ازتوضیحات کافی در باره اشرف برای این دوستان همگی بلا استثنا از رفتن به این دامگاه پشیمان شدند، اما همگی با شخصی به اسم ترانه و هدی تماس گرفته بودند و همگی تقریبا اظهار داشتند که صدای زنی جوان با لحنی وسوسه انگیز را از چت شنیده اند که اصرار به ملاقات آنها در اشرف را داشته است. به آنها پیشنهاد پول نشده بود و حتی در موردی که فرد متقاضی درخواست پول کرده بود با دادن جواب منفی قطع ارتباط کرده بودند، ولی به آنها گفته شده بود که محارج سفر را میپردازند و در قبال مشکلاتی که مطرح کرده بودند سربازبگیران فرقه مجاهدین قول همکاری و رفع این مشکلات را داده بودند.

بهزاد علیشاهی، بیست و پنجم می 2007