اخیرا شاهد پایان زندگی غلام عباس میرزایی از اعضای گرفتار در مقر موسوم به اشرف 3 بودیم. متاسفانه دگر بار یک سرنوشت ناتمام، یک آرزوی بی مقصد و یک عمر ناکام اسیر خاک شد، بدون آنکه بتواند آزادی را تجربه کند. جالب است بدانید در فرقه مجاهدین تنها مرگ برای اعضای مجاهدین آزاد است. مسعود رجوی و مریم قجر بارها در نشست های متعدد تشکیلاتی مطرح کردند که تنها مرگ میتواند موجب جدایی اعضای گروه شود! این ذهنیت پلید و بیمار تا به امروز جان زیادی از اعضاء را گرفته است و متاسفانه دهکده مانز کشور آلبانی تبدیل به اردوگاه مرگ شده است.
در چنین وضعیتی هیچ وجدان بیداری در نزد حاکمان کشور آلبانی، اتحادیه اروپا، کمیساریایی پناهندگی سازمان ملل متحد و سیاست مداران فعلی و قبلی آمریکایی وجود ندارد که برای یک بار هم که شده در خصوص مقر اشرف 3 تحقیق کنند. و رشوه های کلان باعث می شود این سیاست مداران چشمانشان را به روی این نقض حقوق بشر ببندند.
آقای پمپئو وزیر خارجه پیشین آمریکا با دریافت 150 هزار دلار صرفا برای دیده شدن با مریم قجر وارد اردوگاهی شد که در آن به شکل نوینی آزادی افراد توسط رهبران فرقه پایمال می شود. آقای ادی راما بدلیل فشار آمریکایی ها چشمش را بر واقعیت های داخل کمپ مجاهدین که به شکل امنیتی اداره می شود بسته است. نهاد های بین المللی و به اصطلاح حقوق بشری که برای نجات جان سگی در آن سوی دنیا یقه درانی می کنند با لابی گری سران فرقه براحتی از جنایات مریم قجر در آلبانی چشم پوشی میکنند! وضعیت اعضای گرفتار در مقر اشرف 3 مجاهدین بغایت اسفناک وغم انگیز است. هر از گاهی می بینیم یا می شنویم عضوی از این گروه با زندگی وداع گفته است. به چه جرمی؟ به چه گناهی؟! این را باید از مریم قجر زبان دراز پرسید که خود را قیم اعضا میداند و برای آنها تصمیم می گیرد. در پایان فقط یک جمله خطاب به اعضای گرفتار عرض می کنم. اجازه ندهید سران فاسد مجاهدین آزادی را از شما سلب کنند. بقول سهراب سپهری:” تا شقایق هست زندگی باید کرد” پس بیایید در مقابل رجوی ها خود شقایق باشیم .
به امید آزادی همه اسیران از قید و بند رجوی
صمد اسکندری