سازمان مجاهدین که در عملیات فروغ جاویدان (مرصاد) تعداد زیادی از نیروهای خود را از دست داده بودند، به دنبال جذب نیرو بودند. به جز بحبوحه انقلاب که چهره واقعی سازمان مجاهدین خلق آشکار نشده بود، جذب نیرو معضلی است که همیشه سازمان مجاهدین خلق با آن روبرو بوده است. سازمان هیچ گاه بدون استفاده از فریب و نیرنگ نتوانسته افراد را به درون مناسبات خود بکشاند. زمانی با وعده و وعید شغل و کار و زندگی در اروپا جوانان جویای کار را فریفت و زمانی با سوءاستفاده از شرایط بد حاکم بر اردوگاه های اسرای ایرانی در عراق و البته با همدستی رژیم بعث اسرای جنگی را به درون مناسبات خود منتقل کرد. اسرایی که پس از انتقال به کمپ اشرف متوجه اشتباه خود شدند و از چاله به چاه ویل مجاهدین خلق افتادند.
انجمن نجات طی سلسله گفتگوهای اختصاصی با تنی چند از دوستانی که تجربه دو اسارت یعنی اسارت در اردوگاه نیروهای بعث عراق و اسارت در اردوگاه سازمان مجاهدین خلق را از سر گذرانده اند، به بررسی روشهای اغفال و فریب اسرای جنگ تحمیلی توسط سازمان مجاهدین در عراق می پردازد.
یکی دیگر از میهمانان این سلسله گفتگوها مجید محمدی است. او در سال 1367 در جبهه جنگ ایران و عراق و در منطقه شلمچه در حالی که مجروح و بیهوش بوده به اسارت نیروهای عراقی در می آید: ما را از بصره به بغداد و سپس الرمادی منتقل کردند.
او دو و سال و نیم در اسارت رژیم بعث بود و سپس با نفوذی که سازمان بر روی اردوگاه مخفی الرمادی داشته، فریب می خورد و به کمپ اشرف منتقل می شود. ادامه ماجرا را از زبان مجید محمدی می شنویم: