تروریسم مریم رجوی در اروپا بر علیه پویا نوری

سایت ایران افشاگر از سایت های تابعه فرقه مجاهدین خلق و مریم رجوی در ۹ تیر ۱۴۰۱ اطلاعیه ای بر علیه آقای پویا نوری از اعضای پیشین و جدا شده از تشکیلات فرقه مجاهدین تحت عنوان “افشای یک مزدور به نام پویا نوری که از اتریش به آلبانی آمد – نامه روشنگر پیام نوری به مشاور حقوقی مجاهدین” انتشار داد.

آقای پویا نوری در سال ۱۳۹۶ در آلبانی از تشکیلات فرقه مجاهدین جدا شده و اینک در کشور اتریش پناهندگی دارد. ایشان در یک سفر کاری و حقوقی (حل و فصل مدرک رانندگی بدلیل خطای ۵ سال اختلاف سن با برگه شناسایی تهیه شده توسط مجاهدین خلق در اشرف) به آلبانی سفر کرده بود و در این میان قصد دیدار با برادر کوچک خود (پویا نوری) در تشکیلات اشرف ۳ در آلبانی را داشت.

سیکورتی آلبانیایی حفاظت ورودی اشرف ۳ را به عهده دارند. سیکورتی در وهله نخست به آقای پویا نوری می گوید: شما بنظر آدم خوبی می آیید! آقای نوری می گوید: آمده ام با برادرم پیام نوری دیدار کنم و درخواست من را به مسئولین مجاهدین اطلاع بدهید.
سیکورتی می گوید ۱۰ دقیقه صبر کنید. پس از ده دقیقه پلیس آلبانی آمده و پویا نوری را با خود می برند و به مدت ۱۲ ساعت بازداشت کرده و از وی بازجویی های غیر معمول و اتهام زنی های تروریستی و ارتباط با رژیم و ایادی آنها در آلبانی به عمل می آورد؟. پرسش هایی از قبیل:

چرا به آلبانی آمده اید؟ چه ارتباطی با علیرضا نقاش زاده دارید؟ آيا با حسن حیرانی در انجمن آسیلا رابطه ای دارید؟، شما چه رابطه ای با مزدوران وزارت اطلاعات در آلبانی و اتریش و اسدالله اسدی دیپلمات تروریست رژیم که در بلژیک محاکمه شد دارید؟

آقای پویا نوری در بازداشتگاه به سوال های پلیس آلبانی پاسخ می دهد و آنها پس از اینکه می بییند هیچ نشانه، دلیل و مدرکی برعلیه آقای پیام نوری ندارند، در برخوردی بسیار عجیب و دور از پرنسیب های و اصول تحقیقات در بازداشتگاه پلیس و امنیّت ملی آلبانی، آشکار و علن به آقای پویا نوری پیشنهاد داده و راه حلی مقابل او می گذارند و می گویند:

“اگر شما بنویسد و بگویید که با حسن حیرانی مسئول انجمن آسیلا ( وصل به انجمن نجات و همکاریی با ابراهیم خدابنده و در واقع وزارت اطلاعات رژیم جمهوری اسلامی ایران) رابط دارید ما کاری به شما نداشته و شما را آزاد می کنیم؟”

آقای پویا نوری با این خواسته پلیس که در واقع چیزی جز پاپوش درست کردن و پرونده سازی بر علیه ایشان نیست مخالفت کرده و تن به چنین کاری نمی دهد.

پویا نوری
پویا نوری

هدف مریم رجوی از اتهام زنی درباره آقای پویا نوری

حقایق بسیاری در این پروژه تبهکاری، توطئه و پرونده سازی کثیف و به کارگیری پلیس آلبانی برعلیه آقای پویا نوری وجود دارد: هدف مریم رجوی و فرقه توتالیتر مجاهدین چیزی جز ارعاب و زهر چشم گرفتن از جداشدگان از تشکیلات نیست.

از آنجا که آقای پویا نوری در پیش و در حین وحتی پس از سفرو بازگشت از آلبانی هیچ سخنی و نوشته و یا فعالیتی بر علیه فرقه توتالیتر رجوی نداشته است، و درخواست دیدار با برادر خود که امری طبیعی و پسندیده ای در جامعه محسوب می شود، صدور چنین اطلاعیه ای از زبان بردار وی (پیام نوری) بیش از اینکه به سود فرقه مجاهدین باشد به زیان آنها و نمایانگر تشکیلات فرقه ای و بسته ای که با قطع رابطه مطلق با جهان اعضا را به بند روابط فرقه ای کشیده اند. پرسش اینجاست که چرا فرقه رجوی دست به چنین اقدامی برعلیه آقای پویا نوری زده اند؟

در طی چند ماه اخیر با سه تن از جداشدگان از فرقه مجاهدین آقایان مجتبی زرگر و امیر نعمت الهی و عصمت وطن پرست مادری که یازده تن از فرزندان و برادران و بستگانش جان باخته اند در باره تشکیلات مجاهدین مصاحبه های مفصلی انجام داده ام، اما مریم رجوی و فرقه مجاهدین نه تنها اطلاعیه ای برعلیه این افراد نداده اند بلکه در قبال آن سکوت مطلق پیشه کرده اند همچنانکه در مصاحبه های پیشین با این دست از جدا شدگان سکوت پیشه کرده اند.

هدف مریم رجوی به رغم آگاهی از طالع نحس چنین اطلاعیه تبهکارانه و مشوّشی، ایجاد فضای ارعاب و توتالیتاریسم ایدئولوژیک مبتنی بر اسلام متکی به رهبری عقیدتی است. هدف از این اطلاعیه پویا نوری نیست بلکه هدف اعضا درون تشکیلات در آلبانی و بطور خاص جداشدگان از تشکیلات و بیش از ۸۰۰ تن از جداشدگانی که طی این چند سال در آلبانی از تشیکلات فرقه مجاهدین جداشده و پا به دنیای آزاد گذاشته اند.صدور این اطلاعیه اگر چه در ظاهر امر آقای پویا نوری را هدف قرار داده است اما هدف وگیرندگان اصلی پیام این اطلاعیه، عموم جداشدگان هستند که اگر دست از پا خطا کنید برعلیه شما اطلاعیه داده و شما را به مزدوری به وزرات اطلاعات و همدستی با تروریسم و… منتسب می کنیم همچنانکه رجوی بارها به اعضایی که خواهان جدایی بودند می گفت: “خمینی مال تان می کنیم”.

دروغها و پروپاگاندای اطلاعیه فرقه مجاهدین

سرتاسر این اطلاعیه با دروغ و شانتاژ و اتهام زنی واهی همراه است:
– اساساً آقای بهزاد صفاری هیچ ارتباطی با اعضای فرقه مجاهدین نداشته و این فرد مهره ای در دست «ستاد جنگ سیاسی» و همچنین «کمیسیون امنیت و ضد تروریسم شورای ملی مقاومت» است. بهزاد صفار از فرمانده دسته های سیستم پذیرش در سال ۱۳۷۶ است که بیش از ۱۰۰۰ تن را به شیوه آدم ربایی با فریب و نیرنگ و وعده کسب و کار، شغل، کیس پناهندگی در اروپا، حتی وعده زن و خوشگذارانی به عراق و اشرف کشانده و بسیاری از آنها زندانی و شکنجه شده و خودکشی کردند و به قتل رسیدند.
– نوشته کلیشه شده پیام نوری (برادر پویا نوری) نه تنها دال بر مزدور بودن برادرش نیست بلکه در گفته های او هیچ نشانه، سند و مدرکی وجود ندارد که این اتهام رذیلانه دیکته شده توسط مریم رجوی به پیام نوری را تأیید کند؟

– در این نامه از ترم “بریده” برای برادر خود به کار گرفته است. گویی این فرقه فناتیک مدعی حاکم بودن روابط اصولی بر یک “سازمان (مجاهدین خلق)” است هنوز نمی دانند که در هر حزب و سازمان و گروهی این حق اعضا است که جدا شده و یا انشعاب کنند. در حالیکه برخلاف سایر احزاب موجود درجهان، هر فردی از این فرقه مجاهدین جدا شود بریده و خائن و زالو و بدتر از پاسدار و ….نامیده می شود، و به عبارتی خود را در جایگاه خدایی نشانده و از دین خار ج شدگان مرتد می نامد؟

– پیام نوری به دروغ مدعی است که به من اطلاع داده اند: «برادرم پویا نوری که ۵ سال پیش بریده و رفته بود ساعاتی پیش از اتریش به قرارگاه آمده و خواسته من را ببیند اما بعد از چند دقیقه پشیمان شده و گفته برایم کار پیش آمده و سوار یک خودرو که با آن آمده بود شده و رفته است. من میدانم که تا سال ۹۷ که در آلبانی بود سازمان حدود نیم میلیون لک هم به او کمک کرد.»
و سپس طبق خواست مسئولین فرقه مجاهدین که به او دیکته شده، مدعی می شود: “من تعجب کردم و نمیدانم که او بعد از ۵ سال چگونه و چرا به یاد من افتاده و منظورش چیست ولی میخواهم به اطلاع شما برسانم که اگر دوباره بیاید و خواهان دیدار با من شود من مطلقاً خواهان چنین دیداری نیستم و دلایل آن را خودش خیلی بهتر می داند (زیر پا گذاشتن عهد و پیمانها و سوگند مبارزه برای سرنگونی رژیم جنایتکارآخوندی و حالا هم که با آن همه پول و مخارج سازمان به آلبانی آمده و بعد هم به اتریش رفته و پناهنده شده و همه چیزش رو به راه است اما کار و اقدام او مشکوک است.)”

وی مدعی است که چون از سازمان و عهد و پیمانها … برای سرنگونی رژیم را کنار گذاشته و جداشده است خواهان چنین دیداری نیست؟ برخلاف ادعای او رجوی همواره به اعضا تاکید می کرد باید بگویید و بنویسید: “مجاهد بمانم و مجاهد بمیرم” و به زبان ساده یعنی “تا مرگم فرا برسد هرگز از تشکیلات جدا نشوم” و از نظر رهبری فرقه مجاهدین هر فردیکه از تشکیلات جدا شود خائن و مزدور وزارت اطلاعات است و این همان معنی و مفهوم مغز شویی و روابط فرقه ای مبتنی بر رهبری عقیدتی (بعنوان کانال وصل به خدا) است که مریم رجوی مروج آن است.

از همه رسوا تر و مضحک تر پیام نوری در پایان نامه نوشته است:«خواهشمندم برای دیدار من با این فرد اصرار نکنید و حقوق قانونی من مراعات شود.» پیام نوری در بند و اسارت ذهنی و مغز شویی شده در تشکیلات فرقه مجاهدین آشکار و علن دروغ می بافد که به من اصرار نکنید با برادرم دیدار داشته باشم در حالیکه پیام نوری فراموش نکرده است که خانواده و پدر و مادر و خواهر و برادر مطرود ترین موضوع در نزد مسئولین تشکیلات است و مسعود رجوی خانواده را «کانون فساد و خانواده الدنگ و …” می دانست و حتی گفته بود ما فقط دو خواهر داریم “حضرت زینب و حضرت فاطمه” و رابطه خونی و خانوادگی را ضد مبارزه و مایه فساد و بریدگی و خیانت می نامید؟. حتی می گفت: “اگر برفرض خواهر و بردار خوبی هم دارید آن را به من بدهید (رهبری عقیدتی) و خودتان را از این فساد خانواده خلاص کنید. (قطع رابطه کنید)”. از قضا تا جاییکه من و همگان اطلاع داریم هر یک از اعضای سازمان بسیار دوست دارند تا اعضای خانواده آنها به دیدار آنها بیاید و این یکی از بهترین و زیبا ترین لحظات و خاطرات آنها در یک زندگی مرگ آور عادت شده در سیاهچاله فرقه ای است.

در پایان بدون هیچ دلیل و مدرک و نشانه ای حکم مزدوری و تروریست بودن برادرش را صادر می کند و می نویسد: “از نظر من پویا نوری در رابطه با وزارت اطلاعات و مزدورانش در آلبانی و در اتریش (همان ایستگاه اطلاعاتی دیپلمات تروریست اسدالله اسدی) به آلبانی آمده است. بنابراین باید تحت پیگرد قانونی قرار بگیرند تا طرح و برنامه تروریستی آنها روشن شود. ما با این ترفندهای مأموران اطلاعات در پشت سیاج اشرف در پوشش خانواده کاملاً آشنا هستیم.”

– نامه پیام نوری به بخش “معاونت پرسنلی سازمان مجاهدین خلق ایران” نوشته شده است، بخش زندانها و ضد اطلاعات سازمان نیز زیر مجموعه همین معاونت پرسنلی است.

حقایقی چند درباره آقای پویا نوری

– آقای پویا نوری در ۱۹سالگی و با انگیزه مبارزاتی بالایی به مجاهدین پیوست. حتی در نشست عمومی پشت میکرفون رفت و منم زد و خطاب به مسعود رجوی گفت: “برادر! (مسعود رجوی) من می خواهم جای موسی خیابانی را در سازمان پرکنم”. اما با دیدن توتالیتاریسم و سرکوب هولناک و فساد درون تشکیلات، ناگزیر از آن جدا شد و اینک در اتریش زندگی می کند.

– آقای پویا نوری تشکیلات فرقه ای و فناتیک رجوی را بر نتابید. روابط فرقه ای و فناتیک تا بدانجایی بود که مهدی ابریشم چی یک بار به آقای پویا نوری که سبیل خود را تراشیده بود با وقاحت و بی شرمی خاص مسئولان فرقه مجاهدین گفته بود: “سبیل خود را نتراش، وقتی سبیل خود را می تراشی این باعث تحریک افراد دیگر می شود (تحریک جنسی).”

– اکثر اعضا در تشکیلات فرقه رجوی پویا نوری را می شناختند و با او رابطه خوب و دوستانه ای داشتند. او فوتبالیست خوبی هم بود و همین بیشتر باعث شناخته شدگی و محبوبیت وی می شد. در آلبانی و پس از جدا شدن نیز ارتباطی با رژیم یا جداشدگان وابسته به رژیمی نداشت.

– پدر پویا نوری، کیومرث نوری از زندانیان دهه ۶۰ و در یک دوره ای هم بند من بود و از قضا پس از آزادی و حضور در خارج از کشور از مجاهدین هواداری می کرد و نام وی نیز جز کسانی است که در اطلاعیه فرقه رجوی بر علیه آقای ایرج مصداقی امضا کرده است؛ این موضوع از این نظر حائز اهمیّت است که وقتی فرقه مجاهدین و رجوی بنا به منافع و مصالح خود نیاز داشته باشند به سادگی فردی همچون پویا نوری که تاکنون هیچگونه فعالیتی نیز برعلیه آنها نداشته را ترور شخصیت می کنند تا دیگر جداشدگان حساب کار خودشان را بکنند و از این منظر من موظف بودم روشنگر کرده ودر برابر تروریسم افسارگسیخته مریم رجوی بآیستم. دفاع از پویا نوری دفاع از آزادی و دمکراسی و دستاورد بشری مبتنی بر اعلامیه جهانی حقوق بشر است. ترور و تبهکاری بر علیه پویا نوری، عطف به همه انسانهای آزاده و بویژه جداشدگان از تشکیلات مخوف فرقه رجوی است. و هدف رجوی نه پویا نوری بلکه ارعاب تمامی جداشدگان است.

