سازمان مجاهدین خلق که در 30 خرداد 1360 به طور علنی علیه نظام جمهوری اسلامی صف آرایی کرد، تنها چند روز بعد عملیات تروریستی علیه مسئولین نظام را کلید زد. مجاهدین در سراسر تابستان 60 منشاء جنایت های متعددی بودند. آنها نه تنها علیه مسئولین نظام وارد عمل شدند، بلکه بر روی هموطنان خود نیز اسلحه کشیدند و به مردم عادی نیز رحم نکردند.
اما خیانتهای مجاهدین به ملت ایران تنها به کشتار و ترور ختم نشد؛ آنها با دشمنان نظام ساخت و پاخت کردند تا علیه مردم ایران فعالیت کنند. جاسوسی مجاهدین در سالهای جنگ تحمیلی هنوز در حافظه تاریخی مردم ایران باقی مانده است؛ روزهایی که مادران و پدران، جوانانشان را برای حراست از خاک میهن به جبهه میفرستادند، مجاهدین به صدام گرا میدادند که چطور و با چه طرحی مردم ایران را قتلعام کند.
یکی دیگر از خیانتهای مجاهدین، در ماجرای کردستان رخ نمایان کرد. در کتاب «انقلاب اسلامی در کردستان» که به تازگی از سوی مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است در این باره میخوانیم:
سازمان مجاهدین خلق در ایام نهضت اسلامی تلاش می کرد با همسو نشان دادن افکار خود با آراء حضرت امام خمینی، حمایت مردم را نسبت به خود جلب نمایند. اما همان سالها، آیت الله خمینی با حرکتی مدبرانه، تفکرات و تمامی کتابها و جزوات انحرافی آنان را رد کرد و به شدت در مقابل آنها موضعگیری نمود. با پیروزی انقلاب اسلامی، سازمان خود را موافق انقلاب نشان داد و از این طریق، نیروی قابل توجهی را دور خود جمع کرد. در سال 1359 و سال 60، زمانی که خلع سلاح گروهها مطرح شد، سازمان فعالیتهای خود را با درگیریهای خیابانی، ترور، انتشار اعلامیه، بمبگذاری برضد جمهوری اسلامی آغاز کرد و اهداف نهایی خود را طی جلسهای با مسئولان سازمان در شهرستان ها، تصرف سریع رادیو و تلویزیون، مجلس شورای اسلامی، جماران و در نهایت برپایی درگیریهای شهری و سقوط نظام اعلام نمود. برای این کار شروع به ایجاد خانههای تیمی و فعالیتهای مسلحانه همچون ترور و بمبگذاری کرد. در سال 1360 مجاهدین با توجه به شرایط خاص مناطق غرب و شمال غرب، برای خارج کردن افراد رده بالا و درجه یک خود از کشور، تاسیس رادیو و سازماندهی و آموزش نظامی نیروها و هستههای باقی مانده، نیروهای خود را به این منطقه گسیل داشت و با حمایت حزب منحله دموکرات در شهرهای سنندج، دیواندره، سقز، سردشت، پیرانشهر و مهاباد اقدام به احداث مقر و فعالیتهای سیاسی و تشکیلاتی نمود.
عمده فعالیت سازمان در مناطق غرب و شمال غرب، حضور در مناطق آزاد و انجام فعالیتهای سیاسی و تبلیغی در روستاها و جذب اعضا و هواداران تشکیلات آسیب دیده خود از شهرستانها به مرکز اصلی در داخل خاک عراق بود.
یکی از شاهدان واقعه پاکسازی سنندج در جنگ 22 روزه درباره نقش مجاهدین خلق در بحران کردستان میگوید: «با وجود خستگی دو ماهه محاصره، گروه ضربت تشکیل دادیم و شروع به پاکسازی کردیم. کارمان را از بنکه (مقر)های احزاب و گروهها شروع نمودیم. در آنجا چیزهایی دیدم که از حسرت، دلم میخواست بترکد. حسرت اینکه چرا جوانهای ساده و پر حرارت هوادار برخی گروهکها آنجا نبودند که درون بنکهها را ببینند و از محتویات آن باخبر شوند. به بنکهای رسیدیم که بالایش نوشته بود «بنکه پیشمرگان زحمتکشان» وقتی به درون آن رفتیم، عکس سه مزدور را در کنار هم و در همه اتاقها زده بودند؛ عکس عزالدین، قاسملو و رجوی. به دلیل تبلیغات شدید مجاهدین مبنی بر این که هیچ ارتباطی با وقایع کردستان ندارند، وجود این عکسها و جزوات سازمان مجاهدین و آرم آنها در اتاق و بر دیوار تعجب آور و حیرت انگیز بود.»