سازمان مجاهدین خلق در زمان اسکان در عراق و قبل از اخراج به آلبانی تعداد زیادی مسئله دار و جداشده داشت که همه آنها را با وعده اعزام به اروپا در زندان مهمانسرا حبس کرده بود. به خاطر اینکه از ورود آنها به ایران و وصل به جامعه ممانعت کند آنها را در سری های اولیه به آلبانی فرستاد و می ترسید که پای آنها به ایران و جامعه آزاد برسد و جنایات رجوی را فاش کنند.
بعد از انتقال آخرین سری از افراد به آلبانی تشکیلات فرقه افراد مسئله دار و خواهان جدایی را تحت فشار شدید قرار داد تا تعهد دهند که بعد از رفتن از فرقه همچنان هوادار باقی بمانند و فرقه هم متقابلاً آنها را حمایت مالی می کند و آنها را از لحاظ اسکان در کشورهای اروپایی ساپورت می نماید و در مقابل در تعهد از آنها (جداشدگان) خواسته شد که هر زمان که سازمان بخواهد در هر مکان آنها حاضر باشند و در تجمعات و میتینگ ها و نمایش های فرقه ای برای تبلیغات شرکت کنند. همچنین این افراد را مجبور کرد که با خانواده و اقوام و آشنایان ارتباط برقرار کنند و آنها را به طریقی وادار کنند تا کارهایی که فرقه می خواهد را در داخل ایران انجام دهند. که خب تعدادی از خانواده ها که آشنایی کافی با ترفندهای فرقه داشتند فریب نخوردند اما عده ای هم فریب خوردند و به دام افتادند و تبعاتی متوجه شان شد. به این ترتیب رجوی نه تنها خود فرد ناراضی را رها نکرد که آزادانه به دنبال زندگیش برود، بلکه علاوه بر خود او خانواده اش را هم درگیر کرد.
اما آن دسته از افراد جداشده که حاضر نشدند با رجوی بمانند و نقش هوادار بازی کنند و خانواده و اقوام خود را هم به خطر نیانداختند، در معرض توطئه های فرقه ای از جمله پرونده سازی جاسوسی و امنیتی در کشور آلبانی قرار گرفتند. رجوی به هر طریق ممکن سعی کرد برای این افراد جداشده مشکل ایجاد کنند و آنها را تحت فشار قرار دهند. از جمله احسان بیدی، شهاب فروزنده، غلامرضا شکری، بیژن پولادرگ، منصور براهویی و خیلی های دیگر.
گرچه با تاسیس انجمن آسیلا و اتحاد اعضای رهایی یافته در آلبانی، ترفندهای گذشته رجوی دیگر کارساز نیست و به جایی نمی رسد و و این جای بسی سرور و آرامش برای ماست، اما ما اعضای جداشده از این فرقه در کرمانشاه اعمال فرقه مجاهدین خلق علیه افراد ناراضی و افراد جداشده را محکوم می کنیم و خواهان احقاق حق از سوی مجامع حقوق بشری هستیم.