– پویا نوری در این مدت ۵ سال تلاش کرده است زندگی از دست رفته سالیان سیاه در فرقه مجاهدین را جبران کرده و اینک تشکیل خانواده داده و به تازگی نیز صاحب فرزندی شده است. به طبع باید به پویا نوری حق داد که بخواهد بردار کوچکش را ببیند و خبرتولد فرزندش و …را به او بدهد، و این یک مقوله انسانی و عاطفی خانوادگی است که مریم رجوی آن را برنمی تابد، و عجیب آنکه خود را رئیس «جمهور» برگزیده مقاومت می نامد،‌ مریم رجوی که خود را سرباز و میلیشیای مسعود رجوی می نامد اساساً معنا و مفهوم « جمهور » را نمی تواند درک کند، زیرا او رئیس جمهور رهبری عقیدتی است و نه “جمهور مردم”.

تبهکاری مریم رجوی و زد و بند با پلیس آلبانی

۱) از اینکه مریم رجوی (که در آلبانی و اشرف ۳حضور دارد) بجای پاسخ مثبت و یا حتی منفی جهت دیدار پویا نوری با بردارش بدهد، از چنین امر بدیهی خوداری کرده و به پلیس خبر میدهند تا او را دستگیر کرده و با اتهامات و پاپوش درست کردن و توهین و تحقیر …. وی را مورد بازجویی قرار دهند، امری بغایت تبهکارانه و رذیلانه ای است؟

۲) مواردی از اتهامات که فرقه مجاهدین به پلیس آلبانی گزارش داده اند تنها جهت ترور شخصیت و ارعاب جداشدگان از تشکیلات است و باید در مقابل این شیوه های فاشیستی ایستاد. حقیقت آنکه این باند جنایتکار و تبهکار که هنوز به قدرت نرسیده از کثیف ترین ابزارها بر علیه منتقدین و مخالفین خود استفاده می کنند، درصورتی که به قدرت برسند چکار خواهند کرد؟

۳) اینکه پلیس آلبانی هنگامی که موفق نمی شود ادعاهای واهی فرقه مجاهدین برعلیه آقای پویا نوری را اثبات کند و یا با شانتاژ‌ و فضا سازی از آقای پویا نوری اقرار بگیرد، دست به کار کثیفی می زنند و از پویا نوری می خواهند که به رابطه با حسن حیرانی اعتراف کند تا با او کاری نداشته و آزادش کنند، نشان از همکاری تنگاتنک مریم رجوی با دولت آلبانی و به خدمت گرفتن و بده بستان با پلیس دارد. یکی از مشکلات آلبانی برای ورود به اتحادیه اروپا همین موضوع روابط مافیایی در سیستم و ساختار آلبانی است. و نقطه اتکاء و ارتزاق تبهکاری مریم رجوی نیز وجود همین مافیا در آلبانی است. بی دلیل نبود که مایکل روبین مریم رجوی را شاخص فساد سنج مقامات امریکایی و… معرفی می کرد.

سال ۱۳۹۴ آقای تونی از کارمندان وزارت کشور آلبانی می گفت: “مسئولین مجاهدین با یک بسته پول به این اندازه ( دستانش را به فاصله ۲۵ سانتی متر از هم بازمی کند) به سراغ نمایندگان مجلس می روند و در بهترین هتل تیرانا با آنها دیدار می کنند”.
باز در سال ۱۳۹۴ همین آقای آقای تونی ازکارمندان وزارت کشور ( با من نیز رابطه داشت…) در دیدار با یکی از جداشدگان گفت: “دختر جوانی بنام سمانه ( بزرگانفر) در تشکیلات سازمان در تیرانا خودکشی کرده است.”

خطاب به مریم رجوی

ما جداشدگان از تشکیلات فرقه هوکناک مجاهدین، این آمادگی را داریم تا در برابر هر دادگاهی در اروپا و یا رسانه های معتبر جهانی در مقابل تبهکاری و جنایت و فساد شما قرار بگیریم و به طبع پیروز این دادگاه چیزی جز حقیقت نخواهد بود. دادگاه کودکان سرباز و امین گل مریمی در هامبورگ و دادگاه محمد رجوی در نروژ گواه همین قدرتمندی و اصالت حقیقت است. باز هم با صدای بلند می گوییم:
آقا و خانم رجوی بفرمایید دادگاه!

سیامک نادری

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا