حتما حکایت ملانصرالدین را شنیده اید که روزی در صف نانوایی حوصله اش سر رفت و تصمیم گرفت که کلکی بزند ، دست به کار شد و به نفر جلویی گفت خبر داری که دو کوچه آنطرف تر یک نانوایی هست که نان مجانی میدهد ؟ طبیعتا طمع نفر جلویی او را واداشت که بدون سئوال و جواب بدنبال نان مجانی از صف بیرون برود ، به همین ترتیب در چند لحظه صف پراکنده شد و ملانصرالدین ماند و نانوا که از او پرسید: چند تا نان میخوای ؟ بشنویید از طمع ملانصرالدین که با خودش گفت وقتی دوکوچه آنطرف تر نان مجانی میدهند مرض دارم که اینجا بمانم و پول بدهم و بدون جواب دادن به نانوا ،گذاشت و رفت.
سازمان مجاهدین هم شاید بعد از ملانصرالدین دومین کسی باشد که خودش ، خودش را به طمع انداخته، بعد از مدتی تبلیغات پرسرو صدا در باره تواب سازی جمهوری اسلامی و اینکه تواب و نادم و بریده خیلی برای رژیم فایده دارد و از هسته ای هم بهتر است و استدلال تحلیلگرشان یعنی محمد علی توحیدی که، رژیم با احسان طبری حزب توده را نابود کرد و با ملوانهای انگلیسی با انگلیس میجنگد و با جداشده ها میخواهد دمار ما را دربیاورد…….
خلاصه مجاهدین بعد از چند هفته فلسفه بافی و برنامه پرونده و تفسیر و اطلاعیه به ذهنشان زد که وقتی دوکوچه آنطرف تر نان مجانی میدهند چرا ما نرویم و بعد هم به دنبال این افتاد که از جداشده ها علیه جداشده ها استفاده کند و این را بعنوان یک خط سیاسی پیش ببرد ؛ استدلال هم این بود که باید با جداشدگانی که میخواهند به ما کمک کنند از موضع بالا برخورد کنیم و از این حرفها اما غافل از ضرب المثل معروف که میگوید : فلانی نون نداره بخوره پیاز میخوره اشتهاش بازبشه
در واقع اول سازمان باید جداشده ای پیدا میکرد که حاضر به همکاری باشد، بعد براش آخور میبست و چون پیدا نکرد مجبور شد که آخور را به گردن نفر خودش بیندازد و به اسم جداشده از سازمان غالبش کند و حاصل کار در کمال ناشی گری تا کنون شده آقای علی اکبر آرمیده و سایتش و چند پیام در بخش نظرات وبلاگ حسن زبل و چند ایمیل و همین
اما باید از این لابد به قول سازمان مجاهدین بریده مزدورهای نادم مثل علی اکبر آرمیده چند نکته را پرسید:
1- چی شدکه از سازمان جداشدی ؟
2- چی شد که بعد از اینهمه سال در خارج کشور با تغییر سیاست سازمان به فکر فعالیت افتادی ؟
3- موارد اختلاف شما با سازمان مجاهدین در چه چیزهایی خلاصه میشود که جداشده ای ؟
4- پول سایت و فعالیت و مابقی پول توجیبی شما از کجا میرسد؟
5- چرا بجای مبارزه با جمهوری اسلامی به جان جداشده ها افتاده ای و از افشاگری های آنها می نالی؟
نصیحت:
اما چه به این سئوالات جواب بدهند ،چه جواب ندهند باید این جداشده های مصلحتی بدانند که چماق دست سازمان شده اند و لابد بعد از اینکه این تیر سازمان به سنگ خورد ، از آنها در جهت تهدید و احیانا اعمال تروریستی در خارجه استفاده خواهد کرد یعنی همان که مسعود رجوی گفته بود که روز مبادا همه را در خارج کشور خواهیم کشت و اول هم از جداشده ها شروع میکنیم و البته که این روز مبادا برای سازمان بسیار نزدیک است واین مسئولیت هم به دوش همین ها ست، فکر نمیکنم که این جداشده های مصلحتی در وقت ترور بهانه ای برای شانه خالی کردن پیدا کنند چون بقدری در این فرصت کم سند به دست سازمان داده اند که روز مبادا هم مجبورند به ساز ترور سازمان برقصند ، بهترین فرصت برای جداشدن واقعی همین امروز است.بجای پول زیاد با وجدان کم خودتان برای ادامه کار مشورت کنید.
تواب سازی و بریده مزدور نادم در روزمبادا
بهزاد علیشاهی، سیزدهم ژوئن 2007